مقالات

مقالات روانشناسی

مقالات روانشناسی به شما کمک می کند تا در مورد اطلاعات به روز روانشناسی اطلاع پیدا کنید؛ البته نکته مهمی که باید در مقالات روانشناسی به آن توجه کرد منابع آن و نویسندگان است.
به طور مثال اگر به دنبال یک مقاله در مورد روانشناس خوب در تهران هستید:
در ابتدا به نویسنده این مطلب توجه کنید، چه فردی این مطلب را نوشته است؟ در چه سایتی این مطلب منتشر شده است؟

مهم این است که مطلبی که مطالعه می کنید منبع کاملا علمی و درستی داشته باشد، با توجه به اینکه در حال حاضر هر فردی می تواند در داخل شبکه اینترنتی مقاله ای بگذارد، نکته مهم برای تشخیص اینکه این مقاله علمی است به طور مثال می تواند این باشد که در مجله معتبر نوشته شده باشد یا فردی با تحصیلات بالا در آن رشته آن را نوشته باشد.

آیا داشتن اضطراب فایده ای هم دارد؟

آیا اضطراب فایده ای هم دارد؟

آیا داشتن اضطراب فایده ای هم دارد؟!!

زندگی عاری از اضطراب را در ذهن خود تجسم کنید. چقدر عالی!

هر روز صبح از خواب بلند می شوید و جز تجربه های خوشایند منتظر چیز دیگری نیستید. هیچ چیز شما را نگران نمی کند. معنای آینده در امنیتی شیرین و لذت بخش خلاصه شده است دوباره فکر کنید.

بدون وجود هیچ اضطرابی هنگامی که راننده ی خودروی جلوی شما ناگهان ترمز می کند واکنش شما کندتر از سرعت آن رویداد خواهد بود و به تصادف با آن خودرو منجر خواهد شد. در صورتی که نسبت به آینده ی خود هیچ نگرانی ای به دل راه ندهید، در دوران بازنشستگی به تنگدستی و گرفتاری خواهید افتاد. فقدان محض اضطراب ممکن است باعث شود بدون آمادگی قبلی برای ارائه ی گزارش در جلسه حاضر شوید.

 آیا داشتن اضطراب فایده ای هم دارد؟ بله پس اضطراب برای شما فوایدی هم دارد!

اضطراب برای اقدام عملی در ذهن انسان انگیزه می افریند و بدن انسان را برای واکنش به رویدادهای ناگهانی آماده می سازد. به انسان هشدار می دهد که خطر حتمی در راه است.

از اینکه در روال عادی زندگی قدری مضطرب می شوید، خوشحال باشيد!! در جواب این سوال که آیا اضطراب فایده ای هم دارد؟ می توان گفت: أضطراب به شما کمک می کند که به دردسر و مشکلات غیر قابل پرهیز گرفتار نگردید.

اضطراب فقط زمانی یک اختلال روانی به شمار می آید و باید حتما به روانشناس مراجعه کنید که ویژگی های زیر را داشته باشد:

1- ابتلا به اضطراب آن قدر طولانی یا مکرر شود که انسان را به زحمت بیندازد.

2- ابتلا به اضطراب در تصمیم های انسان برای انجام هر کاری تاثیر بگذارد

3- شدت اضطراب انسان به مراتب از میزان خطر بالفعل با بالقوه موقعیت پیش رو بیشتر باشد. به عبارت دیگر، وقتی بدن و ذهن انسان احساس کند عن قريب بهمنی از فاجعه بر سر انسان فرو خواهد ریخت اما اگر رویداد پیش روی انسان چیزی بیشتر از شرکت در یکی از امتحانات مدرسه طبق روال معمول سال تحصیلی نباشد، آن گاه اضطراب انسان از حد طبیعی فراتر رفته است.

4- انسان برای مهار دلواپسی های خود به سختی تلاش می کند اما هراس های مزبور همچنان در روال عادی زندگی او اخلال ایجاد می کنند و هرگز به پایان نمی رسند.

میزان شیوع افسردگی

شیوع افسردگی

شیوع افسردگی: افسردگی تا چه حد شایع است؟

بی شک این بیماری بسیار شایع است، به طوری که حتی آن را به “شیوع سرماخوردگی” در بیماری های روانی نیز نامیده اند و نظیر سرماخوردگی، مشکل می توان عده مبتلایان به آن را شمارش کرد. در خصوص آمار مربوط به ناراحتیهای روانی باید قدری شکاک و دقیق بود، زیرا به دست آوردن آنها بسیار دشوار است. هیچ مرز شفاف و قابل تعریفی بین حالت طبیعی و اختلال، بين ناخرسندی ساده و افسردگی بالینی وجود ندارد.

با این حال مطالعات همه گیر شناسانه نشان میدهند که در بریتانیا میزان شیوع افسردگی در مردان تقریبا ۳ درصد و در زنان، در حدود ۷ درصد است. در مطالعات دیگر، میزان شیوع افسردگی در کل دوران زندگی افراد بیش از این تخمین زده شده تا حداکثر ۲۶ درصد برای زنان و ۱۲ درصد برای مردان. اختلالات خلقی، از جمله افسردگی، همچنین رایج ترین دلیل منفرد برای مراجعه به روانشناس ها هستند.

در مورد افسرده خویی چه طور؟

چنین برآورد می شود که افسرده خویی، که اغلب در نوجوانی آغاز می شود، ۳ تا ۴ درصد افراد را که بیشتر آنها زن هستند گرفتار می سازد. برخی از تحقیقات نشان میدهند که بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از افرادی که مبتلا به افسردگی تشخیص داده می شوند، در واقع افسرده خو هستند.

و اختلال افسردگی – شیدایی تا چه حد شايع است؟

بسیار کمتر از اختلالات تک قطبی. تخمین زده شده است که فقط در حدود یک پنجم افراد مبتلا به افسردگی بالینی، به افسردگی – شیدایی مبتلا هستند. میزان شیوع این اختلال در بین تمام افراد اجتماع احتمالا حدود یک درصد است. معمولا، این نوع اختلال در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز می شود – زودتر از افسردگی تک قطبی – و در صورت درمان نشدن، در سرتاسر عمر ادامه می یابد و به دفعات بیشتری بروز می کند و با گذشت زمان، شدیدتر شود.

برخلاف افسردگی تک قطبی، تعداد مردان و زنان مبتلا به افسردگی دوقطبی، با هم برابرند، اگرچه مطالعات نشان میدهند که ۸۰ تا ۹۰ درصد افرادی را که تناوب دوره ها در آنها سریع است، زنان تشکیل میدهند

افسردگی فصلی(SAD) تا چه حد شايع است؟

اعتقاد بر این است که در حدود ۵ درصد مردم، به زمستان عکس العمل بدی نشان می دهند. برخی از کارشناسان آمریکایی بر این باورند که چیزی بین ۱۰ تا ۳۸ درصد افرادی که به اختلالات خلقی عودکننده دچارند، در واقع به SAD مبتلا هستند. نظیر افسردگی عمده، گفته میشود که SAD زنان را بیش از مردان دچار می کند. شاید ۳ تا ۴ بار بیشتر. گفته شده است که SAD بعد از بلوغ افزایش می یابد و با یائسگی فروکش میکند.

رک بگویم، به نظر من افسردگی تا حدودی مدروز شده است. من به خاطر ندارم که از پدربزرگ، یا مادر بزرگم شنیده باشم که درباره افسردگی صحبت کنند. آیا این معضلی جدید است؟

در حقیقت، افسردگی اختلالی است که می توان رد آن را تا عهد باستان گرفت. مثلا در کتاب انجیل، نوعی از دست دادن شوق و علاقه گوشه گیری و اجتماع گریزی، بی ارزش شمردن خویش، و بی خوابی توصیف شده است. رومیهای باستان این وضعیت را مالیخولیا، و معاصران ملکه ویکتوریا آن را خستگی روانی نامیده اند. حتی اگر پدر بزرگ یا مادر بزرگ شما دچار افسردگی نشده باشد یا درباره آن صحبت نکرده باشد، یکی از معاصران مشهور او به آن دچار شده است: وینستون چرچیل در نوشته هایش به یک «خرس سیاه» اشاره کرده است که متناوبا او را در ملالت و دلتنگی فرو می برده است.

ولی به نظر می رسد که امروزه افسردگی بسیار شایع تر شده است شما این طور فکر نمی کنید؟

واقعیت این است که افسردگی با ظهور عصر انفجار جمعیت، بسیار افزایش یافته است. دو مطالعه عمده که از دهه ۷۰ آغاز شده بودند، افزایش چشمگیری را در بروز افسردگی در طی قرن بیستم نشان دادند. یکی از مطالعات نشان داد زنانی که در دوران جنگ کره متولد شده بودند. در زمان انجام دادن مطالعه، در حدود ۳۰ ساله بودند. در مقایسه با زنانی که در حوالی دوران جنگ جهانی اول متولد شده بودند، و حتی زنان مسن تر که به دلیل طول عمر بیشتر، طبعا فرصت بیشتری برای افسرده شدن داشتند، ۰ ۲ برابر بیشتر احتمال داشت که به دوره ای از افسردگی دچار شده باشند. برای مردان نیز وضع به همین منوال بوده است.

چرا افسردگی در حال گسترش و فزونی است؟

این می تواند بدان دلیل باشد که امروزه افسردگی در کانون توجه قرار گرفته است، و اینکه افسردگی با جدیت بیشتری تشخیص داده میشود و مورد مطالعه قرار میگیرد. دیگر دلایل احتمالی که مطرح شده اند عبارتند از افزایش مصرف الكل و مواد مخدر، افزایش میزان استرس، و افزایش بیکاری. یک دلیل احتمالی دیگر، تغییر نگرش ها و باورهای اجتماعی و شخصی است. برخی از روانشناسان معتقدند که جامعه مادی گرای ما باعث شده که «خود» افراد به گونه ای ناسالم تحت فشار قرار بگیرد و اینکه افراد به جای موضوعات مهم تر، بیش از حد به کامروایی ها و شکست های شخصی خود اهمیت می دهند. مثلا در صورتی که افراد تعهدی در قبال خانواده، اجتماع، کشور یا دین نداشته باشند، ناکامی های شخصی فاجعه آمیز به نظر می رسند و شخص مستعد ابتلا به افسردگی می شود.

آیا هیچ مطالعه علمی ای درباره دلایل محوری شیوع فزاینده افسردگی صورت نگرفته است؟

چرا برخی از مطالعات نشان میدهند که تلویزیون یکی از دلایل عمده ابتلا به افسردگی است. در یکی از مطالعات صورت گرفته، همبستگی زیادی بین وجود تلویزیون در خانواده های دارای کودکان کم سن و سال، و بروز افسردگی در این کودکان پیش از رسیدن به سن ۲۴ سالگی نشان داده شده است. گفته شده که ساعت های طولانی تماشای تلویزیون، همراه با قرارگرفتن در معرض صحنه های مکرر خشونت و دیگر اعمال مجرمانه، محققا أثار سوئی در پی خواهد داشت، انزوا و گوشه گیری براثر تماشای تلویزیون نوزه کودکان را از برقراری ارتباطات اجتماعی ضروری و اساسی با دوستان و دیگر افراد خانواده محروم می کند.

افسردگی معمولا در چه سنی بروز می کند؟

در حالی که اختلال افسردگی عمده می تواند در هر سنی آغاز شود، ولی رایج ترین سن برای بروز آن بین ۲۰ تا ۲۰ سالگی است. میزان ابتلا به افسردگی در افراد بزرگسال بین ۲۵ تا ۴۴ ساله به حداکثر می رسد.

دوره های افسردگی معمولا چقدر طول می کشند؟

در حدود ۶ تا ۱۲ ماه. با اعمال درمان، افراد افسرده ممکن است سریع تر – در عرض چند هفته تا چند ماه – خوبه شوند. البته در افراد افسرده خو، فقط ۱۰ تا ۱۵ درصد موارد خودبه خود به بهبودی می انجامند.

احتمال بازگشت افسردگی چقدر است؟

بسیار بالاست. تحقیقات نشان داده اند که در بیش از نیمی از افرادی که قبلا به اختلال افسردگی عمده دچار بوده اند، این بیماری بازگشت می کند که این امر عمدتا در ۲ تا ۳ سال پس از اولین دوره ابتلای آنها اتفاق می افتد. احتمال بازگشت بیماری با افزایش تعداد دوره های پشت سر گذاشته شده آن فزونی می یابد، چنانکه احتمال آن بعد از دو دوره به ۷۰ درصد و بعد از سه دوره به ۹۰ درصد می رسد.

عوامل هشداردهنده بازگشت افسردگی کدامند؟

  • اگر اولین دورد ابتلای شما شدید بوده و پاسخ شما به درمان نسبتا کند بوده است .
  • اگر شما بیماری های روانی و جسمانی دیگری نیز داشته اید.
  • اگر شما به ویژه در مقابل تنش ها یا دیگر عوامل روانی – اجتماعی آسیب پذیر هستید، یک مورد مطالعه که اخیرا صورت گرفته، نشان داده است که توانایی افراد برای مدیریت تنش، و همچنین ارتباطات اجتماعی آنان، می تواند بر احتمال بازگشت افسردگی تاثیر بگذارد.
  • اگر شما از افسردگی های قبلی خود کاملا رهایی نیافته اید.
  • اگر افسردگی اولین بار در سنین بالا به سراغ شما آمده باشد.

آیا این بدان معنی است که افسردگی می تواند بدون وجود هرنوع عامل تحریک کننده نیز باز گردد؟

نه ضرورتا؛ ولی واضح به نظر می رسد که پس از اینکه عاملی تحریک کننده موجب بروز اولین دوره افسردگی بشود، فرد برای بروز دوره های آتی ان مستعدتر خواهد شد. دوره اول اثر تحریک کننده دارد و فرد را برای بازگشت بیماری مستعدتر می کند.

با توجه به توضیحات ذکر شده در متن و میزان بازگشت افسردگی برای درمان آن حتما به یک روانشناس خوب مراجعه نمایید.

کتابی از فروید که برخلاف انتظار او با استقبال مواجه نشد

فروید

در نوامبر ۱۸۹۹ یک ناشر اطریشی کتاب تعبیر خواب به قلم فروید را چاپ کرد و در المان و وین به معرض فروش گذاشت و در ۱۹۰۰ یعنی در اولین سال قرن جدید بسیار امید داشت که کتاب با استقبال روبرو شود و به چاپ دوم برسد. در آن هنگام فروید چهل و سه سال داشت و نگارش این کتاب به قیمت چهار سال کار شبانه روزی فروید برای او تمام شده بود

کتاب بزرگ تعبیر خواب یک تحقیق علمی، سرشار از ایده های نو و جسارت بود. پذیرش نظریات و بطور کلی مطالب این کتاب برای خوانندگان غیر قابل باور، عجیب و مشکل بود، این مشکل عمدتا بدلیل دشواری مفاهیمی بود که در آن بیان شده بود و نیز زبان خاص روانکاوی که یک دانش نو بود و نیز سبک نوشتار فروید و

وسعت شاهدهایی که از خواب آورده بود، به نظر می رسید. دشواری درک کتاب پر حجم تعبیر خواب از آنجا بود که تصویرهای نقاشی وسیعی از ضمیر ناخودآگاه Inconscient ترسیم کرده بود.

در آن ۱۶۰ خواب حکایت شده بود که از میان آنها ۵۰عدد آن مربوط به رویاهای شخصی فروید بود، ۷۰ عدد آنها را شاگردان و یا بیماران تعریف کرده بودند و ۴۰ عدد را از نشریات و کتابهای متفرقه به زبان آلمانی و یا فرانسه ، قرض گرفته شده بود. کتاب نسبتا قطور، پس از اضافات در چاپ های بعدی که البته ۸ سال طول کشید که به چاپ بعدی برسد، در چاپ نهایی، پس از مرگ فروید در سال ۱۹۴۲ صفحات آن به ۶۴۰ رسید.

ابتدا فروید نیز مانند ناشر انتظارات زیادی از کتاب جامع تعبیر خواب داشت، این انتظارات شامل: شناختن ارزش تحقیقات و کشفیات روانکاوی او، پایان تنهایی روشنفکری او، شهرت، سرازیر شدن سیل بیماران، سود مادی و … در دو کلمه قدرت و افتخار بود.

کتاب بر خلاف انتظار با استقبال مواجه نشد و فروش نرفت. جونز نقل کرده است که از ۶۰۰ جلد چاپ شده، در عرض دو سال در آلمان و اطریش فقط ۲۸۸ جلد فروش رفته بود. گزارش نوشته شده در مطبوعات پزشکی حاکی از بی توجهی، بی اطلاعی و واکنش منفی منتقدین بود. آشنایان و همکارانیکه اسمشان در این کتاب ذکر شده بود ناراضی بلکه خشمگین بودند. فروید در مقابل آنان به سختی می توانست خود را تسکین دهد و بگوید که علت عدم استقبال آن است که افکار روانکاوی ۲۰ سال از افکار جامعه جلوتر است.

 

برگرفته از کتاب رویا زیگموند فروید

مطلب مرتبط با جستجوی شما: تعبیر خواب: بلی یا خیر؟

افسردگی چیست؟

افسردگی چیست؟

افسردگی چیست؟: شاید بهتر باشد به جای آن، بگوییم که دقیقا افسردگی چیست؟ بگوییم افسردگی چه نیست. افسردگی فقط احساس موقتی گرفتگی و اندوه و یا «دلتنگی» نیست. افسردگی حالتی ورای غمگین بودن یا اندوه شدید بر اثر فقدان یک عزیز است. غمگین بودن و سوگواری، واکنشهایی طبیعی و موقتی در مقابل تنشهای زندگی هستند. این نوع از خلقها (حالت های روانی) در مدت زمانی نسبتا کوتاه (چندروزه چند هفته، یا در برخی از موارد کمی دیرتر) برطرف می شوند و فرد مجددأ وضعیت طبیعی خود را باز می یابد.
در مقابل، افسردگی – که غالبأبه آن افسردگی بالینی یا اختلال خلق یا اختلال عاطفی اطلاق می شود . ماهها یا حتی سالها فرد را گرفتار می کند. بیماریهای افسردگی بر احساسات، افکار، رفتار و سلامت جسمانی فرد تأثیر می گذارند.

اما معضل افسردگی واقعا تا چه حد جدی است؟ و افسردگی چیست؟

روانشناس ها افسردگی را اختلالی میدانند که نظیر هر بیماری دیگر، نیازمند دخالت و درمان است. در خصوص این نکته یک توافق کلی وجود دارد که از نظر عملکرد اجتماعی، افسردگی بالینی در میان تمام وضعیتهای مزمن، از همه ناتوان کننده تر است.

افسردگی از نظر عوارض جسمانی متعاقب، برحسب روزهای بستری شدن و آشفتگی جسمانی، در مرتبه دوم و پس از بیماریهای قلبی پیشرفته قرار دارد. افسردگی از بسیاری از اختلالات عمده ارگانیک (عضوی) و مزمن دیگر، ناتوان کننده تر است و هزینه اقتصادی آن، برحسب زمان های کاری از دست رفته و کاهش کارایی، بسیار هنگفت است. حادترین و بدترین همه آنها، بالابودن میزان خودکشی در میان مبتلایان به افسردگی است.

چگونه کسی می تواند بفهمد که آیا افسرده است یا خیر؟

افسردگی یک سندرم یا مجموعه ای از نشانه ها و علائم است. مجموعه ای عالی و بسیار رایج از معیارهای لازم برای تشخیص افسردگی، در یک نشریه رسمی آمریکایی به نام «کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( DSM – IV ‘)» متعلق به انجمن روانپزشکی آمریکا آمده است. این معیارها که روانپزشکان انگلیسی نیز آنها را پذیرفته اند و به کار می برند، عبارتند از:
1- داشتن خلق افسرده (که گاهی اوقات در کودکان و نوجوانان به صورت تحریک پذیری بروز می کند) در اکثر اوقات روز، و تقریبا در تمام روزها۔

۲. کاهش چشمگیر در میزان شوق و علاقه و لذت در تمام، یا تقریبا تمام فعالیتهای زندگی در اکثر اوقات روز و تقریبا در تمام روزها به گونه ای که ادراک خود فرد و مشاهدات دیگران از او در اکثر اوقات بر بی احساسی افراد
مبتلا به افسردگی دلالت دارند).

٣- کاهش محسوس وزن یا افزایش آن بدون تغییر رژیم غذایی (به میزان بیش از ۵ درصد کل وزن بدن در عرض یک ماه)، با کاهش / افزایش تقریبا هر روزه اشتها. (در کودکان، این حالت براساس ناتوانی در افزایش وزن به میزان مورد انتظار سنجیده می شود)

5- بی قراری روانی – حرکتی یا کندی روانی – حرکتی: نوعی شتاب با کندی در فعالیتها، و فرایندهای ذهنی (روانی)، تقریبا هر روزه، چنانکه دیگرانمتوجه آن شوند (نه صرفا تصورات ذهنی بی قراری با کندی در خود بیمار).

6- خستگی یا تحلیل انرژی به صورت تقریبا هر روزه.

۴- بی خوابی (کم خوابی) یا خواب زدگی (پرخوابی) تقریبا در تمام روزها

۷- احساس بی ارزشی و یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب (که می تواند هذیائی باشد) تقریبا هر روزه (نه صرفا ملامت و سرزنش خود یا احساس گناه به دلیل مریض بودن)

۸-کاهش توانایی در تفکر یا تمرکز حواس، یا نامصمم بودن، تقریبا هر روزه

۹- افکار تکراری یا مکرر در خصوص مرگ (نه فقط ترس از مرگ)، یا خودکشی بدون یک نقشه معین، با تلاش برای خودکشی، یا داشتن یک نقشه معین برای اقدام به خودکشی

آیا باید همه این نشانه ها را داشته باشیم تا افسرده محسوب شویم؟

خیر. برای اینکه شما یک فرد مبتلا به اختلال افسردگی عمده به شمار آییده حداقل باید پنج مورد از این نشانه ها را طی مدت دوهفته تجربه کرده باشید. مضافا اینکه حداقل یکی از دو نشانه اول یا دوم باید در شما وجود داشته باشد. و نهایتا اینکه افسردگی شما نباید عکس العمل طبيعي مثلا ناشی از مرگ یک عزیز تازه از دست رفته باشد.

هر فرد افسردهای لزوما تمام این نشانه ها را در خود ندارد. برخی از افراد تعداد کمی از این نشانه ها را دارند و برخی دیگر، تعداد بیشتری را، همچنین شدت این نشاندها در افراد مختلف و برحسب نوع افسردگی آنها. فرق می کند..

درصد پایینی از افراد که از افسردگی رنج می برند به خودی خود درمان می شوند، برای درمان افسردگی لازم است به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

مطالبی که شما به آن علاقه دارید:

افسردگی مزمن

تعریف افسردگی

آیا افسردگی درمان دارد؟

هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی چیست؟ این اصطلاح، برای بیان احساس مردانگی یا زنانگی فرد به کار می رود.

مفهوم هویت جنسی، بیان کننده آن است که فرد به طور معین و مشخص، خود را مرد یا زن بداند. هویت جنسی، بر اساس زیست شناسی افراد بنا می شود، از تجربیات اجتماعی متأثر است و برای اینکه ثبات و دوام پیدا کند، به گذشت زمان، نیاز دارد.

تقریبا هر کودکی تا سن ۲ تا ۳ سالگی، اعتقاد محکمی در مورد مؤنث یا مذکر بودن خود پیدا میکند و می تواند با قاطعیت بگوید: «من یک پسرم» یا «من یک دخترم»، ولی با این حال حتی اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد كامل نیست و باید تکامل یابد.

سوالات روانشناسی خود را در منوی بالای صفحه (قسمت روانشناس خوب) می توانید مطرح کنید..

به عقیده رابرت استولر، «هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با نرینگی یا مادینگی است». او بین جنسیت اجتماعی و جنسیت بیولوژیک، تمایز قائل می شود. اغلب این دو با همدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان، رفتار مردانه و زنان، رفتار زنانه از خود نشان می دهند؛ ولی ممکن است جنسیت و هویت جنسی با همدیگر در تعارض یا تضاد باشند.

هویت جنسی چیست؟ هویت جنسی، ناشی از سرمشق های بی شماری است که از اعضای خانواده، معلمان، دوستان، همکاران و پدیده های فرهنگی حاصل می شود. خصوصیات جسمانی ناشی از جنسیت بیولوژیک فرد – نظیر ظاهر و شکل بدن و ابعاد فیزیکی با سیستم ظریفی از محرک ها، از جمله پاداش و تنبيه و برچسب های جنسیتی والدین ارتباط دارد و از حاصل این ارتباط، هویت جنسی پدید می آید.

این مطلب نیز برای شما جالب است: اعتیاد جنسی چیست؟

بنابراین هویت جنسی در اثر عوامل زیر پدید می آید:

نگرشهای والدین و فرهنگ موجود در جامعه، دستگاه تناسلی خارجی کودک و عوامل ژنتیکی که از لحاظ فیزیولوژیکی تا هفته ششم زندگی جنینی فعال است. هرچند نفوذ عوامل خانوادگی، فرهنگی و بیولوژیک، ممکن است برقراری جنس نرینگی یا مادینگی را پیچیده کنند، افراد معمولا با جنسیت بیولوژیک خود، همانند سازی کرده و تقریبا حس مطمئنی از هویت خود پیدا می کنند، یعنی به هویت جنسی پایداری دست می یابند.

علایم روانی افسردگی

علایم روانی افسردگی

علایم روانی افسردگی: افسردگی یک بیماری جسمی و روحی است. اکثر افراد هر دو علایم جسمی و روحی را دارند اما ماهیت دقیق این علایم از فردی به فرد دیگر متفاوت است. افراد کم و بیش علایم واضح بیماری را نشان می دهند.

علایم روانی افسردگی چیست؟

به رغم استفاده نام افسردگی  همه افراد مبتلا به این بیماری افسرده و ناامید نیستند. بعضی مضطرب هستند. بعضی می گویند که از لحاظ عاطفی بی تفاوت شده اند و برخی تغییراتی در حالات خلقی خود ندارند اما با علائم جسمی بدون دلیل و یا تغییرات رفتاری به روانشناس مراجعه می کنند. علائم روانشناختی شایع به شرح زیر می باشند :

حالت گرفتگی و ناامیدی (حالت افسردگی)

در بیماری افسردگی، حالت گرفتگی و ناامیدی بسیار شدیدتر از زمانی است که فرد هنگام یأس و بی حوصلگی احساس می کند. در این بیماری، فرد دچار احساس اندوه مداوم، پوچی و ترس و کمبود می شود. بعضی ابراز می کنند که ابری بر زندگی آنها سایه افکنده است و افسردگی بر تمام ابعاد زندگی آنها تأثیر گذاشته است. در افسردگی متوسط یا شدید، حالت افسردگی و یأس اغلب در هنگام صبح در بدترین وضعیت است و بتدریج در طول روز بهبود می یابد گرچه هیچگاه از بین نمی رود.

به این وضعیت تغییرات روزانه گفته می شود. حالت افسردگی و یأس لذت بردن از زندگی را ناممکن می سازد و فرد حتی از سرگرمی های خود نیز لذت نمی برد. هیچ چیز برای او شادی آور نیست. روانشناسان به این علائم آنهدونيا (ناتوانی در دستیابی به لذت ها) می گویند.

در بعضی از موارد خفیف بیماری، حالت افسردگی و یأس هنگام شب بدتر از صبح است که در این صورت ممکن است فرد روز نسبتا خوبی را داشته باشد. به هر حال روزهای بد این افراد بیش از روزهای خوب آنها است. در افسردگی خفیف فرد شاید از مصاحبت با دیگران لذت ببرد. هرچند بدون هیچ دلیلی، خیلی زود این حالت شادی از بین می رود. شخص در اثر افسردگی و ناامیدی اغلب با کمترین ناراحتی و یا حتی بدون هیچ گونه ناراحتی تمایل به گریه دارد.

اضطراب از دیگر علایم روانی افسردگی است

در هنگام احساس خطر، هورمونی به نام آدرنالین آزاد می شود و جریان خون به ماهیچه ها و مغز افزایش می یابد تا فرد بتواند به طور سریع تصمیم گیری نماید و در صورت لزوم فرار کند. شخص سالم، عصبانی و هیجان زده می شود، اما اگر اتفاقی نیفتد این حالت پس از چند دقیقه از بین می رود. در فرد مبتلا به افسردگی، حس نگرانی و اضطراب ممکن است ماه ها ادامه یابد.

بعضی از اشخاص به دلیل ترس از اتفاقات احتمالی، با اضطراب و نگرانی شدید از خواب بیدار می شوند، اضطراب ممکن است از افسردگی و یأس، بیشتر دیده شود و بارزترین علامت بیماری افسردگی است. انسان مضطرب ممکن است به زودرنجی و خشونت بیش از حد خود پی بیرد که این حالت به طور آشکار، زندگی را هم برای خود او و هم برای کسانی که با او زندگی می کنند، مشکل خواهد کرد.

بی تفاوتی عاطفی

بعضی از اشخاصی که به افسردگی حاد مبتلا هستند، اظهار می دارند که عواطف خود را به کلی از دست داده اند و این حالت یکی از ناراحت کننده ترین علائم افسردگی است. فرد احساسی ندارد، نمی تواند گریه کند و حس می کند اشکی برایش نمانده است. ممکن است خود را جزئی از جهان نداند زیرا فکر می کند هیچ احساسی ندارد. حتی ممکن است از اشخاصی که بسیار به او نزدیک هستند مانند همسر خانواده و بچه ها، دوری کند و هیچ احساسی نسبت به آنها نداشته باشد.

تفکرات افسرده کننده

طرز تفکر شخص در اثر ابتلا به افسردگی تغییرمی کند. با دیدگاهی متفاوت به جهان می نگرد. به هر چیز با دید منفی نگاه می کند. این طرز فکر مخرب باعث تشدید افسردگی می شود.

اغلب اوقات شخص افسرده خودش را به خاطر پیشامدهای ناگوار سرزنش می کند. در حالی که خود را به خاطر کارهای خوب خود تحسین نمی کند. کارهای مفیدی که در طول زندگی انجام داده است، به فراموشی سپرده می شود، در حالی که کارهای بد به طور زنده در خاطر او می ماند و بیش از حد در مورد آنها اغراق می کند.

شاید خود شخص نیز متوجه شود که بر جزئیات ناخوشایند منفی تکیه می کند و از موفقیت بزرگ چشم پوشی می کند. مثال بسیار خوب، کسی است که امتحان را با امتیاز ۹۹٪ و با موفقیت گذرانده است اما از نتایج خوب چشم پوشی و بر آن یک درصد اشتباه خود تکیه می کند.

همچنین فرد ممکن است به طور سريع نتیجه گیری منفی داشته باشد و از هر پیشامد ساده یک نتیجه کلی بگیرد. به عنوان نمونه، خانمی که قبلا معالجه کردم، فکر می کرد به این دلیل که مردی در خیابان از کنار او گذشته و نگاهی خنده دار به او کرده است پس زنی زشت است و همه از او متنفرند.

این نوع الگوی تفکر منفی باعث تضعیف فرد می شود. باعث اضطراب، عدم اعتماد به نفس و احساس بی فایدگی می شود و دنیای او مملو از تفکرات دلتنگ کننده، اضطراب و حس اینکه توانایی او کافی نیست، خواهد شد. در نتیجه شخص افسرده تر و مضطرب تر می شود و در نتیجه دوری باطل، پایه گذاری می شود. برای کنار گذاشتن و تصحیح این الگوی فکری توصیه می شود به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

مشکلات تمرکز حواس و حافظه از دیگر علایم روانی افسردگی است

اگر نگرانی ها و افكار ناراحت کننده ذهن شخص را اشغال کند، تفکر در مورد مسائل دیگر مشکل می شود. فرد متوجه بروز مشکل در تمرکز حواس می شود و این موضوع مشکلاتی را به همراه دارد زیرا باید برای به خاطر آوردن هر چیز تمرکز حواس داشته باشد. تعجبی ندارد، اگر تمرکز حواس ضعیف و مشکلات حافظه با هم بروز کنند.

مشکلات مربوط به حافظه منجر به دو دلی و بی توجهی نیز می شود و شخص ممکن است گیج و وامانده شود. این علائم ممکن است آنقدر شدید باشند که با دمانس(زوال عقل به علت بیماری مغزی) اشتباه شوند.

توهم و کژ پنداری از دیگر علایم روانی افسردگی است

اگر فرد به افسردگی شدید مبتلا باشد، ممکن است تفكر او نیز دچار اختلال بسیار شدید شود. به طوری که قدرت درک واقعیت از او سلب شود. او بازیچه ذهنیت ها و تفکرات اشتباه خود می شود و ممکن است از آن بترسد که مبادا به دیوانگی مبتلا شده است. در حالی که دیوانه نشده بلکه به افسردگی دچار گشته است و با معالجه بهبود خواهد یافت، كژ پنداری ممکن است در افسردگی شدید ایجاد شود، اما خدا را شکر( به دلیل ناراحت کننده آن) این پیشامد بسیار نادر است.

کڑ پنداری، عقیده ای باطل است که فرد مبتلا به کژپنداری بر آن قاطعانه اصرار می ورزد، هنگام ابتلا به افسردگی، توهمات، افسردگی شخص را منعکس ساخته و حالت افسردگی را تشدید می کنند.

بعضی معتقدند هیچ پولی ندارند، بقیه معتقد ند که در حال زوال و نابودی هستند و یا مرده اند. به همان مقدار که نظرات متفاوتی در ذهن بشر وجود دارد، به همان اندازه هم انواع بسیار متفاوتی از کژپنداری ها وجود دارند، اما همه آنها افسردگی و افکار افسرده کننده را منعکس می کنند.

در حالی که کژپنداری به تفکرات غلط گفته میشود، توهم در اثر درک مسائل غیر واقعی و معمولا صداهای غیر واقعی به وجود می آید. مثلا بعضی از افراد مبتلا به افسردگی شدید، با وجودی که کسی در اطراف آنها وجود ندارد، باز صداهایی را می شوند، به نظر می آید که این صداها، صدای اشخاصی است که با وی صحبت می کنند و به طرز وحشتناکی واقعی به نظر می رسند. صداها ممکن است آنها را مورد انتقاد قرار دهند و به آنها بگویند که انسانهایی غیر مفید و بد هستند. این صداها باعث تشدید افسردگی می شوند. بعضی اشخاص نیز بوهایی را استشمام می کنند یاچیزهایی به نظر آنها می آید که واقعا وجود ندارد. در عین حال این موارد نادر تر هستند.

روانشناس کودک خوب

روانشناس کودک خوب در تهران

روانشناس کودک خوب: دنا کلانی روانشناس و درمانگر کودک و نوجوان با سابقه درمان بیش از ۱۰۰۰ کودک و نوجوان

برای تعیین وقت و هماهنگی برای مشاوره با خانم دنا کلانی با شماره 22797836 می توانید تماس بگیرید.

  • کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران با معدل الف
  • روانشناس متخصص کودک و نوجوان
  • دانش آموخته مدرسه تیزهوشان(راهنمایی و دبیرستان)
  • رویکرد درمانی: شناختی رفتاری برای کودکان و نوجوانان
  • درمان اضطراب، افسردگی و وسواس در کودکان و نوجوانان
  • درمان کودکانی که دچار آسیب و تروما شده اند
  • درمان پرخاشگری و لجبازی کودکان و نوجوانان
  • مشاوره در زمینه سنجش استعدادهای کودکان
  • مشاوره و درمان کودکان و نوجوانان خجالتی و با عزت نفس پایین
  • آموزش مهارت های زندگی به کودکان و نوجوانان
  • عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران

روانشناس کودک خوب

روانشناس کودک خوب در تهران

یک روانشناس کودک خوب چه ویژگی هایی دارد؟

روانشناس کودک خوب کسی است که دارای مدارج علمی کافی و معتبر باشد، به مراحل رشد کودک و نظریه های این حوزه تسلط داشته باشد تا بتواند عوامل موثر بر رشد روان کودک را در نظر بگیرد و مداخله ای علمی برای تسریع و بهتر شدن بلوغ روانی کودک ارائه کند.

چه چیزهایی را باید در مورد افسردگی کودکان بدانیم:

درمان بین فردی: رویکردی که در آن درمانگر به نوجوانان کمک می‌کند تا یاد بگیرند چطور باید مشکلات رابطه‌ای‌شان که ممکن است در افسردگی‌شان نقش داشته باشند یا از آن نشئت گرفته باشند، را مدیریت و  مهار کنند.

توصیه انجمن روانشناسی امریکا این است که بهتر است روان درمانی همواره مؤلفه‌ای از درمان افسردگی کودکان و نوجوانان باشد.

داروها

بازدارنده‌های بازجذب سروتونین انتخابی (SSRIs) به عنوان گزینه ضدافسردگی اصلی برای کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی به شما می‌روند. فقط دو بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی- یعنی پروزاک (فلوکستین) و لکساپرو (escitalopram)- برای استفاده در درمان افسردگی کودکان و نوجوانان مورد تأیید سازمان غذا و دارو هستند.

روانشناس کودک شما ممکن است یک بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی متفاوت یا یک بازدارنده بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین (SNRI) را نیز تجویز کند، در صورتی که از نظرش این گزینه برای فرزند شما از همه بهتر باشد. که به این کار مصرف خارج از برچسب می گویند و روشی نسبتاً رایج است.

داروهای ضدافسردگی‌ و افکار خودکشی

در حالیکه داروهای ضدافسردگی‌ می‌توانند راه موثری برای درمان افسردگی کودکان باشند، اما مصرف آنها با عوارض جانبی جدی‌ای همراه است مانند افکار خودکشی در افراد زیر 25 سال. گرچه این عارضه جانبی نادر است، اما سازمان غذا و دارو امریکا (FDA) در حال حاضر می‌خواهد که حتماً روی جعبه همه داروهای ضدافسردگی‌ها هشدار در مورد افزایش احتمال خودکشی قید شود.

این بدان معنا نیست که داروهای ضدافسردگی نباید توسط افراد در این رده سنی مصرف شوند. بلکه صرفاً معنایش این است که این داروها باید با دقت تحت نظارت پزشکان و مراقبان مصرف شوند، بخصوص در یکی دو هفته اول بعد از شروع مصرف ضدافسردگی‌ها.

مقابله

برای موارد خفیف افسردگی، ایجاد تغییراتی در سبک زندگی اغلب می‌تواند راهی مؤثر برای رفع احساسات مربوط به افسردگی باشد. چیزهایی مثل پیدا کردن راههایی برای مدیریت استرس، انجام منظم ورزش جسمانی، استفاده از تکنیک‌های آرامسازی، و ایجاد یک سیستم حمایت اجتماعی قوی‌تر می‌توانند به بهبود حس کودک کمک کنند.

در ادامه برخی از گام‌های پیش فعالانه‌ای که یک روانشناس کودک خوب عنوان می کند که می‌توانید برای ترغیب مهارت‌های مقابله‌ای سالم و حمایت از سلامت روان بردارید را ذکر می‌کنیم:

  • در مورد اینکه مراقبت از جسم چگونه به مراقبت از ذهن هم کمک می‌کند صحبت کنید. توضیح دهید که خوردن مواد غذایی و انجام ورزش زیاد چقدر برای سلامت روانشان خوب است توضیح دهید.
  • اطمینان حاصل کنید که فرزندتان برنامه خواب ثابت و منظمی داشته باشد. قبل از رفتن به رختخواب دستگاهها را خاموش کنید و مطمئن شوید که فرزندتان به رختخواب می‌رود و هر روز سر ساعت معینی از خواب بیدار می‌شود.
  • به فرزندتان کمک کنید تا یک زندگی اجتماعی پر و تقویت شده داشته باشد بدون اینکه برنامه زمانی‌اش را بیش از حد شلوغ و پر کنید. مسئولیت‌هایی را برایش تعیین کنید و بخاطر مسئولیت پذیر بودنش به او پاداش بدهید.
  • به فرزندتان نحوه حل مسئله، و مدیریت هیجاناتشان به روش‌های سالم، و توسعه راهبردهایی که به آنها در مقابله با ناکامی و شکست کمک می‌کنند را آموزش دهید. در مورد سلامت روانی خودتان هم صحبت کنید و سالم ماندن را به اولویتی در خانواده‌تان تبدیل کنید.

در نهایت، تصمیم گیری در مورد اینکه چه گزینه‌های درمانی‌ای به کار بروند به عهده خود سرپرستان کودک است. والدین و کودکان باید حتماً در مورد درمان و خطرات احتمالی و مزایای هر گزینه آموزش ببینند.

بیشتر بخوانید: روانشناس خوب در تهران

حرف آخر

افسردگی کودکان می‌تواند تاثیری جدی بر زندگی یک کودک بگذارد، بنابراین همیشه باید مراقب علائم هشدار دهنده مبنی بر اینکه ممکن است فرزندتان افسرده باشد، باشید. با فرزندتان در مورد احساساتش صحبت کنید، و مراقب باشید که همچنان حمایتگر باشید و موضعی غیرقضاوتی اتخاذ کنید. خوشبختانه، مداخلات زودهنگام و مراجعه به روانشناس کودک می‌توانند کمک کنند که کودکان پیش از آنکه نشانه‌های افسردگی‌شان عوارضی جدی برای زندگی و توانایی عملکردی‌شان ایجاد کنند، به مسیر اصلی و درست زندگی خود برگردند.

استرس شغلی چیست؟

استرس شغلی

امروزه استرس شغلی مشکلی رو به رشد در سراسر جهان است که نه تنها بر سلامتی و رفاه کارمندان بلکه بر بهره وری سازمان ها نیز تأثیر می گذارد. استرس شغلی معمولا در جایی بوجود می آید که تقاضاهای مختلف در انواع کارها و ترکیبات از توانایی فرد برای کنار آمدن بیشتر باشد.

استرس مربوط به کار می تواند در اثر حوادث مختلف ایجاد شود. به عنوان مثال اگر خواسته های شغلی خود بیش از آن باشد که بتوانند راحت مدیریت کنند ممکن است فردی تحت فشار باشد. از دیگر منابع استرس ناشی از کار می توان به درگیری با همکاران، تغییر مداوم و تهدیدهای امنیت شغلی مانند اضافه کاری احتمالی اشاره کرد.

علائم و نشانه های استرس شغلی

علائم یا نشانه های استرس ناشی از کار می تواند از نظر جسمی، روانی و رفتاری باشد.

علائم جسمی شامل موارد زیر است:

  • خستگی
  • کشش عضلانی
  • سردرد
  • تپش قلب
  • مشکلات خواب مانند بی خوابی
  • ناراحتی های دستگاه گوارش مانند اسهال یا یبوست
  • اختلالات پوستی

علائم روانشناختی عبارتند از:

  • افسردگی
  • اضطراب
  • دلسردی
  • تحریک پذیری
  • بدبینی
  • احساس غرق شدن و توانایی کنار آمدن نیست
  • مشکلات شناختی مانند کاهش توانایی تمرکز یا تصمیم گیری

علائم رفتاری عبارتند از:

  • افزایش روزهای بیماری یا غیبت
  • پرخاشگری
  • از خلاقیت و ابتکار عمل کاسته شده است
  • افت عملکرد
  • مشکلات روابط بین فردی
  • نوسانات خلقی و تحریک پذیری
  • تحمل کمتر ناامیدی و بی حوصلگی
  • بی علاقگی
  • انزوا

علل ایجاد استرس شغلی

تمام موضوعات زیر به عنوان عوامل استرس زا در محل کار مشخص شده اند. رویکرد مدیریت ریسک مشخص می کند که کدام یک در محل کار خود شما وجود دارد و چه عواملی باعث ایجاد آن ها می شود. آن ها عبارتند از:

  • فرهنگ سازمان
  • شیوه های مدیریت نادرست
  • مطالب و مطالبات شغلی
  • محیط کار فیزیکی
  • روابط در محل کار
  • مدیریت تغییر
  • ضعف پشتیبانی
  • درگیری نقش

برخی از عواملی که معمولاً باعث استرس شغلی می شوند عبارتند از:

  • ساعتهای طولانی
  • حجم کار سنگین
  • تغییرات درون سازمانی
  • مهلت های محدود
  • تغییر در وظایف
  • عدم امنیت شغلی
  • عدم خودمختاری
  • کار خسته کننده
  • مهارت کافی برای کار نیست
  • نظارت بیش از حد
  • محیط کار نامناسب
  • کمبود منابع مناسب
  • کمبود تجهیزات
  • چند فرصت تبلیغاتی
  • آزار و اذیت
  • تبعیض
  • روابط ضعیف با همکاران یا رئیسان
  • حوادث بحرانی مانند نگهداری مسلح یا مرگ در محل کار

فردی که از استرس شغلی رنج می برد می تواند به طرق مختلفی به خود کمک کند از جمله:

به تغییراتی فکر کنید که باید در محل کار ایجاد کنید تا سطح استرس خود را کاهش دهید و سپس اقدام کنید. برخی از تغییرات را می توانید خودتان مدیریت کنید در حالی که دیگران به همکاری دیگران احتیاج دارند.

در مورد نگرانی های خود با کارفرما یا مدیر منابع انسانی صحبت کنید.

اطمینان حاصل کنید که از نظم خوبی برخوردار هستید. وظایف خود را به ترتیب اولویت لیست کنید. دشوارترین کارهای هر روز را برای زمان هایی که تازه هستید مثلا اولین کار صبح را برنامه ریزی کنید.

رژیم غذایی سالم داشته باشید و به طور منظم ورزش کنید.

فواید آرامش منظم را در نظر بگیرید و برای این کار می توانید مدیتیشن یا یوگا را امتحان کنید.

اطمینان حاصل کنید که هر هفته وقت کافی برای خودتان دارید.

استرس خود را بر روی عزیزان از بین نبرید. در عوض از آن ها در مورد مشکلات کاری خود بگویید و از آن ها حمایت و پیشنهادات را بخواهید.

داروهایی مانند الکل و دخانیات استرس را کاهش نمی دهند و می توانند مشکلات سلامتی دیگری ایجاد کنند و از نوشیدن بیش از حد و سیگار خودداری کنید.

برای این موارد می توانید از بهترین روانشناس تهران مشاوره بگیرید.

اگر استرس مربوط به کار همچنان با مشکل روبرو شود با وجود تلاش شما ممکن است لازم باشد شغل دیگری یا تغییر شغل را در نظر بگیرید.

فواید جلوگیری از استرس شغلی

  • کاهش علائم سلامت روحی و جسمی ضعیف
  • آسیب کمتر، بیماری کمتر و زمان از دست رفته
  • استفاده از مرخصی استعلاجی، غیبت و گردش کارکنان کاهش یافته است
  • بهره وری بیشتر
  • رضایت شغلی بیشتر
  • افزایش تعامل کاری
  • هزینه های کم شده برای کارفرما

استرس شغلی یک مسئله مدیریتی است

برای کارفرمایان مهم است که استرس مربوط به کار را به عنوان یک مسئله مهم بهداشت و ایمنی تشخیص دهند. یک شرکت باید اقداماتی انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که کارکنان تحت فشارهای بی مورد قرار نخواهند گرفت از جمله:

  • از یک محیط کاری امن اطمینان حاصل کنید.
  • اطمینان حاصل کنید که هر کس به درستی برای شغل خود آموزش دیده است.
  • درمورد مسائل و نارضایتی ها با کارمندان گفتگو کنید و در صورت امکان اقدامات مقتضی را انجام دهید.

ویژگی های اعتماد به نفس بالا چیست؟

ویژگی های اعتماد به نفس

نگاهی به ویژگی های اعتماد به نفس :

در ابتدا ده ویژگی اصلی اعتماد به نفس را در این مقاله عمیقا بررسی خواهیم کرد. هنگامی که با اعتماد به نفس عمل می کنید، احتمالا مقدار قابل توجهی از این ده ویژگی در شما هست.

ویژگی های اعتماد به نفس :

هدف و ارزش: می دانید که چه می خواهید، مقصدتان کجاست و واقعا چه چیزی برایتان مهم است.

انگیزه: کاری که می کنید به شما انگیزه می دهد و خوشحالتان می کند. در حقیقت، آن چنان مجذوب کارتان می شوید که هیچ چیز نمی تواند حواستان را پرت کند.

ثبات عاطفی: هنگام برخورد با چالش ها، نگرشی توام با آرامش و تمرکز به چگونگی شناخت فردیت خود و نحوه برخورد با دیگران دارید، متوجه هیجانات دشوار، مثل خشم و اضطراب هستید؛ اما به جای اینکه بگذارید آنها بر شما غلبه کنند، با آنها کنار می آیید.

طرز فکری مثبت: حتی در مواجهه با مشکلات، توانایی خوشبین بودن ودیدن وجه مثبت همه چیز را دارید. برای خود و دیگران احترام مثبتی قائل اید.

خودآگاهی: می دانید در چه زمینه هایی مهارت دارید، شایستگی هایتان چیست و در نظر دیگران چگونه هستید، به این هم اذعان دارید که یک انسان هستید و انتظار نمی رود که حتما کامل باشید.

ادامه ویژگی های اعتماد به نفس:

انعطاف پذیری در رفتار: رفتارتان را با توجه به اوضاع تغییر میدهید. ضمن توجه به جزئیات، می توانید به کل مسائل هم توجه داشته باشید. در تصمیم گیری هایتان از نظرات دیگران هم استفاده می کنید.

اشتیاق برای پیشرفت: از پرورش ذهن خود لذت می برید و دوست دارید به جای اینکه نشان بدهید کارشناسی هستید که هیچ چیز برایش تازگی ندارد، از هر روزتان به عنوان فرصتی برای یک تجربه ی تازه استفاده کنید. یافته های جدید خود را به تجربیاتتان اضافه می کنید.

سلامتی و انرژی: با بدن خود مهربان هستید، به آن احترام می گذارید و احساس می کنید که انرژی شما آزادانه جریان دارد. بدون از پا افتادن موقعیت های دلهره آور و پر از استرس را اداره می کنید.

آمادگی برای ریسک کردن: توانایی آن را دارید که در شرایط نامطمئن کارکنید و حتی وقتی پاسخ همه چیز یا مهارت هر کاری را ندارید. برای انجام درست کارها به فعالیت های خود نظم بدهید.

داشتن هدف: شما در زندگی خود، یک حس قوی و فزاینده از انسجام و پیوستگی میان حوزه های مختلف دارید و برای آن یک آهنگ و هدف تعیین کرده اید.

در زندگی خود می توانید از این ویژگی ها اعتماد به نفس برای مشخص کردن این که در کدام نقطه از زندگی به دردسر افتاده اید، استفاده کنید، زیرا مشکل اصلی برای پیش رفتن، نداشتن اعتماد به نفس است. در صورتی که در هر یک از ویژگی های توضیح داده شده دارای اشکال هستید می توانید برای حل مشکل به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.


بهترین روانشناس دوران ها کیست؟

سؤال اصلی: بزرگترین روانشناسی که تا کنون زندگی کرده است کیست و یا بطور دیگر بهترین روانشناس دوران ها کیست؟

در اینجا 13 تن از بهترین روانشناس های تمامی دوران­ها را معرفی می­کنیم،این افراد تنها برخی از شناخته شده­ ترین افراد در حوزۀ روانشناسی نیستند بلکه نقشی اساسی را نیز در تاریخ روانشناسی بازی می­کنند و به درک رفتار انسان کمکی قابل توجه نموده­اند.

سؤال اصلی با این عنوان مطرح شد که به طور کلی اثرگذارترین  و بهترین روانشناس و نه لزوما در حوزۀ روانشناسی چه کسی است که این سؤال نیز به این صورت به روز شد که 13 نفر از اثرگذارترین روانشناسان چه کسانی هستند. فهرست من در اینجا به ترتیب زیر است.

1- بی. اف. اسکینر

رفتارگرایی وفادارنۀ اسکینر او را به فردی با نیروی غالب و اثر زیاد در تکنیک­های روانشناسی و درمان نموده است؛ خصوصا اینکه نظریات وی تا کنون نیز به طور گسترده مورد استفاده واقع می­شوند از جمله اصلاح رفتار و اقتصاد­های رمزی. اسکینر را به خاطر مفاهیمش در ارتباط با شایسته­سازی مؤثر و برنامه­های زمانی تقویت به یاد می­آوریم.

2- جین پیاژت

نظریۀ توسعۀ شناختی جین پیاژت تأثیری عمیق بر روانشناسی و به ویژه در ارتباط با درک رشد عقلانی کودکان داشته است. تحقیق وی به رشد روانشناسی توسعه­ای، روانشناسی شناختی، معرفت­شناسی ژنتیکی و اصلاح آموزش کمک نموده است. آلبرت آینشتاین زمانی مشاهدات پیاژت در ارتباط با رشد عقلانی کودکان و فرآیند­های تفکر را به عنوان کشفی آنچنان ساده که تنها یک نابغه می­تواند در موردش فکر کرده باشد عنوان کرد.

3- زیگموند فروید

ذهن بسیاری از مردم وقتی در مورد روانشناسی فکر می­کنند به سوی زیگموند فروید متمایل می­شود. کار وی این باور که همۀ بیماری­های روانی علل روانشناسانه ندارند را تقویت کرد و او همچنین شواهدی را در این مورد که تفاوت­های فرهنگی اثری مهم بر روانشناسی و رفتار دارند ارائه نمود. کار و آثار مکتوب وی به درک ما از شخصیت، روانشناسی بالینی، توسعۀ انسانی و روانشناسی ناهنجاری کمک کرده است.

مردم در ایالات متحده در مورد لغزش­ها، اگو­ها، عقده­های اودیپوس، رشک آلت مردانه، بازدارندگی مقعدی، منکر بودن، سرکوبگری فرویدی و موارد بیشتری در این ارتباط در تمامی زمان­ها و در هر مکالمۀ معمولی از مهمانی­های شبانه گرفته تا محل کار صحبت می­کنند.

هر چند ممکن است این بحث مطرح شود که او یک روانشناس نبود بلکه بیشتر یک عصب­شناس و پزشک و بنابراین احتمالا یک روانپزشک بود به هر حال این بحث در مورد زمانی است که این دو حوزه یعنی روانشناسی و روانپزشکی تازه در حال انشقاق و تفکیک بودند (در اواخر قرن نوزدهم). همچنین اگر چیزی در مورد فروید بدانید می­توانید اثر وی را در حوزه­هایی که هم­اکنون مطرح کردم تشخیص دهید و اگرچه خود من روانشناس نیستم اما تأثیر شگرف وی را در زمینه­های جنسی و آسیب­زا بر روی عموم مردم در همه جا درک می­کنم. اگر او باعث شکل­گیری یکی از پاسخ­های کوئورای من در سال 2019 حتی بدون اینکه خودم در موردش فکر کنم شود پس این همان شخص تأثیر­گذار و در حقیقت جز بهترین روانشناس ها است.

4- آلبرت باندورا

کار وی به عنوان بخشی از انقلاب شناختی در روانشناسی محسوب می­شود که در اواخر دهۀ 1960 شروع شد. نظریۀ یادگیری اجتماعی وی بر اهمیت یادگیری مشاهده­ای، تقلید و مدلسازی تأکید کرد.

باندورا در کتابش با عنوان «نظریۀ یادگیری اجتماعی» توضیح می­دهد که «اگر مردم مجبور باشند تنها بر اثرات اقدامات خودشان برای آگاهی از اینکه چه کاری باید انجام دهند متکی باشند در این صورت یادگیری می­تواند به میزان زیادی دشوار باشد، البته اگر نگوییم می­تواند پر­خطر باشد.»

5- لئون فستینگر

فستینگر نظریات ناهنجاری شناختی و مقایسۀ اجتماعی را توسعه داد. ناهنجاری شناختی حالتی از ناراحتی است که در هنگام داشتن دو باور متعارض در خود احساس می­کنید. مثلا شما ممکن است با وجود اینکه می­دانید مصرف دخانیات برای سلامتی­تان مضر است سیگار بکشید. نظریۀ مقایسۀ اجتماعی وی می­گوید که شما مقایسۀ اندیشه­هایتان با باور­های دیگر مردمان دست به ارزیابی آنها می­زنید. همچنین احتمال زیادی وجود دارد که شما در پی افرادی باشید که بتوانید باور­ها و ارزش­هایتان را با آنها به اشتراک بگذارید.

6- ویلیام جیمز

اغلب به جیمز، روانشناس و فیلسوف، با عنوان پدر روانشناسی امریکایی اشاره می­شود. متن 1200 صفحه­ای وی با عنوان «اصول روانشناسی» تبدیل به متنی کلاسیک در ارتباط با این عنوان شده است و آموزه­ها و آثار مکتوب وی به تأسیس روانشناسی به عنوان یک علم تجربی کمک کرده است. علاوه بر این، در کارکرد­گرایی و عملگرایی نیز مشارکت داشته و بسیاری از دانشجویان روانشناسی در طول 35 سال آموزش وی تحت تأثیر او قرار گرفته­اند.

7- ایوان پاولو

پاولو روانشناسی روسی بود که تحقیقش در مورد واکنش­های شرطی و شایسته­سازی کلاسیک ظهور و رشد رفتار­گرایی را در روانشناسی تحت تأثیر قرار داد. روش­های تجربی پاولو به دور شدن روانشناسی از ارزیابی­های درون­نگر و ذهنی و نزدیک شدن آن به سنجش رفتار عینی کمک کرد.

8- کارل راجرز

او بر قابلیت انسان تأکید کرد که تأثیر زیادی هم بر روانشناسی و هم بر آموزش داشت. او تبدیل به یکی از بزرگترین متفکران انسان­گرا شد و با «درمان موکل محورش» تأثیری قابل ذکر در درمان داشته است.

همانطور که توسط دخترش، ناتالی راجرز، شرح داده شد، او «مدلی برای مقایسه و ایده­آل­های دموکراتیک در زندگی خودش و در کارش به عنوان یک آموزگار، نویسنده و درمانگر بود.»

9- اریک اریکسون

نظریۀ مشهور توسعۀ روانشناسی اریکسون به ایجاد علاقه و تحقیق در مورد توسعۀ انسان در سراسر طول زندگی کمک کرد. اریکسون به عنوان یک روانشناس اگو که همراه با آنا فروید به تحقیق اشتغال داشت نظریۀ روانکاوی را با پیگیری توسعه در طول زندگی شامل رویداد­های دوران کودکی، بزرگسالی و پیری گسترش داد.

10- لو ویگوتسکی

او روانشناسی معاصر با برخی از شناخته­شده­ترین روانشناسان شامل پیاژت، فروید، اسکینر و پاولو بود با این وجود کار وی هرگز در طول حیات وی مورد بررسی قرار نگرفت و مطرح نشد. این موضوع بیشتر به خاطر این بود که بسیاری از آثار مکتوب وی تا همین اواخر از دسترس جهان غرب دور مانده بودند.

در طول دهۀ 1970 بود که بسیاری از آثار مکتوب وی از زبان روسی ترجمه شدند اما کار وی به طور فزاینده­ای در دهه­های اخیر اثر­گذار بوده است، به ویژه در زمینه­های روانشناسی آموزشی و رشد کودک.

با وجود اینکه مرگ زود­رس وی در سن 38 سالگی سبب توقف کار وی شد اما او در هر حال او تبدیل به یکی از روانشناسان قرن بیستم شد که مکررا از او در این حوزه نام برده می­شود.

11- ایگناسیو مارتین بارو

او روانشناسی اجتماعی است که در توسعۀ روانشناسی­های آزادی و اجتماعی اثرگذار است که وکالت را با مشاوره و تحقیقات روانشناسی که از مرز­های ملی عبور می­کنند تلفیق می­نمایند. او همچنین بسیار در این مورد حساس است یا حتی روانشناسی فردی جریان اصلی را به عنوان روانشناسی خورد­کننده رد می­کند. او برای اثرش در این مورد در سال 1989 مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

12- پاتریشیا آردوندو

او روانشناسی مشاوره­ای است که بسیار در توسعۀ مشاورۀ چند­فرهنگی به عنوان عاملی مؤثر در مشاغل سلامت روانی اثر­گذار بوده است. دیگر بحث در مورد مشاوره در ارتباط با ترغیب ارباب رجوع به همنوایی­کردن با ایدۀ روانشناسی جریان اصلی «معمول» نیست بلکه در حال حاضر بحث اصلی در مورد خوب بودن فارغ از هویت­ها است.

13- شهرزاد رشن

هر مشاور، درمان­گر یا روانشناسی حتی خود من نیز میتوانم بهترین روانشناس عصر حاضر باشم . دیگر شاغلین بخش سلامت روانی تأثیر بسیار زیادی بر سعادت در طول دوران های مختلف داشته اند ؛ این بدین خاطر است که همگی آنها اکنون بیشتر بر برابری اجتماعی و تا اندازه­ای روانشناسی تأکید می­ورزند که این اثر بزرگی دارد و سیستم­ها، مؤسسات و فرهنگ­های بیشتری را متأثر می­سازد که اینها نیز به نوبۀ خود سعادت انسان را تحت تأثیر قرار می­دهند.

 

دیگران بنا به دلایل مختلفی اثرگذار هستند.

من با دیگرانی که از اسکینر و پاولوو نام می­برند موافق هستم زیرا هر دو به شدت ظهور مکتب رفتارگرایی را متأثر ساخته­اند که به طور گسترده­ای تا امروز در مدارس، تسهیلات سلامت ذهنی جامعه و دیگر نظام­ها مورد استفاده قرار گرفته است.

پک و پادسکی اصطلاح شناختی را وارد «درمان رفتار شناختی» کردند که در بسیاری از وجوه زندگی مردم ایالات متحده تأثیر بزرگی داشته است و اغلب «حامیان سلامت روانی،» پزشکان و شرکت­های بیمه آن را به عنوان «استاندارد طلایی» در درمان در نظر می­گیرند و اغلب مبنای حوزه­های کمک به خود، مکالمه­های نمایشی روزانه و موارد بیشتر مربوطه قرار می­گیرد.

بنابراین این پنج مورد درست تا همین زمان در حوزه­های سلامت روانی، مشاوره­های حرفه­ای و درمان مربوط به ازدواج و خانوده از جریان اصلی روانشناسی جدا شده­اند و راه خودشان را در پیش گرفته­اند. هر یک از آنها افراد تأثیر­گذار خودشان را دارند اما جالب است که اغلب آن افراد تأثیر­گذار روانشناس بودند و نه گروه­هایی از رشتۀ خودشان (بیشتر به خاطر اینکه روانشناسی تعلیمی همیشه در دسترس بود).

در ادامه راجرز و مازلو آمدند و هجوم علوم انسانی و لحاظ مطلق بلاشرط که در بنیان چارچوب فلسفی مشاورۀ حرفه­ای شروع شد که رشتۀ خود من نیز همین است. این موارد بر جریان اصلی نیز اثر گذاشته و در تحقیقات دینی، فرزند­پروری امروزی، اغلب قلمرو­های کمک به خود، برنامه­های دوازده مرحله­ای، آموزش معلم مدرسۀ دولتی و رسانه­های ملی نمود یافته­اند. تا اینجا به هفت مورد اشاره کردیم.

سه مورد نهایی احتمالا نام­هایی کمتر شناخته­شده برای عموم مردم هستند اما به طور فعال حوزه­های سلامت روانی امروزی را تغییر شکل می­دهند و روش­هایی که آنها در این رابطه استفاده می­کنند (یا استفاده کرده­اند) در اصل نیاز به تغییر شکل فرهنگ ایالات متحده و حتی جهان دارد. بنابراین، آنها تبدیل به اثر­گذارترین روانشناسان بر سطح سیستمیکی که در حال صحبت در مورد آن هستیم می­شوند.

 

شماره تماس 22797836
close-link