شادمانی چه تاثیری دارد؟ مارتین سلبگمن (۲۰۰۲) استدلال کرده است که هیجان های مثبت و منفی را برحسب اینکه تا چه اندازه ما را برای دادوستدهای برد – باخت یا برد – برد یا صفر – کل و یا نه صفر – کل آماده می سازند می توان از یکدیگر تشخیص داد. از دیدگاه تحولی، هیجان های منفی مانند ترس و خشم نخستین خط دفاعی ما علیه تهدیدها هستند. برای مثال، ترس و خشم به ما می گویند که خطر محتمل یا صدمه نزدیک است، هیجان های منفی توجه ما را به منبع تهدید هدایت میکنند و ما را برای جنگ با گریز مجهز می سازند.

هیجان های منفی ما را برای بازی های صفر کل که در آنها برنده و بازنده وجود دارد و برد و باخت یکسان است، بنابراین هیچ سود خالصی از این داد و ستد وجود ندارد، آماده می سازد. به همین سبب اصطلاح بازی صفر – کل به آن اطلاق می شود.

روانشناس خوب در تهران

حال بررسی می کنیم که شادمانی چه تاثیری دارد؟ و یا در حقیقت هیجان های مثبت: هیجان های مثبت مثل لذت یا خشنودی به ما می گویند که چیز خوبی اتفاق می افتد. هیجانهای مثبت توجه ما را وسعت می بخشند و ما را از محیط فیزیکی و اجتماعی گسترده تری آگاه می سازند. این توجه گسترش یافته ما را برای پذیرش اندیشه ها و اقدام های تازه آماده میکند و بیش از مواقع عادی خلاق تر می شویم (آیزن، ۲۰۰۰).

به این ترتیب، هیجان های مثبت فرصت هایی را در اختیارمان میگذارند تا روابط بهتری ایجاد کنیم و بارآوری بیشتری از خود بروز دهیم. هیجان های مثبت ما را برای بازی های برد – برد یا نه صفر – كل اماده می سازند که در آنها هر دو طرف کار را با بیش از چیزی که با آن شروع کرده بودند به پایان می برند.

 این پیوند بازی های نه صفر – کل در هیجانهای مثبت بر استدلال رایت (۲۰۰۰) مبتنی است که می گوید پیشرفت تمدن در راستای افزایش تعامل های برد – برد و موسسه هایی است که از بازی های نه صفر – کل حمایت می کنند.

از این تحلیل روشن می شود که هیجان های منفی، آنگاه که هدف شناسایی اشتباه و حذف آنهاست، تفکر انتقادی دفاعی و تصمیم گیری بسیار متمرکز را آسان می سازند. هیجان های مثبت بارآوری و تفکر خلاق و توام با شکیبایی را آسان می کنند. مطالعه های مربوط به واقعیت گرایی افسرده مؤید این هستند که افراد افسرده داوران دقیق تری برای ارزیابی مهارت های خود می باشند و چیزهای مثبت و منفی را که بر آنها گذشته است دقیق تر به یاد می آورند و نسبت به اطلاعات مرتبط با خطر پذیری حساس ترند (اکرمن و دریوبیز، ۱۹۹۱).

 در مقابل، افراد شاد مهارت های خود را بیش برآورد می کنند و رویدادهای مثبت را بیش از منفی به یاد می آورند، اما برای برنامه ریزی زندگی بهتر تصمیم می گیرند، زیرا راهبردهای مهمی مانند کسب اطلاعات در مورد خطر پذیری سلامت را جستجو می کنند (اسپینوال” و همکاران، ۲۰۰۱).

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید