مقالات

مقالات روانشناسی

مقالات روانشناسی به شما کمک می کند تا در مورد اطلاعات به روز روانشناسی اطلاع پیدا کنید؛ البته نکته مهمی که باید در مقالات روانشناسی به آن توجه کرد منابع آن و نویسندگان است.
به طور مثال اگر به دنبال یک مقاله در مورد روانشناس خوب در تهران هستید:
در ابتدا به نویسنده این مطلب توجه کنید، چه فردی این مطلب را نوشته است؟ در چه سایتی این مطلب منتشر شده است؟

مهم این است که مطلبی که مطالعه می کنید منبع کاملا علمی و درستی داشته باشد، با توجه به اینکه در حال حاضر هر فردی می تواند در داخل شبکه اینترنتی مقاله ای بگذارد، نکته مهم برای تشخیص اینکه این مقاله علمی است به طور مثال می تواند این باشد که در مجله معتبر نوشته شده باشد یا فردی با تحصیلات بالا در آن رشته آن را نوشته باشد.

افسردگی مزمن

افسردگی مزمن

افسردگی مزمن  یا اختلال دیس تایمی به این معنا است که فرد در بیشتر روزها و اکثر ساعت های روز خلقی افسرده دارد. این نوع افسردگی همراه با نشانه های دیگر مانند فعالیت کم، احساس خشم، حس گناه(عذاب وجدان)، تحریک پذیری و از دست دادن علاقه های فردی است.

تفاوت این نوع افسردگی با افسرگی اساسی در این است که افرادی که از افسردگی مزمن رنج می برند اغلب عنوان می کنند که همیشه افسرده بوده اند، بیشتر این افراد از سنین کودکی و نوجوانی با این اختلال دست و پنجه نرم می کنند. برای تشخیص این اختلال وجود حداقل 2 سال خلق افسرده الزامی است، ابتدا این اختلال با شدت کم آغاز می شود و مداوم ادامه پیدا می کند.

در حدود 5 درصد از افراد جامعه به این اختلال دچار هستند. بیشتر اوقات این افراد علاوه بر افسردگی، اضطراب نیز دارند. افراد درجه یک این اشخاص نیز گاها از افسردگی اساسی و یا اختلال دوقطبی رنج می برند. این نوع افسردگی نسبت به افسردگی اساسی بیشتر ذهنی است، به این معنا که علامت فیزیکی خاصی ندارد مثل کاهش اشتها و … در حقیقت می توان گفت که این افراد از افسردگی خفیف تر ولی طولانی تری رنج می برند.

برای تشخیص این اختلال وجود اضطراب الزامی نیست ولی در اکثر مواقع این افراد افسردگی همراه با اضطراب را تجربه می کنند علایمی که در اکثر مواقع در این اشخاص دیده می شود عبارت است از: ناراحتی در اکثر ساعات، عدم لذت از زندگی، احساس بی کفایتی و همیشه نگران بون.

در 50 درصد این بیماران علایم این اختلال در آن ها در زیر 25 سال به طور آرامی شروع می شود، و به طور میانگین حدود 10 سال به طول می انجامد تا به روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنند. اما این اختلال اگر درمان نشود در اغلب موارد به طور مداوم فرد را درگیر می کند.

درمان افسردگی مزمن:

درمان افسردگی مزمن و یا اختلال دیس تایمی به طور کل روان درمانی و یا همراه با دارو درمانی می باشد، در این افراد انجا فعالیت های لذت بخش به طور مداوم توصیه میشود، علاوه بر آن ورزش کردن به طور مداوم نیز از دیگر راهکارهایی مفیدی است که در کنار روان درمانی به این افراد توصیه می شود زیرا باعث ترشح هورمون سروتونین می شود که خلق فرد را به طور کل بالا می برد.

در صورتی که علایم بالا را به طور کل ددر خود و یا اطرافیانتان مشاهده می کنید حتما برای درمان به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

موضوعات دیگری که احتمالا به خواندن آن ها نیز علاقه دارید:

آیا افسردگی درمان دارد؟

افسردگی چیست؟

تعریف افسردگی

زیگموند فروید

زیگموند فروید ( ۱۸۵۶ . ۱۹۳۹ ) فرزند اول خانواده ای اهل وین بود که سه پسر و پنج دختر داشتند. پدر او مانند خیلی از پدران آن زمان و مکان، بسیار خودکامه بود. پیشینه خانوادگی فروید عاملی است که باید برای آگاهی از شکل گیری نظریه او آن را در نظر داشت.

با اینکه خانواده فروید منابع مالی محدودی داشتند و اعضای آن مجبور بودند در آپارتمان پرازدحامی زندگی کنند، والدین او دست به هر کاری زدند تا تواناییهای عقلانی وی را پرورش دهند. فروید تمایلات زیادی داشت، ولی گزینه های شغلی او به خاطر میراث یهودی وی محدود بودند. او سرانجام به پزشکی روی آورد. چهار سال بعد از اینکه مدرک پزشکی خود را در ۲۶ سالگی از دانشگاه وین گرفت، شغل آبرومندی را در آنجا به عنوان مدرس به دست آورد.

جالبه اینکه خلاق ترین مرحله زندگی او با دوره ای مصادف شد که مشکلات هیجانی شدیدی را تجربه می کرد. زیگموند فروید در اوایل ۴۰ تا ۵۰ سالگی اختلال های روان تنی متعددی داشت، از مرگ خیلی می ترسید و به چند فوبی دیگر نیز مبتلا بود و درگیر کار دشوار خودکاوی بود.

فروید با کاویدن معنی رؤیاهای خویش از پویشهای رشد شخصیت آگاه شد. او ابتدا خاطرات کودکی خود را بررسی کرد و از خصومت شدیدی که نسبت به پدرش احساس کرده بود آگاه شد. او همچنین احساسهای جنسی نسبت به مادرش را که زنی زیبا، با محبت و محافظت کننده بود، به یاد آورد. بعد ها با مشاهده بیمارانش که از مشکلات خود در روانکاوی آگاه می شدند، نظريه خود را به صورت بالینی تدوین کرد.
فروید نمی توانست همکارانی را که از نظام روانکاوی او دور می شدند تحمل کند. او با طرد کردن کسانی که با وی مخالف بودند سعی کرد این جنبش را کنترل کند. برای مثال کارل یونگ و آلفرد آدلر رابطه نزدیکی با فروید داشتند ولی هریک بعد از اینکه بارها مخالفت خود را با مسائل نظری و بالینی فروید اعلام کردند، مکتب درمانی خود را به وجود آوردند.
زیگموند فروید بسیار خلاق و پر کار بود و اغلب روزی ۱۸ ساعت کار می کرد. مجموعه کارهای او ۲۴ جلد است، فعالیت فروید تا اواخر زندگی که به سرطان فک مبتلا شد در سطح بالا باقی ماند او در دو دهه آخر زندگی خود تحت ۳۲ عمل جراحی قرار گرفت و تقریبا درد مداومی داشت. زیگموند فروید در سال ۱۹۳۹ در لندن درگذشت.
او به عنوان خالق روان کاوی، خود را غول روشنفکر می دانست. او پیشاهنگ فنون تازه برای شناختن رفتار انسان بود و تلاشهای وی جامع ترین نظریه شخصیت و روانشناس ی را به بار آورد.

روانشناس متخصص افسردگی

روانشناس متخصص افسردگی

 روانشناس متخصص افسردگی:

نقش روانشناس متخصص افسردگی کمک به بهداشت روانی افراد و درمان افسردگی آن ها و همچنین سایر چالش های عمومی زندگی است که به دلیل این مشکل با آن مواجه می شوند. یک دکتر روانشناس خوب برای افسردگی با رویکردهای مختلفی می تواند افسردگی مراجع را درمان کند، ازجمله رویکرد رفتاری، رویکرد شناختی رفتاری، رویکرد روانکاوی، رویکرد روان پویشی بلند مدت و یا کوتاه مدت و …

روانشناس متخصص افسردگی

برای تعیین وقت و هماهنگی برای مشاوره با خانم دکتر ناقل با شماره 22797836 می توانید تماس بگیرید.

دکتر ناقل:

روان شناس و درمانگر متخصص در زمینه های زوج، فردی(افسردگی، اضطراب ) و روابط

دکتری  تخصصی روانشناسی، رتبه 84 کنکور سراسری کشوری

کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی

عضو سازمان نظام روانشناسی

عضو انجمن روانشناسی ایران

مسئول فنی و روانشناس
موسسه پیام آوران همیاری
کارشناس و مسئول واحد سلامت روان شبکه بهداشت و درمان شهرستان قدس
روانشناس
کلینیک درمان اعتیاد مهر نهاد

روان شناس داوطلب در جمعیت خیریه امام علی

رویکردهای روان درمانی یک روانشناس خوب در زمینه افسردگی

مانند ملاقات فردی با درمانگرتان و سپس جلسه گروهی هرچند وقت یکباری که در آن شما می توانید مهارت های جدید را با دیگران تمرین کنید. رویکردهای رایج نسبت به روان درمانی عبارتند از:

  • درمان فردی: این مدل درمانی شامل کارهای تک به تک بین بیمار و درمانگر است. و به بیمار این امکان را می دهد تا توجه کاملی به درمانگر داشته باشد اما محدود است از این لحاظ که به درمانگر فرصتی برای مشاهده بیمار در روابط اجتماعی یا خانوادگی را نمی دهد.
  • درمان خانوادگی: این شیوه زمانی از همه مفیدتر است که کار روی پویایی ها در گروه خانوادگی ضروری باشد. درمان خانوادگی می تواند بخصوص برای کودکان و نوجوانان مفید باشد.

درمان گروهی: گروه درمانی به طور کلی شامل سه تا 15 نفر می شود و فرصتی را در اختیار همه قرار می دهد تا بتوانند حمایت های گروهی در مقابله با مسائل خاص شان را ارائه داده و دریافت کنند و به درمانگر نیز این فرصت را می دهد تا مشاهده کنند شرکت کننده ها چگونه در محیط های گروهی تعامل برقرار می کنند. همچنین این نوع درمان ممکن است نسبت به درمان فردی گزینه ای نه چندان گسترده باشد.

  • زوج درمانی: این نوع درمان برای زوج های متاهل و افرادی است که در روابط متعهدانه قرار دارند و می خواهند کارکردشان به عنوان زوج را بهبود بدهند.

افسردگی در کودکان و نوجوانان

افسردگی در نوجوانان امری رایج است. طبق برآوردهای موسسه ملی سلامت روان در سال 2014، 2.8 میلیون کودک 12 تا 17 سالع در ایالات متحده (بیش از 11 درصد) حداقل یک دوره افسردگی عمده داشته اند.

نوجوانان اغلب دمدمی مزاج هستند. اما اگر فرزند شما بسیار زودرنج شده، همیشه در انگیزه اش مشکل دارد، یا دچار ناراحتی مداومی است که تا حدود دو هفته یا بیشتر طول می کشد، بهتر است او را بخاطر ابتلای به افسردگی ارزیابی کنید.

گرچه داروهای ضدافسردگی می توانند برای کودکان و نوجوانان موثر باشند، اما می توانند عوارض جانبی ای نیز در افراد جوان ایجاد کنند، به همین دلیل، خیلی از والدین و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی ترجیح می دهند که ابتدا درمان کودکان با روان درمانی را امتحان کنند.

رفتاردرمانی شناختی و درمان بین فردی هر دو درمان هایی موثر برای افراد جوان مبتلا به افسردگی هستند. مطالعات همچنین نشان می دهند که ترکیبی از داروهای ضد افسردگی و رفتاردرمانی شناختی( توسط دکتر روانشناس خوب برای افسردگی) در درمان افسردگی جوانان بسیار موثر است.

بیشتر بخوانید: روانشناس خوب در تهران

خبر خوب اینکه، بیشتر بچه ها از افسردگی بهبود می یابند. بازهم پژوهش ها نشان می دهند

افرادی که در کودکی افسردگی دارند در معرض خطر بیشتری برای بازگشت و عودهای بعدی در نوجوانی یا بزرگسالی قرار دارند. رفتاردرمانی شناختی و درمان بین فردی می تواند به کودکان کمک کند تا نشانه های یک دوره افسردگی را تشخیص دهند، بتوانند نشانه هایشان را رصد کنند و اگر بازگشت و عود مجدد بیماری را تجربه کردند سریعاً درخواست کمک بدهند.

آموزش مهارت های اجتماعی

آموزش مهارت های اجتماعی(توسط دکتر روانشناس خوب برای افسردگی) به شما یاد می دهند که چگونه با دیگران به شیوه ای موثرتر تعامل داشته باشید تا بتوانید روابط سالمی داشته باشید. هدف بهبود مهارت های ارتباطی شما و یادگیری نحوه ایجاد یک شبکه اجتماعی قوی با دیگران است، مثلاً با ایجاد روابطی مبتنی بر صداقت و احترام.

مشاوره حمایتی

مشاوره حمایتی نسبت به برخی از درمان های دیگر کمتر ساختارمند است و اساساً شامل گوش دادن به حرفهای شماست وقتی دارید هر آنچه که در ذهن تان می گذرد را درمیان می گذاری%

اضطراب چیست؟ | علائم و روش های کاهش اضطراب

اضطراب
راهکار های کاهش اظطراب

اضطراب چیست؟ اضطراب های گاه به گاه بخشی طبیعی از زندگی است. با این حال افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به طور مکرر نگرانی و ترس شدید بیش از حد و مداوم از موقعیت های روزمره دارند.

اضطراب چیست

این احساسات و وحشت ها در فعالیت های روزمره اختلال ایجاد می کند، کنترل آن دشوار است، با خطر واقعی متناسب نیست و می تواند مدت ها طول بکشد. علائم ممکن است از دوران کودکی یا نوجوانی شروع شود و تا بزرگسالی ادامه یابد.

نمونه هایی از اختلالات اضطرابی شامل اختلال فراگیر، اختلال اجتماعی (ترس اجتماعی)، ترس های خاص و اختلال جدایی است. شما می توانید بیش از یک اختلال داشته باشید. گاهی اوقات اضطراب ناشی از یک بیماری پزشکی است که نیاز به درمان دارد.

علائم و نشانه های اضطراب

علائم و نشانه های رایج عبارتند از:

  • احساس عصبی، بی قراری یا تنش
  • داشتن احساس خطر، وحشت یا هلاکت قریب الوقوع
  • افزایش ضربان قلب
  • تنفس سریع (تهویه هوا)
  • تعریق
  • لرزیدن
  • احساس ضعف یا خستگی
  • مشکل در تمرکز یا فکر کردن در مورد چیز دیگری غیر از نگرانی موجود
  • مشکل خوابیدن دارید
  • مشکلات گوارشی (GI) را تجربه می کنید
  • در کنترل نگرانی مشکل دارید

انواع اضطراب

اختلال ضطراب گروهی از اختلالات روانی است که با احساس قابل توجهی از اضطراب و ترس مشخص می شود. اضطراب نگرانی از وقایع آینده است در حالی که ترس واکنشی به وقایع فعلی است. این احساسات ممکن است علائم جسمی مانند افزایش ضربان قلب و لرزش را ایجاد کند.

چندین اختلال اضطراب وجود دارد از جمله اختلال اضطراب فراگیر، ترس هراسی خاص، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب جدایی، آگورافوبیا، اختلال وحشت و توهم انتخابی.

آگورافوبیا (ag-uh-ruh-FOE-be-uh) نوعی اختلال است که در آن می ترسید و غالباً از مکان ها یا موقعیت هایی که باعث وحشت می شود و احساس گرفتاری، درماندگی و خجالت می کنید اجتناب می کنید.

اختلال اضطراب به دلیل یک بیماری پزشکی شامل علائم اضطراب شدید یا وحشت است که مستقیماً ناشی از یک مشکل سلامت جسمی است.

اختلال اضطراب عمومی شامل نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد فعالیت ها یا حوادث حتی مسائل معمول و عادی است. این اغلب همراه با سایر اختلالات یا افسردگی رخ می دهد.

در اختلال وحشت فرد دچار حملات مختصر وحشت و دلهره می شود که اغلب با لرزیدن، گیجی، حالت تهوع و یا تنفس دشوار همراه است و فرد همچنین ممکن است احساس عذاب قریب الوقوع، تنگی نفس، درد قفسه سینه یا قلب سریع، لرزاننده یا تپنده (تپش قلب) داشته باشد. این حملات وحشت ممکن است منجر به نگرانی در مورد وقوع مجدد آن ها یا اجتناب از موقعیت هایی شود که در آن ها رخ داده است.

توهین انتخابی عدم موفقیت مداوم کودکان در مکالمه در موقعیت های خاص مانند مدرسه است حتی در شرایطی که می توانند در موقعیت های دیگر مانند خانه با اعضای نزدیک خانواده صحبت کنند. این می تواند در مدرسه، کار و عملکرد اجتماعی تداخل ایجاد کند.

اختلال جدایی نوعی اختلال در دوران کودکی است که با اضطرابی که برای سطح رشد کودک بیش از حد است و مربوط به جدایی از والدین یا دیگران است که نقش والدین دارند مشخص می شود.

اختلال اجتماعی (ترس اجتماعی) شامل سطح بالایی از اضطراب، ترس و اجتناب از موقعیت های اجتماعی به دلیل احساس خجالت، خودآگاهی و نگرانی در مورد قضاوت یا دید منفی توسط دیگران است.

هراس های خاص با قرار گرفتن در معرض یک شی یا موقعیت خاص و تمایل به اجتناب از آن با اضطراب عمده مشخص می شوند. فوبیا باعث حملات وحشت در برخی از افراد می شود.

روش های کاهش اضطراب

  • تنفس آرام

وقتی فردی دچار اظطراب می شود تنفسش نیز سریعتر می شود. سعی کنید به عمد سرعت تنفس خود را کاهش دهید. همانطور که آرام نفس می کشید تا سه بشمارید سپس هنگامی که آرام نفس می کشید تا سه بشمارید.

  • شل شدن عضلانی پیشرونده

مکانی آرام پیدا کنید، چشمان خود را ببندید و به آرامی تنش دهید و سپس هر یک از گروه های عضلانی خود را از انگشتان پا تا سر خود آرام کنید. کشش را به مدت سه ثانیه نگه دارید و سپس سریع آزاد کنید. این می تواند به کاهش احساس تنش عضلانی کمک کند که اغلب با اضطراب همراه است.

  • سبک زندگی سالم

غذا خوردن خوب، بیرون رفتن در طبیعت، گذراندن وقت با خانواده و دوستان و انجام فعالیت هایی که از آنها لذت می برید همگی در کاهش اضطراب و بهبود وضعیت سلامتی شما موثر هستند.

اگر دچار اضطراب هستید برای مشاوره و درمان می توانید به بهترین روانشناس تهران مراجعه نمایید.

روش های تخلیه هیجانات منفی

روش های تخلیه هیجانات منفی

روش های تخلیه هیجانات منفی: وقتی با ضربه ها یا چالش هایی روبه رو می شویم که فراتر از توان ما برای کنار آمدن با آنهاست و سعی میکنیم آنها را از ذهن خود دور یا از دیگران مخفی کنیم، سلامت ما لطمه می بیند. افرادی که در کودکی مورد آزار قرار گرفته اند یا در بزرگسالی قربانی شده اند یا داغدیده هستند و کسانی که به یادمان های این رویدادها نمی پردازند از سلامت ضعیف تری برخوردارند، بیشتر به پزشک مراجعه می کنند و از بیماری های بیشتری رنج می برند (زیدنر و اندلر، ۱۹۹۶).

راه های زیادی برای پرداختن به این یادمان ها وجود دارند و از جمله راه های مؤثر عبارتند از یاد آوری ضربه، نگهداری آن در هشیاری و تحمل اضطراب مرتبط با آن، در حالی که این یادمان انباشته از عاطفه و از خود رانده شده را با دیدگاه کلی خود از جهان پیوند می دهیم (کین، ۱۹۹۸؛ نیدرهافر” و پنبیکران ۲۰۰۲؛ پنبیکر، ۱۹۹۷؛ شاپیرو، ۲۰۰۱؛ استنتون و همکاران، ۲۰۰۲). این سازوکار کنار آمدن، رویارویی مستمر با یادمان های ضربه ای را شامل است که اغلب با گفتن داستان ضربه به شيوه تجسمی حاصل می شود و امکان می دهد که رویدادها از نو تجربه شوند. به طور سنتی، این فرایند رسیدن به آرمیدگی از فشار ضربه از طریق بازگویی مجدد رویدادها در بافتی از رابطه قابل اعتماد، تخلیه هیجانی خوانده می شود.

سوالات روانشناسی خود را در منوی بالای صفحه (قسمت روانشناس خوب) می توانید مطرح کنید..

آزمایشی در زمینه روش های تخلیه هیجانات منفی

استاد جیمز پن بیکر در دانشگاه تگزاس آستین بیش از بیست سال در مورد تأثیر نوشتن روی یادمان های ضربه ای به روش علمی مطالعه کرده است. او در این مطالعات نوعا از افراد گروه های مختلف (دانشجویان، بازماندگان فاجعه قربانیان انواع متفاوت ضربه ها، افرادی که تازه از کار اخراج شده اند) دعوت کرده است در آزمایش های نوشتن شرکت کنند. این آزمایش ها مستلزم حضور ۴ روز متوالی در آزمایشگاه و نگارش در فضای کاملا خصوصی به مدت ۱۵ دقیقه است.

معمولا نیمی از این شرکت کنندگان به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش به نگارش در مورد ضربه و نیمی دیگر به عنوان گروه گواه به نوشتن درباره چیزی بجز ضربه، مثلا توضیحات پیش پا افتاده ای در مورد اینکه در۲۴ ساعت گذشته چکار کرده اند، گمارده می شوند. از افرادی که در شرایط نگارش در مورد ضربه هستند خواسته می شود به طور مستمر و به تفصیل و بی آنکه نوشته های شان را سانسور کننده درباره ضربه های شان بنویسند. به آنان آموزش داده می شود که درباره ژرف ترین افکار و هیجان های مربوط به ضربه بنویسند و چیزی را از قلم نیندازند.

احتمالا این مطلب نیز برای شما جالب است: فواید مراقبه چیست؟

پس از گذشت 6 ماه از آزمایش روش های تخلیه هیجانات منفی

سپس، مشارکت کنندگان در این مطالعات در فواصل زمانی شش ماهه مورد مطالعه پیگیری قرار میگیرند و وضعیت سلامت شرکت کنندگان در شرایط نگارش در مورد ضربه با سلامت شرکت کنندگان گروه گواه مقایسه می شود. نتایج حاصل از این مطالعات در مجموع نشان می دهند افرادی که در مورد ضربه های شان می نویسند در مقایسه با کسانی که راجع به موضوعات پیش پا افتاده می نویسند، از نظر کارکرد دستگاه ایمنی و وضعیت سلامت از شرایط بهتری برخوردارند و کمتر به پزشک مراجعه می کنند.

نتایج این مطالعات پی آمدهای روشنی برای سلامت ما دارند. ما باید به طور منظم درباره مشکلات جاری که با آنها روبه رو هستیم، مطلب بنویسم. در هنگام نگارش باید به طور مستمر و بدون توجه به دستور زبان، املای کلمات یا سبک نگارش به نوشتن بپردازیم. ما باید در مورد واقعیت های عینی وضعیت و همین طور راجع به ژرف ترین افکار و احساسات مان در ارتباط با این واقعیت ها مطلب بنویسیم. ما باید این نگارش را در خلوت و جایی که هیچ گونه عوامل حواسپرتی وجود ندارد انجام دهیم.

این نگارش باید تنها به خاطر خودمان باشد نه برای افراد مطمئن یا دوستان، زیرا وقتی که خود ما پیام گیر نوشته های مان هستیم، می توانیم کاملا صادق باشیم. ما بلافاصله پس از نوشتن درباره مشکلات درد سرآفرین باید انتظار این را داشته باشیم که غمگین یاغصه دار شویم، اما این تمرین در بلند مدت برای سلامت مان سودمند است.

نوشتن درباره ضربه یا گفتن و بازگو کردن داستان رویداد های ضربه ای چگونه عمل می کنند؟

به احتمال، فرصت دادن به یادمان های عاطفه متراکم که در آمیگدالا انباشته شده اند سبب می شود که عواطف کم تر متراکم همتای آنها که در هیپوکامپ ذخیره شده اند رشد کنند. وقتی نشانه هایی یادمان های این رویدادها را فرا می خوانند، ما می توانیم عواطف کمتر متراکم موجود در هیپوکامپ را به یاد بیاوریم. این فرضیه براین دیدگاه استوار است که کنار آمدن از راه تخلیه هیجانی به ما کمک می کند که پیرامون یادمان های عاطفه، گذرگاه های فرعی ایجاد کنیم. اما باید دانست یادمان های عاطفه متراکم که در آمیگدالا جا گرفته اند از میان نمی روند و نشانه های قوی می توانند آنها را فرا بخوانند.

منبع: کتاب روانشناسی مثبت

تاثیر سوء استفاده جنسی در دوران کودکی بر ایجاد مشکلات جنسی در بزرگسالی

سوء استفاده جنسی در دوران کودکی

سوء استفاده جنسی در دوران کودکی و ضربه جنسی در سنین بالاتر ممکن است با ایجاد مشکلات جنسی در ارتباط باشد. توجه به سوء استفاده جنسی در کودکی و ضربه جنسی در سنین بالاتر که میزان بروز آن در طول زندگی نسبتا بالا است حائز اهمیت می باشد.

بیش از آنچه در گذشته تصور می شد در حال حاضر به طور فزاینده ای مشخص گردیده است که بخش زیادی از جمعیت، بعضی از اشکال سوء استفاده با ضريه جنسی را تجربه می کنند. اگر چه مطالعات فعلی امکان برآورد دقیقی از میزان وقوع سوء استفاده جنسی در دوران کودکی یا تجاوز جنسی در دوران بزرگسالی را میسر نمی کنند، در عین حال این طور به نظر می رسد که حداقل در حدود ۱۰ درصد از جمعیت زنان بزرگسال در طول زندگی یکی از این رویدادها را تجربه خواهند کرد.

با توجه به این که در تعداد معناداریی، ولو این که اقلیت، از افرادی که در معرض چنین تجاربی هستند، زمینه ایجاد مشکلات جنسی فراهم می شود، بنابراین احتمال زیادی وجود دارد که روانشناس ها با زنانی که قبلا” مورد سوء استفاده یا تجاوز جنسی قرار گرفته اند مواجه شوند.

یک تحقیق در این رابطه

به عنوان مثال: جی هیو (۱۹۸۹) گزارش داد که ۹۴ درصد از زنانی که قبلا مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند و در مرحله درمان بسر می برند معمولا مشکلات جنسی را نشان میدهند. شایعترین این مشکلات هراس – بیزاری جنسی، اختلال در میل، انگیختگی، ارضای جنسی و ارگاسم می باشند. اگر چه نتایج به دست آمده از این مطالعات بیانگر این است که مشکلات جنسی و انطباقی در بین زنانی که در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند بسیار بالا است.

در ایالات متحده با تحقیقی مورد بررسی قرار دادند. نتایج مطالعات آنها نشان داد که7/7 درصد از زنان،۸ /4 درصد از مردان برخی از اشکال آزار در دوران کودکی را تجربه کرده اند. از این میان تنها در ۲۳ درصد از زنان و ۱۹ درصد از مردان مشکلات عملکرد جنسی مشاهده شد، میزان مشکلات جنسی در بین بزرگسالانی که در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند به جمعیت مورد مطالعه بستگی دارد. این مشکلات اغلب در بین نمونه های بالینی از افرادی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته و به دلیل مشکلات لاینحل خود در جستجوی کمک بر آمده اند بیشتر مشاهده شده است.

تجاوز جنسی

از عوامل دیگری که ممکن است منجر به مشکلات جنسی شود تجریه تجاوز جنسی است، اگر چه شواهد باز هم حاکی از آن است که اکثر زنان بعد از چنین رویدادی دچار مشکلات جنسی با هیجانی دراز مدت نمی شوند. اليس (۱۹۸۳) شواهد تجربی مربوط به تأثیرات طولانی مدت و کوتاه مدت تجاوز جنسی را مرور کرد.

بلافاصله بعد از رویداد، قربانیان طیفی از علایم کلی را که می توانند به عنوان واکنش های استرس پس از ضربه به تجاوز جنسی طبقه بندی شوند، مانند: آشفتگی خواب، کابوس، ترس ها، اضطراب، افسردگی، مشکلات جنسی و بین فردی را نشان دادند. در طی سه ماه، بیشتر زنان کاهش محسوسی در این علایم نشان دادند. هر چند که مشکلات جنسی از جمله مشکلات قبلی بود که مجددا ظاهر شد.

متاسفانه، تعداد معدودی از زنان، همچنان مشکلات انطباقی محسوس و طولانی را نشان می دهند که معمولا شامل مشکلات جنسی به خصوص در ارتباط با آمیزش جنسی، صمیمیت با همسر می شود. خود تحریکی کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد.

در آخر…

بنابراین به نظر می رسد که تجارب جنسی زیان آور، خواه در دوران کودکی و خواه در دوران بزرگسالی ممکن است برای تعداد معدودی از قربانیان منجر به مشکلات جنسی بعدی گردد و باید در طول فرآیند ارزیابی مورد تحقیق قرار گیرند.

 اما باید خاطر نشان کرد که بسیاری از افراد که در معرض تجارب جنسی مشابهی فرا گرفته بودند پیامدهای روانشناختی محسوس و طولانی مدتی را از خود نشان ندادند. تسابی و همکاران (۱۹۷۹) تلاش کردند تا مشخص نمایند چرا برخی از زنان به دنبال سوء استفاده جنسی در کودکی، واکنش های طولانی و شد یدی از خود نشان می دهند، در حالی که دیگران به دنبال سوءاستفاده جنسی خود را بهتر تطبیق می دهند.

گزارش این پژوهشگران حاکی ازاین است که مشکلات انطباقی با سوء استفاده مکرر و طولانی تر، سن بالا تر(بخصوص بعد از یازده سالگی) و با توانایی یاداوری هیجان های منفی تر مرتبط با تجربه جنسی، مانند فشار وارد آمده بر مفعول، درد و تنفر از سوء استفاده کننده، ارتباط دارد.

خوشبختانه، مشکلات جنسی و روانشناختی بعدی برای تمام افرادی که در معرض بالقوه تجارب آسیب زای جنسی می باشند به وجود نخواهد آمد.

در صورت وجود مشکلات جنسی مربوط به سوء استفاده جنسی در دوران کودکی حتما به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه شود.

چگونه سیگار را ترک کنیم؟

چگونه سیگار را ترک کنیم؟

چگونه سیگار را ترک کنیم؟بیشتر سیگاری­های باتجربه خیلی اوقات از سیگار کشیدن خودشان بدشان می­آید. از طرف دیگر، از اینکه با اولین فنجان قهوه ­ای که می نوشند یا بعد از هر وعده غذایی یک نخ سیگار هم روشن کنند خیلی لذت می‌برند و خوش­شان می­آید. کشمکش ذهنی‌ای که سیگاری­ها خودشان دارند باعث ایجاد یک حالت اضطراب برای بسیاری از آن‌ها می‌شود.

چگونه سیگار را ترک کنیم؟ آیا ذهن­تان در مورد موضوع ترک استعمال دود مدام در نوسان است؟ یا آیا هر بار هم ترک می‌کنید دوباره بعد از چند روز یا نهایتاً یکی دو هفته باز به سراغ آن می‌روید؟ آیا استعمال دود باعث می‌شود که احساس ضعف یا ناتوانی کنید؟ آیا به این فکر می‌کنید که بتوانید راهی برای ترک آن برای همیشه پیدا کنید؟

آمارها نشان می‌دهند که تقریباً 70 درصد از 40 میلیون نفر فرد سیگاری در آمریکا می‌خواهند ترک کنند. همچنین می‌دانیم 40 درصد افرادی که قبلاً سیگاری بوده‌اند بیش از یک بار اقدام به ترک کرده‌اند تا اینکه بالاخره موفق به ترک آن برای همیشه شده­اند.

بیشتر بخوانید: عوارض مصرف گل در طولانی مدت

اعتیاد به نیکوتین قوی است و ترک سیگار برای بیشتر افراد مستلزم تلاش زیادی می‌باشد- یعنی چیزی نیست که به این راحتی­ها به آن برسیم یا دو دوستی تقدیم­مان ‌شود. پس چگونه سیگار را ترک کنیم؟ با این حال، می‌توانید با موفقیت سیگار را ترک کنید. و خبر خوب این که هزاران نفر هر ساله این کار را انجام می‌دهند. آن‌ها راه نجات­شان را پیدا می‌کنند و از یک زندگی راحت فارغ از افکار مربوط به استعمال دود لذت می‌برند.

بیشتر آن‌ها هم شاید مثل خود شما زمانی معتقد بودند که نمی‌توانند ترک کنند.

پس چطور این کار را انجام دادند؟

گرچه هیچ گلوله جادویی‌ای وجود ندارد که باعث آسان و بی درد شدن ترک بشود، اما گام‌هایی وجود دارند که می‌توانید برای توسعه تعهد لازم برای ترک سیگار بردارید به نحوی که موفقیت طولانی‌ای برایتان به ارمغان بیاورند.

چهار موضوع مهمی که باید در هنگام ترک بدانید(چگونه سیگار را ترک کنیم؟)

به یاد آوردن این حقایق در طول سفر ترک­تان به شما کمک خواهد کرد تا بدانید مشکلاتی که با آن‌ها مواجه می‌شوید کاملاً طبیعی‌اند.

شما معتاد به مواد هستید

نیکوتین یک ماده مخدر اعتیادآوری قوی است که بر شیمی مغز تأثیر می‌گذارد. گاهی اوقات سیگاری­ها استعمال دود را عادت بدی می‌دانند که هر وقت خودشان بخواهند و تصمیم بگیرند می‌توانند آنرا ترک کنند ولی وقتی می‌خواهند آن را ترک کنند تازه می‌فهمند که چه کار سختی است.

هیچوقت برای ترک کردن دیر نیست

سال‌ها استعمال دود و مشکلات سلامت همراه با آن ممکن است باعث شوند که ما فکر می‌کنیم ترک هیچ فایده‌ای ندارد- اینکه دیگر صدمه و لطمه به شما وارد شده است. ولی این درست نیست. وقتی ترک می‌کنید، بدنتان شروع به ترمیم خود  می‌کند. گرچه نمی‌توان همه صدمات ناشی از استعمال دود را جبران کرد، اما بسیاری از آن‌ها را می‌توان بهبود داد یا متوقف کرد.

فکر برگشت به سمت مواد طبیعی است و می‌توان انتظارش را داشت

هنگام ترک، فکر کردن به مصرف دوباره و احساس کمبود و ناراحتی امری طبیعی است. همه معتادان به نیکوتین این نشانه‌های ترک نیکوتین را تا حدی تجربه می‌کنند، و تا زمانیکه دوباره سیگار نکشید و چرخه را به طور کامل از نو شروع نکنید در نهایت آن را پشت سر می‌گذارید.

برای همیشه دلتان برای سیگار کشیدن تنگ  نخواهد شد

اعتیاد به نیکوتین به نحوی شبیه به اسارت گرفتن ماست. و وقتی برای ترک کردن تلاش می‌کنیم، تصور اینکه دیگر هرگز سیگار نکشیم هم می‌تواند خیلی سخت باشد چه برسد به اینکه یک عمر دیگر به سیگار کشیدن هم فکر نکنید. با این حال، با آموزش و میل به تغییر رابطه‌ای که با سیگار دارید، رهایی واقعی از دست میل به سیگار کشیدن ممکن می‌شود… و و ارزش تلاشی که برای دستیابی به این هدف می‌کشید را هم دارد.

بیشتر بخوانید: چگونه یک رابطه خوب بر مبنای احترام و عشق داشته باشیم

چگونه سیگار را ترک کنیم؟ ترک با استفاده از روش­های کمکی‌ در مقابل ترک یکباره

ترک به صورت یکباره و کامل اصطلاحی است که برای توصیف ترک سیگار بدون کمک مواد کمکی ترک به کار می‌رود. این روش در وهله اول سخت‌ترین روش ترک از لحاظ مصرف نیکوتین است. و میزان موفقیت برای ترک کنندگان یکباره پائین است. با این حال این روش برای بعضی‌ها جواب می‌دهد.

اگر فکر می‌کنید در این دسته قرار دارید: به منظور آمادگی برای فراز و نشیب‌هایی که در طول چند هفته اول توقف مصرف پیش می‌آیند از نکاتی که در بخش بعدی ارائه شده‌اند استفاده کنید.

با این وجود، امروزه انواع مختلفی از روش‌های کمکی وجود دارند که به سیگاری‌های سابق این امکان را می‌دهند تا نشانگان ترک نیکوتین­شان را به حداقل رسانده یا کلاً از آن نشانه‌ها اجتناب کنند. استفاده از روش‌های کمکی‌ای که به شما در ترک سیگار کمک می‌کنند هیچ خجالتی ندارد، در واقع امروزه پزشکان اغلب ترکیبی از روش‌های ترک کمکی و مشاوره را به عنوان بهترین رویکرد برای ترک سیگار توصیه می‌کنند.

انتخاب روش‌های کمکی ترکی که مایلید از آن ها استفاده کنید عمدتاً به انتخاب خودتان بستگی دارند، چون تا حد زیادی از بروز مشکلات پزشکی جلوگیری می­کنند که این ممکن است باعث شود برخی روش‌ها برای شما بهتر و مناسب­تر باشند. پیش از اینکه تصمیم به ترک بگیرید با یک روانشناس خوب در تهران در مورد روش‌های کمکی ترک  صحبت کنید.

بیشتر بخوانید: اختلال شخصیت اسکیزوئید چیست؟

آمادگی برای ترک

اگر هنوز اقدامی نکرده‌اید، یک تاریخ مشخص را برای ترک­تان انتخاب کنید. سعی کنید این تاریخ در آینده خیلی دور نباشد چون احتمال دارد که قبل از رسیدن آن تاریخ انگیزه‌تان را از دست بدهید. یک قاعده کلی خوب این است که تاریخی را بین دو هفته از زمان تصمیم گیری برای ترک انتخاب کنید. زمانی که آن تاریخ را انتخاب کردید، شروع به جمع آوری تجهیزات مورد نیاز برای ترک خود کرده و کلیه لوازم و ابزار استعمال را از خانه و ماشین­تان دور و خارج کنید.

در آخر، یک دفتر روزانه ترک بردارید و شروع به نوشتن کنید و اولین چیزی که در آن می‌نویسید دلایل ترک سیگارتان باشد. یک نسخه دیگر از این فهرست را روی یک برگه کاغذ که می‌توانید آن را به راحتی تا کنید و توی کیف پولتان بگذارید تهیه کرده و هر وقت دلتان هوس سیگار کرد آنرا مرور کنید. به مرور زمان، مواردی را به این فهرست اضافه کنید-به آن به عنوان راهی برای زنده نگه داشتن حافظه خود و به یاد آوردن خاطراتی که نشان می‌دهند سیگار کشیدن چه تأثیرات منفی‌ای بر زندگی شما قبل از ترک گذاشته است نگاه کنید.

بعد از ترک منتظر چه چیزی باشید؟

ترک نیکوتین اولین چالش شما خواهد بود. پس باید بدانید چه انتظاری از آن دارید و چطور باید ناراحتی‌ها و اذیت­هایش را مدیریت کنید. شناخت و آگاهی کلید غلبه بر این دوره کوتاه اما پرتنش و سخت ترک سیگار است.

فکر برگشت همیشه با ترک نیکوتین همراه است و می‌تواند (و اغلب) از آن هم فراتر می‌رود. این فکرها حاصل اعتیاد هستند که در همه معتادان در حال بهبودی رایج است. توجهی هشیارانه به آنچه ذهن­تان می‌گوید داشته باشید و همچنین سعی کنید نوعی توانایی تغییر افکار منفی نابود کننده به افکار مثبت را در خودتان ایجاد کنید. اگر این کار را انجام دهید فکر برگشت دوباره از بین خواهد رفت.

هنر پرت کردن حواس را یاد بگیرید. بهبودی از اعتیاد به نیکوتین تا حد زیادی یک نوع فعالیت و تمرین برنامه ریزی مجدد ذهن ماست برای اینکه برای پرکردن یک خلاء منتظر چیزی به جز سیگار باشد. این کار در ابتدا به تلاش زیادی نیاز دارند اما ذهن ما حرف گوش کن است و به سرعت خودش را تطبیق می‌دهد. وقتی این کار را تمرین کردید از اینکه می‌بینید سیگار نکشیدن چقدر برایتان عادی می‌شود تعجب خواهید کرد.

صبور باشید و به خودتان زمان و فرصت بدهید. دستیابی به بهبودی از اعتیاد به نیکوتین شاید در حدود یک سال طول بکشد. اما این بدان معنا نیست که یکسال اذیت خواهید شد، بلکه معنایش این است که برنامه ریزی دوباره اکثر روابطی که با سیگار کشیدن داشته ­اید این قدر طول می‌کشد. هر روز بدون سیگاری که می‌گذرانید یک گام به موفقیت بلندمدتی که دنبالش هستید نزدیک‌تر می‌شوید.

بیشتر بخوانید: راهکارهای برخورد با شریک زندگی عصبانی

ذهنتان را تغییر بدهید تا زندگی‌تان تغییر کند

رهایی واقعی یک حالت ذهنی است. همه ما کسانی را می‌شناسیم که سال‌ها قبل سیگار کشیدن را ترک کرده‌اند اما هنوز هم ناله می‌کنند که دلشان برای سیگار تنگ می‌شود. آگاهی از این موضوع برای هر سیگاری‌ای که می‌خواهد ترک کند تصوری ترسناک است اما نیازی نیست نگران باشید. کلید موفقیت واقعی در ترک سیگار راهی دائمی است که در تغییر رابطه‌مان با سیگارکشیدن نهفته است-کاری که این افراد انجام نداده‌اند.

طی سالیانی که سیگاری بوده‌ایم؛ برای احساس راحتی، همدم داشتن، رهایی از استرس و غیره به سراغ سیگار رفته‌ایم، یعنی ما یاد گرفته‌ایم که همه اتفاقات زندگی‌مان را به سیگارکشیدن ربط بدهیم. ما آنرا یک راهکار می دانیم نه یک مشکل و به صورت ناخودآگاه باورهای ناسالم و نادرستی در مورد حقایق زندگی پیدا می‌کنیم به جای اینکه سیگار کشیدن را آن­طوری که واقعاً هست تصور کنیم- یعنی نیاز به تغذیه یک اعتیاد.

مشخص ساختن همه آن تداعی‌ها و روابط غلط و کاذب و جایگزینی آن‌ها با شیوه‌های سالم برخورد با زندگی‌مان چرخه تغییر رابطه‌ای که با سیگار کشیدن دارید را آغاز خواهد کرد.

بیشتر بدانید: آیا ماری جوانا اعتیاد آور است؟

رویارویی با خطرات مرتبط با سلامت(چگونه سیگار را ترک کنیم؟)

یک گام دیگر در تغییر ذهن­تان در مورد سیگار کشیدن مستلزم برداشتن چشم بندهایی است که ما به عنوان افراد سیگاری به چشمان می‌زنیم و جستجوی اطلاعاتی در مورد آسیب‌هایی که ناشی از مصرف دخانیات هستند. همه ما از خطرات دخانیات برای سلامت­مان باخبریم اما تا آنجا که بشود سعی می‌کنیم از خواندن این مطالب اجتناب کنیم.

نگاهی دقیق به تحقیقات و آمارها به شما کمک خواهد کرد تا از شخصی که با سیگار کشیدن­ش مشکلی ندارد و راحت است به فردی تبدیل شوید که دلش می‌خواهد هر چه زودتر به خاطر مصلحت و سلامتی خودش سیگار را ترک کند.

بیشتر بخوانید: بهترین مرکز نوروفیدبک در تهران

حرف آخر در مورد ترک سیگار

اکثر سیگاری‌ها از ترک کردن می‌ترسند اما اجازه ندهید که این ترس شما را ناتوان و تضعیف کند. یادتان باشد که این فکر برگشت ناشی از اعتیاد به نیکوتین است و حالا شما ابزارهای لازم برای غلبه بر آن را در اختیار دارید. به این فکر کنید که با ترک سیگار واقعاً چه چیزی را ترک می‌کنید.

مزایای ناشی از ترک سیگار برای شما فراتر از حد تصورتان خواهد بود، پس صبور باشید و این کار را انجام دهید تا باعث شفا و بهبودی جسم و ذهنتان از سالها سیگار کشیدن بشوید. با خودتان قول و قرار بگذارید و حتماً به آن عمل کنید تا زمانیکه دیگر در مدار سیگار کشیدن نباشید. شاید این کار گاهی اوقات مسیری پرپیچ و خم به نظر برسد اما تا زمانیکه سیگار نکشید در این مسیر خواهید ماند. به خودتان ایمان داشته باشید. شما به این هدف خواهید رسید!

آیا تشخیص افسردگی با آزمایش خون امکان دارد؟

تشخیص افسردگی با آزمایش خون

تشخیص افسردگی با آزمایش خون: متأسفانه هیچ آزمایش هورمونی یا خونی برای تشخیص قطعی افسردگی، یا پیش بینی پاسخ بیمار به یک درمان اعمال شده وجود ندارد. این میتواند بدان دلیل باشد که افسردگی چنان ماهیتی دارد که هیچ آزمون پزشکی متداول، هرگز قادر نخواهد بود که یک تشخیص خالی از ابهام را ارائه بدهد. با این حال برخی بر این باورند که میتوان از نوارهای مغزی هنگام خواب برای تشخیص افسردگی استفاده کرد.

نوارهای مغزی هنگام خواب!

این نوارها چه چیزی را می توانند نشان دهند؟
مطالعات نشان داده اند که در افراد مبتلا به هر کدام از افسردگی های تک قطبی و دوقطبی، الگوهای خواب متفاوت از افراد غیر مبتلا به اختلالات خلقی است. مرحله حرکات سریع چشم (REM’) در خواب که با رؤیا دیدن همراه و مرتبط است، در افراد مبتلا به اختلالات خلقی زودتر از معمول حادث می شود افراد مبتلا به اختلالات خلقی همچنین طی مرحله REM خواب، حرکتهای چشمی بیشتری از خود نشان می دهند، میزان خواب عمیق یا با امواج آرام در آنها کمتر است، و برای باقی ماندن در وضعیت خواب، با مشکلات بیشتری مواجه اند.

این الگو به بارزترین وجه در افراد مبتلا به افسردگی حاد مشاهده می شود ولی این یک معیار مطمئن یا نشانه مناسبی برای تشخیص افسردگی های خفیف تر نیست.
به نظر می رسد که خیلی راحت می شود در تشخیص افسردگی به خطا رفت. آیا در این باره حق با من است؟
بله. این خطا به دو طریق صورت می پذیرد: اول اینکه پزشکان عمومی بسیاری از موارد افسردگی را اشتباها ناراحتی جسمانی تشخیص میدهند و دیگر اینکه بسیاری از ناراحتیهای پزشکی را به ویژه روانپزشکان – به خطا افسردگی تلقی می کنند. در حقیقت شاید بتوان این فرض اشتباه درباره بیماری های روانی را رایج ترین خطاها در حرفه پزشکی برشمرد.

این مسئله عدم تشخیص افسردگی تا چه حد شایع است؟

مطالعه ای که در سال ۱۹۸۹ صورت گرفت نشان داد پزشکاتی که در زمینه بهداشت روانی تخصص ندارند. حداقل در نیمی از موارد متوجه علائم افسردگی شدید نمی شوند. متعاقب آن تلاش هایی برای بهبود این وضعیت صورت گرفته است. برای آگاهی دادن به پزشکان عمومی، مقالات مرورگرهای به طور مرتب در مجلات پزشکی معتبر به چاپ می رسد در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۹۲، دپارتمان بهشت و خدمات انسانی گروهی از متخصصان و دست اندرکاران بهداشت روانی را گردهم آورد تا آنها، خطوط راهنمای مورد نیاز پزشکان عمومی را برای استفاده در تشخیص و درمان افسردگی تدوین کنند.

چرا افسردگی با مشکلات جسمانی دیگر اشتباه گرفته می شود؟

در حالی که برخی از افراد مبتلا به افسردگی شدید مشکل خود را میشناسند و به درمان آن اقدام می کنند، بسیاری از افراد دیگر هستند که علائم آن را نمی شناسند و در آنها به اشتباه، آنچه که ناراحتی های روان تنی نامیده میشوند، یعنی ناراحتی هایی جسمانی که واقعی هستند ولی با رفع افسردگی ناپدید میشوند، تشخیص داده میشوند. از آنجایی که افسردگی در پس پرده ناراحتی های جسمی پنهان می ماند. پزشکان عمومی اغلب آن را با ناراحتی های جسمی اشتباه می گیرند.


همچنین این واقعیت که بسیاری از افراد ترجیح میدهند مشکل آنان بیماری جسمانی تشخیص داده شود تا اختلال روانی، می تواند تشخیص افسردگی را از آنچه که هست دشوارتر کند. متأسفته هنوز همه انواع بیماری هاي روانی، حتی آنهایی که نظیر افسردگی بسیار شایع هستند. بانوعی داغ شرمندگی همراهند.

بسیاری از مردم هنوز افسردگی را یک ضعف شخصیتی یا یک نقصان در منش خود می دانند.


آیا ناراحتی های روان تنی خاصی وجود دارند که مختص افسردگی باشند؟

معمولا افراد مبتلا به اختلالات افسردگی هنگام مراجعه به پزشک خود از سردردهای مکرر، کمردرد، دردهای شکمی، خستگی مزمن، بی خوابی یا سوءهاضمه شکایت می کنند. مشخص شده است که ۷۰ تا ۹۰ درصد افرادی که به دلیل سندرم روده تحریک پذیر – نوعی اختلال معدی – روده ای که بسیار شایع است و وجه مشخصه آن، تکرر عمل دفع و شل بودن مدفوع است – به پزشک مراجعه می کنند، مشکلات روانی (معمولا افسردگی دارند).

پزشکان به راحتی با این علائم گمراه می شوند. در مطالعه ای که گزارش آن در سال ۱۹۸۶ انتشار یافت، گروهی از متخصصان بیماریهای گوارشی دریافتند که پزشکان تقریبا همواره این مطلب را نادیده گرفته اند که افسردگی ممکن است علت اصلی اختلالات روده ای باشد و بدین جهت به آزمایش ها و جراحیهای غیرضروری اقدام کرده اند.

پس در آخر به این نتیجه می توان رسید که تاکنون تشخیص افسردگی با آزمایش خون به طور کامل امکان پذیر نیست، البته باید به این نکته اشاره کرد که تحقیقاتی به تازگی در این زمینه صورت گرفته است اما نتایج هنوز در در دست بررسی است، اما روانشناس و یا روانپزشک با توجه به ملاک های این اختلال، تشخیص افسردگی را می دهند.

منبع: کتاب افسردگی

مطالب دیگری که احتمالا به خواندن آن ها علاقه دارید:

افسردگی مزمن

افسردگی چیست؟

آیا افسردگی درمان دارد؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟:

جهت تعیین وقت با خانم دکتر مژگان ناقل با شماره 22797836 تماس حاصل نمایید.

یکی از سوالاتی که برای هر فردی بعد از خیانت پیش می آید این است که بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

آیا همسر خود را ببخشیم؟

آیا ارتباط را تمام کنیم؟

آیا به خاطر فرزندانمان زندگی کنیم؟

در این بحرانی که پیش می آید نکته مهم این است که در عصبانیت تصمیم نگیریم و اجازه بدهیم که هیجانات ما فروکش کند، در این راستا می توانیم از یک روانشناس خوب کمک بگیریم.

سوال اصلی: بعد از خیانت همسر چه کنیم؟ و چه کارهایی را نکنیم:

اگر مورد خیانت واقع شدین، این که با همه اطرافیانتان در این مورد صحبت کنید کمکی به شما نمی کند، البته داشتن حمایت اجتماعی خوب است و این که کسی باشد که حرف های شما را بشنود کمک کننده است، ولی ممکن است نهایتا راهکارهایی به شما ارائه دهند که نه تنها کمک کننده نباشد بلکه مضر هم باشد، علاوه بر آن شاید بعد از فروکش کردن هیجانات به این نتیجه برسید که بهتر بود کسی از این ماجرا آگاه نمی شد.

نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که ممکن است وقتی متوجه این موضوع می شوید آنقدر عصبانی باشید که به هیچ وجه فکر نکنید که امکان دارد دوباره به زندگی برگردید و همین امر باعث شود تا با همه اطرافیان در این مورد صحبت کنید، اما باید توجه داشته باشید که ممکن است بعدا که عصبانیتتان فروکش کردید و شاید ماجرا را طور دیگر دیدید و یا به هر دلیل خواستید به رابطه تان یک شانس دوباره بدهید علاقه نداشته باشید که اطرافیان در مورد این موضوع بدانند.

بعد از خیانت همسر چه باید کرد؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟ آیا باید او را بخشید؟ آیا اصلا بخشش در این شرایط کار درستی است؟ جواب به این سوال در واقع بستگی به موقعیت و افراد دارد، ابتدا از خود این سوال اساسی را بپرسید که آیا می توانم بعد از کاهش عصبانیتم با او مثل قبل باشم؟ مهم این است که به این سوال هنگامی که عصبانیتتان فروکش کرده پاسخ دهید، اگر احساس می کنید می توانید گام بعدی را بردارید.

بازسازی رابطه بعد از خیانت

بازسازی رابطه بعد از خیانت چگونه صورت می گیرد؟ بازسازی رابطه بعد از خیانت به آرامی صورت می گیرد، به این نکته باید بسیار توجه کرد چون فرد آسیب دیده ممکن است نتواند احساس قبل را با همسر خود داشته باشد و یا هر مساله ای او را به یاد آسیبی که دیده است بیندازد.

احساس بد بعد از خیانت

فرد آسیب دیده احساسات متفاوتی را تجربه می کند، که می تواند به صورت اضطراب، احساس غم، استرس , ..باشد، در بسیاری از موارد نشخواری فکری باعث می شود که این افکار منفی مداوما ظاهر شوند.

احتمالا در ذهن شما سوالات بسیاری وجود دارد با این سوالات چه کنید؟

به احتمال زیاد سوالات مختلفی در ذهن شما می آید که مرتبا از همسر خود می پرسید، آیا این کار، کار درستی است؟ در واقع می توان گفت اگر برای حل این مشکل به روانشناس مراجعه کردید احتمال بسیار در روند روان درمانی به این سوالاتتان پاسخ داده خواهد شد، اما اگر بخواهید به طور متوالی از همسر خود این سوال ها را بپرسید نهایتا به رابطه شما آسیب می زند و جواب به این سوالات فقط برای مدت کمی شما را آرام می کند و نهایتا سوالات دیگری در ذهت شما خواهد آمد.

حال که این کار را کرده است از کجا مطمئن باشیم که دیگر این کار را نمی کند؟(بعد از خیانت همسر چه کنیم؟)

یکی از شاخص هایی که مهم است این است که بعد از اینکه شما متوجه موضوع خیانت شدید، چقدر شخص عهد شکن در حال حاضر فریبکاری را کنار گذاشته است و تلاش برای درست کردن رابطه را دارد؟ علاوه بر آن به چه مقدار توانایی داشتن یک زندگی صادقانه را دارد؟ چقدر مسئولیت اشتباه خود را می پذیرد؟ برای فهمیدن پاسخ این سوالات یک روانشناس متخصص در خیانت می تواند به شما کمک کند.

 

 

 

 

 

پیشگیری از افسردگی

پیشگیری از افسردگی


استراتژی های دراز مدت برای پیشگیری از افسردگی

فراموش کردن کسانی که مدتی است نزد ما هستند. امر طبیعی است ولی گاه همین دوری از آنها ممکن است به جای فراموشی منجر به اندوه و ماتم گردد. هیجان ها و احساس های گوناگون که در طول زندگی ما ایجاد می شود، قسمتی از زندگی طبیعی ما را تشکیل می دهد. برخی مردم به این گونه اندوه ها و غصه ها، «افسردگی» اطلاق می کنند در حالی که افسردگی واقعی، مطابق تعریف روانشناس ها، امری است جداگانه که به روان شما فشار زیادی می آورد و شما را از جریان معمول زندگی باز می دارد و فعالیت هایتان را مختل می سازد.

مثلا غصهای ناشی از مرگ عزیزان و نزدیکان که «واکنش سوگ» نام دارد. یکه عکس العمل طبیعی است و افسردگی به حساب نمی آید مگر آنکه بیش از حد معمول، طول بکشد. در واقع افسردگی، غصه و اندوه و کاهش فعالیتها و گرفتگی خلقی است که بدون دلیل موجه و منطقی در شخص ایجاد میشود. هدف این مقاله آموزش روش هایی به شما برای کاستن از عمق دوره های افسردگی و پیشگیری از افسردگی جدی می باشد.

دوره های افسردگی در طول عمر، برای همه پیش می آید و بهتر است روشهای پیشگیری از افسردگی را نیز بیاموزید، به عنوان یک شعار کلی برای سلامت تن و روان بدانید که پیشگیری همیشه بهتر از درمان است.
افول خلقی و شروع افسردگی می تواند در اثر عوامل و اختلالات جسمانی یا روانی باشد و غالبا به دنبال مجموعه یی از این دو گروه، ایجاد می شود. در اینجا پنج تکنیک جالب برای پیشگیری از افسردگی را به تفصیل شرح میدهیم.


تکنیک اول برای پیشگیری از افسردگی: اصلاح خواب، خوراک و ورزش

همان طور که گفته شد مسایل جسمانی تأثیر چشمگیری به روان دارند و نباید به آنها بی توجه بود. اگر نسبت به غذای خود بی توجه باشید، خواب ناکافی و نامرتب داشته باشید و هیچگاه به ورزش و فعالیت بدنی کافی نپردازید به طوری که عضلاتی ضعیف و اندامی ناموزون داشته باشید، مطمئن باشید که در برابر ناملایمات روحی نیز آسیب پذیر خواهید بود و احساس و عواطف شما نیز به سهولت ممکن است دچار صدمه شود.

خواب ناکافی، علاوه بر آن که از عوارض شایع افسردگی است، به خودی خود از عوامل مساعد کننده ی ابتلا به افسردگی نیز می باشد. در بی خوابی که در دوران افسردگی رخ می دهد معمولا فرد نمیتواند به خوبی بر آن غلبه نماید زیرا بیشتر نیروی خود را بر روی درمان افسردگی و اختلال خلقی متمرکز می سازد. بنابراین در دوران سلامت روانی که خلق طبیعی دارید برنامه ی خوابی منظم داشته باشید و بدن خود را به خواب منظم عادت دهید و از شب زنده داری بپرهیزید.

مصرف الکل، چای فراوان و قهوه از علل کم خوابی است. مصرف غذای زیاد و چرب در هنگام شب، کمبود فعالیت جسمانی طی روز، عصبی بودن و استرس های فراوان، نیز از عوامل شایع بدخوابی است.
مصرف غذای بیش از اندازه می تواند فرد را عصبی، تحریک پذیر، افسرده، خسته و دچار احساس ضعف نماید. معمولا خانم ها نسبت به وزن، توازن اندام، و غذای خود مراقب تر از آقایانند.

با مطالعه ی کتب مربوط به تغذیه، رژیم غذایی و زیبایی اندام، غذای مصرفی خود را اصلاح کنید. از مصرف نمک، شکر و چربی بیش از اندازه بپرهیزید. مصرف گوشت قرمز را کم کنید. حتی المقدور گوشت را به صورت کبابی یا آب پز مصرف نمایید. گوشت سرخ شده حاوی چربی فراوان است. مصرف سبزی و میوه را افزایش دهید تا از چاقی و یبوست که آن نیز جزو علل کم خوابی است جلوگیری شود.

در صورت تمایل به پختن سبزیجات، حتی المقدور به جای سرخ کردن آنها را آب پز یا بخار پز نمایید. برای بخار پز کردن سبزیجات، آنها را پس از شستشو در یک آبکش فلزی بریزید و بر روی ظرف آب در حال جوش قرار دهید به گونه یی که بخار آب وارد سبزیها شود و آن ها را بپزد. بخار پز، بهترین و جدیدترین روش طبخ سبزی است که مورد توجه فراوان متخصصین علم تغذیه قرار گرفته است. در این روش، مواد مغذی و ویتامینهای سبزی از بین نمی رود و هضم آن نیز آسان خواهد بود.

اهمیت ورزش ، ناگفته مشخص است، ورزش، انسان را در برابر انواع مشکلات روحی و روانی، از جمله افسردگی، مقاوم میکند. ورزش نه تنها موجب تقویت تن بلکه باعث طراوت روان نیز می گردد. ورزش می تواند سطح شادمانی را ارتقا دهد و از افسردگی و انزوا جلوگیری کند و بسیاری ناراحتیها و غمها را مرتفع سازد.

برای برخورداری از خواب راحت در شب ها باید سعی کنید طی روز، فعالیت بدنی کافی داشته باشید، یکی از دلایل کم خوابی شبها، کم تحرکی و فعالیت محض فکری است. پرهیز از مصرف غذای زیاد و چرب در شب، پرهیز از استرس های عصبی، مصرف یک لیوان شیر گرم و عدم مصرف چای و قهوهی فراوان در شب، به خواب راحت کمک میکند.

تکنیک دوم پیشگیری از افسردگی: مشخص کردن ارزشها و هدفها

اگر در معرض افسردگی و از ابتلا به آن نگران هستید باید به اهداف، آرمان ها و ارزشهای خود نگاه دقیقی بیاندازید و ببینید وقت خود را در شبانه روز چگونه صرف می کنید. یکی از علل مهم و شایع افسردگی های مکرر، عدم توازن و ناهمخوانی میان ارزش و استعداد واقعی فرد با عملکرد و شغل وی می باشد.

این ناهماهنگی سالهای سال خود را واضح نشان نمی دهد و فرد آنرا به درستی درک نمی کند اما عارضه ی آن که افسردگی های مکرر است، مرتبا گریبان او را میگیرد. عده ی زیاد از افراد جامعی بشری به این مشکل دچارند.

مثال:
درک (۱) مرد کاملا موفقی بود. او تحصیلات دانشگاهی خود رابانمرات خوبی گذرانده بود و سپس دوره ی کارورزی سرمایه گذاری را گذراند و در شهر لندن مشغول کار شد.
او ظرف مدت نسبتا کوتاهی توانست پول زیادی به دست آورد ولی هنوز از حملات مکرر افسردگی رنج می برد. بدین ترتیب نزد ما آمد.

در جریان روانکاوی درک، ما متوجه شدیم که او به هیچ وجه به این گونه موفقیتها بها نمی دهد و از این قبیل کارها احساس موفقیت و خوشبختی به او دست نمی دهد. او احساس خودخواهی در خویش می نمود و از این بابت که فقط به خودش فکر کرده بود، ناراحت بود و دلش می خواست کارش به گونه یی باشد که بتواند منافع بیشتری به مردم برساند.

این چیزی بود که برای او «ارزش» داشت. بنابراین ما او را متوجه این واقعیت کردیم که ارزش برای او، مفهوم کمک و خدمت به جامعه را دارد. درک شروع به جستجو برای شغل دیگری کرد. پس از مدت کوتاهی به یک آگاهی در روزنامه برخورد که از افراد متخصص در امور مالی دعوت به کار در یک شرکت بزرگ مشاوره تهیه ی مسکن می نمود. به سرعت مشغول کار شد.

در این شغل جدید درآمد او بسیار کمتر از درآمد شغل پیشینش در لندن بود ولی این بار به خاطر اینکه به مردم خدمت بیشتری می کرد، از کار خود بسیار راضی و خوشنود بود زیرا این کار را ارزشمند می دانست. دو سال گذشت. روزی او را در محل کارش ملاقات کردیم. بسیار بشاش و پرانرژی بود و اظهار می داشت که دیگر هرگز احساس سرخوردگی، عذاب وجدان و افسردگی نکرده است.

ممکن است تصور کنید درک فرد خوشبخت و موفقی بوده و امتیازات و موقعیت هایی داشته که هر کسی ندارد. بله این حقیقت دارد ولی فکر کردن به ارزش ها و آرمان هایتان اهمیت چشمگیری در احساس خوشبختی دارد و ارتباط زیادی به درآمد و موقعیت ندارد. مثلا جنت نظافت چی یک مؤسسه بود.

او از مدتی پیش دچار افسردگی شده بود. از نظر او، ارزش واقعی در دیدار و گفتگو با مردم بود ولی در این شغل او در واقع مطرود بود و کمتر می توانست با کسی ملاقات کند و عملا هنگامی که همه می رفتند، کار او شروع میشد، بنابراین پس از مدتی شغل جدید خود را در یک نانوایی آغاز نمود.

او در آنجا منصب بهتری داشت و مهمتر اینکه، به هدف واقعی اش رسید. به این ترتیب به سرعت اعتماد به نفس و خودباوری جنت بهبود یافت و افسردگی وی برای همیشه برطرف شد.

اگر تا کنون نگاهی واقعی و عمیق به افکار، آرمانها و آروزهای خود و آنچه واقعأ برایتان ارزشمند و خوشایند است نیانداخته اید، توصیه میکنیم حتما این کار را انجام دهید. مهمترین دلیل اینکه بسیاری از ما در طول زندگی علیرغم موفقیت های متعدد و کسب ثروت فراوان، با به دست آوری منصب و مقام چشمگیر اجتماعی، احساس خوشبختی و شادمانی عمیق و واقعی نداریم، آن است که

در جهت آرزوهای واقعی خود قدم بر نداشته و اسير ظواهر شده ایم. بسیاری از ما حتی شغلی را که واقعا به آن علاقه مند هستیم به خاطر مسایل جانبی از قبیل درآمد بیشتر يا وجهه ی ظاهری، انتخاب نکرده ایم. همین ها عوامل مهمی در مساعد شدن روحیه ی ما برای ابتلا به افسردگی هستند.


تکنیک سوم پیشگیری از افسردگی : از تفریح و لذت غافل نشوید.

خودکم بینی کاهش اعتماد به نفس و کاهش رضایت از خویش، احساس های همراه و در واقع برادرهای افسردگی هستند. تجربه و تحقیق نشان داده است که بیشتر اشخاص که دچار افسردگی می شوند افرادی مهربان، با ملاحظه و فكور، و نوع دوست هستند که خودخواهی آنها کمتر از سایرین است و از خود بیش از حد انتظار دارند و به کارهای خویش بهای زیادی نمی دهند و غالبا خود را از بسیاری تفریحات و لذایذ محروم می سازند.

این گونه افراد حتا هنگامی که افسرده نیستند و خلق طبیعی دارند غالبا احساس میکنند شایستگی و استحقاق استفاده از وسایل رفاهی و تفریحات را ندارند و حق دیگران را در بسیاری موارد برخود ترجیح میدهند.
این مسأله بویژه در مورد بسیاری از پدر و مادرها مصداق دارد که نیازهای فرزندان خود را در اکثر قریب به اتفاق موارد، بر خود ترجیح و تفوق می دهند و از همه چیز خود برای آنها چشم پوشی می کنند.

به طور مثال: ران و ميريام معمولا هفته یی یكبار همراه با دو دست خود به گردش و مهمانی می رفتند. پس از مدتی آنها صاحب یک دختر شدند و به همین علت تا سه سال حتی یک بعداز ظهر همراه یکدیگر به گردش نرفتند. در حالی که می توانستند حداقل گاهی اوقات با استفاده از پرستار بچه اوقاتی برای فراغت و تفریح داشته باشند و با هم به گردش بروند.

ران که مرد خانه بود، برای امور شغلی خویش هر روز میتوانست از منزل خارج شود و فرصتی برای یک فراغت نسبی از کارهای منزل و بچه داری پیدا کند ولی میریام که یک مادر بسیار مهربان و بیش از حد حساس بود هرگز از کنار کودک تکان نمی خورد زیرا می ترسید در غیاب او فرزندش از خواب بیدار شود، گریه کند و به او احتیاج داشته باشد.

به این ترتیب ميريام رفته رفته به طور فزاینده یی افسرده و عصبی و تحریک پذیر شد و روابطش با ران مختل گردید. سرانجام ميريام نزد پزشک خود رفته پزشک به وی توصیه کرد که همراه شوهرش به او مراجعه کنند و وضعیت زندگی را کاملا شرح دهند. پس از بازگویی وضعیت روزمره ی خود، ران و ميريام دریافتند که از هنگام تولد دخترشان دیگر هرگز نتوانسته اند با فراغت خاطره با یکدیگر به یک گردش با میهمانی لذت بخش بروند.

بدین ترتیب آنها تصمیم گرفتند ماهی یكبار به گردش و تفریح بروند و با همین اقدام ظاهر ساده، پس از مدت کوتاهی وضعیت خلقى هر دوی آنها بسیار بهتر و روابط زناشویی آنان نیز قویتر گردید بنابراین می بینید که یک تغییر کوچک در روال عادی زننگی چه تأثیر چشمگیری بر خانواده دارد.

با این حال اگر باز هم احساس میکنید استحقاق لذت بردن از تفریحات و میهمانی ها و گردش ها را ندارید، باید برای حفظ سلامت روانی خویش، کارهایی را که به آنها علاقه و کشش دارید انجام دهید. حداقل در میان اوقات شلوغ کاری و مشغله های گوناگون زندگی باید اوقاتی را به استراحت، تمدد اعصاب، آسودگی و تفریح گذراند.

لذتی که اکنون از کار یا تفریح می برید شما را در برابر افسردگی های آینده ایمن می سازد. بنابراین تفریح و شادمانی، واکسن ضدافسردگی به شمار می رود و در واقع، گنجاندن تفریحات سالم در جریان زندگی روزمره، یکی از استراتژی های اساسی برای برخورداری از یک خلق سالم و شاداب است.

تکنیک چهارم پیشگیری از افسردگی: همه ی تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید.

اوقات زندگی همیشه بر وفق مراد انسان نیست. هر فردی در جریان کار با زندگی خانواده، با حوادث ناخوشایند مواجه می شود، مثلا به وجود آمدن مشکلات و سوءتفاهم ها و مشاجرانی با دوستان و نزدیکان، یا از دست دادن برخی فرصت ها، ضررهای مالی پیش بینی نشده، و یا پاره یی موارد که زندگی مملو از مشکلات به نظر می رسد.

بنابراین اگر ماتمام هم و امید خود را به یکی از ابعاد و جوانب زندگانی متمرکز سازیم، بدون شک نسبت به حوادث ناگوار بسیار آسیب پذیر خواهیم بود. اکنون اگر با دقت و منصفانه به افسردگی خود فکر کنید متوجه می شوید که قسمت اعظم و شاید تمامی آن ناشی از بروز اختلالی در یکی از جوانب زندگی شما است. مثلا در وضعیت شغلی شما مشکلی پیش آمده است.

بنابراین نباید تمام نیرو و امید خود را در یک نقطه جمع کنید تا با بروز یک حادثه در آن موضع، امیدواری و اعتماد به نفس شما به تمامی از بین برود. انگلیسی ها در این مورد یک ضرب المثل جالب دارند

همه ی تخم مرغ ها را در یک سبد نگذاری به این ترتیب اگر اتفاقی برایتان بیفتد احتمال اینکه تخم مرغهای یکی از سبدها سالم بماند وجود دارد.

برای رهایی خود از چنین وابستگی های یک سویه و آسیب پذیری هایی، شرط عقل این است که همواره برای زندگانی خود ابعاد فراوانی داشته باشید که مورد توجه شما باشند:

دوستان، اعضای خانواده، شغل، سرگرمی ها و علايق که شامل مواردی در داخل منزل و خارج آن هستند. هر یک از این مشغله ها، قسمتی از زندگی شما را به خود اختصاص می دهد و در شکل گیری بخشی از خودباوری شما سهیم میباشد. به این ترتیب هرگاه یکی از آنها مختل یا به کلی نابود شود، بقیه جای خالی آن را پر می کنند و شما دچار احساس يأس، ناامیدی و پوچ انگاری نخواهید شد.


تکنیک پنجم پیشگیری از افسردگی : رابطه ی دوستانه ی صمیمی و عمیق داشته باشید.

اگر بتوانید با کسی، مثلا یکی از فامیل، همسر، یا یک دوست روابط نزدیک و اعتماد و اطمینان دو جانبه ایجاد نمایید، گام بسیار بزرگی در جهت حفاظت خویش در برابر افسردگی در مواقع بروز حوادث ناگوار برداشته اید. اگر تاکنون چنین رابطه ای با کسی برقرار نکرده اید که در آن بتوانید احساسهای خود را به راحتی به طرف مقابل ابراز و افشاء نمایید و با یکدیگر در مورد مشکلاتتان مشورت کنید، هنوز دیر نشده،

از هم اکنون برای ایجاد چنین رابطه یی با یکی از افرادی که از نظر حسی و فکری ، بالغ و بصير و معتمد به نظر می رسد، تلاش کنید.

ایجاد یک رابطه ی ایده آل برای حمایت یکدیگر در مواقع ناخوشی، نیاز به وقت و تلاش دارد. این مقصود، یک شبه به دست نمی آید. برای نیل به این هدف پنج مرحله ی عملی زیر را به شما معرفی میکنیم:

گام اول: دیدار با افراد جديد – به مکان های جدیدی از قبیل باشگاههای ورزشی، اجتماعات شغلی، مهمانی ها، آموزشگاه های مورد علاقه، همسایه ها و … سربزنید تا افرادی را که علايق و سرگرمی های مشابه خودتان دارند پیدا کنید.

گام دوم: دوست بشويد – یک رابطه ی دوستانه به تقسیم تجارب، به ویژه تقسیم کارها و لذتها و تشابه علایق و استعددها استوار است. ببینید چه کارهایی را میتوانید با دوست یا دوستان جدید خود مشتركا انجام دهید.

گام سوم: دوستی را تقویت کنید – تماس را قطع نکنید. ملاقات های مرتب لازمه ی ایجاد صمیمیت و گفتن و شنیدن احساس ها و فکرهای متقابل است.

گام چهارم : از دوستیها برای حمایت روانی خود بهره ببرید – وقتی دچار افسردگی هستید از دوستان خود دوری نکنید. بلکه تلاش کنید تماس خود را با آنان کاملأ مداوم برقرار نمایید. حتی اگر احساس می کنید وجودتان سربار آنان است و برای دوستان خود، ناخوشایند شده اید، تماس خود را قطع نکنید. باید به آنها بکوبید و فرصت بدهید تا بفهمند که وضعیت روحی شما نامناسب و افسرده است.

حتا حضور ساده و صامت یک دوست برای ایجاد حمایت روانی شما بسیار لازم است. احساسها و فکرهایتان را با آنان در میان بگذارید و از درون فکنی توهمات منفی بپرهیزید.
توجه داشته باشید که در یک رابطه ی دوستانه مفید و مؤثر و تقویت کننده ی سلامت روانی، نباید هیچیک از طرفین بر دیگری تحمیل شود و نیز نباید یکی از طرفین بیش از حد به دیگری وابسته باشد. هر یک باید موقعیت، استقلال و در عين حال اثر حمایتی خود را داشته باشد.

نباید یکی از دوستان آنقدر دلسوزانه عمل کند که دیگری را حتا لحظه یی به حال خود وانگذارد و بدین ترتیب موجب سلب استقلال روانی وی گردد بنابراین باید بین «حمایت و پشتیبانی روانی» و «استقلال و خودگردانی روانی» یک توازن و تعادل و هماهنگی برقرار کنید به طوری که هیچیک از دیگری بیشتر نشود.

در صورت احساس هر گونه افسردگی، حتما به یک روانشناس خوب مراجعه کنید..


شماره تماس 22797836
close-link