درمان بی‌جنس‌گرایی: مانند سایر گرایش های جنسی ، طیف وسیعی از روش ها برای درمان بی‌جنس‌گرایی در افراد وجود دارد. برخی از افراد بی‌جنس‌گرا روابط عاشقانه ای دارند که شامل رابطه جنسی نیست ، در حالی که برخی دیگر ترجیح می دهند به طور کلی از روابط صمیمی پرهیز کنند و در عوض بر روی دوستی و خانواده تمرکز کنند.

برخی از افراد بی‌جنس‌گرا احساس می کنند که همیشه می دانسته اند که بی‌جنس‌گرا هستند ، در حالی که برخی دیگر متوجه می شوند که گرایش جنسی آنها با گذشت زمان بر آنها تحمیل شده است. برخی از افراد ممکن است برای مدت کوتاهی بی‌جنس‌گرا باشند و سپس روابط جنسی را شروع کنند.

آسکشوالیتی یا بی جنس گرایی چیست؟

بی‌گرایش جنسی، یا آسکشوالیتی یکی از انواع گرایش‌های جنسی در افراد است که در آن فرد هیچ گونه جذابیت جنسی را نسبت به هیچ جنسیتی تجربه نمی کند و  دارای هیچ‌گونه تمایل جنسی نیست و هیچ گونه علاقه ای به داشتن رابطه جنسی با هیچ‌یک از جنسیت‌های دیگر ندارد. گفته می‌شود در حدود یک درصد از مردم جهان آسکشوال هستند.

آسکشوالیتی با «دوری از سکس» و «تجرّد» که رفتارهایی ناشی از انتخاب افراد هستند فرق دارد. آسکشوالیتی انتخابی نیست و فرد انتخاب نمی‌کند که عمل جنسی نداشته باشد بلکه هیچ علاقه‌ای به انجام اعمال جنسی ندارد. البته بعضی آسکشوال‌ها هم سکس دارند هر چند که اشتیاقی به آن ندارند.

اولین تحقیقات در مورد درمان بی جنس گرایی

در اواسط قرن بیستم آلفرد کینزی افراد را بر اساس گرایش جنسی‌شان از دگرجنس‌گرا (هتروسکشوال) تا همجنسگرا (هوموسکشوال) از ۰ تا ۶ دسته‌بندی کرد، این دسته‌بندی به مقیاس کینزی معروف است. در این مقیاس کینزی یک گروهی را هم اضافه کرد به نام «ایکس» این گروه متعلق به افرادی بود که هیچ وابسته سکسی اجتماعی و کشش جنسی نداشتند. او ۱٫۵ درصد مردان را جزو گروه «ایکس» می‌دانست. در کتاب دوم کینزی «رفتارهای جنسی در زنان» او افرادی را که به گروه «ایکس» تعلق داشتند را با این ویژگی‌ها برشمرد: زنانی که هیچگاه ازدواج نکرده‌اند=۱۴–۱۹٪، زنانی که ازدواج کرده‌اند=۱–۳٪، زنانی که قبلاً ازدواج کرده بودند =۵–۸٪، مردانی که هیچگاه ازدواج نکرده‌اند=۳–۴٪، مردانی که ازدواج کرده‌اند=۰٪ و مردانی که قبلاً ازدواج کرده بودند=۱–۲٪

اطّلاعات تجربی دیگر در رابطه با آمار آسکشوال‌ها در سال ۱۹۹۴ به دست آمد توسط تحقیقی که در بریتانیا انجام شد. این تحقیق ۱۸٬۸۷۶ نفر از ساکنین بریتانیا را در بر می‌گرفت به این افراد پرسش نامه‌هایی داده شده بود که به منظور جمع‌آوری اطلاعات جنسی برای مبارزه با اپیدمی ایدز بود. در این پرسشنامه یک سؤال مربوط به کشش جنسی بود که ۱٫۰۵٪ شرکت کنندگان جواب داده بودند که تا به حال به هیچ‌کسی گرایش جنسی نداشته‌اند. در تحقیقی که در سال ۱۹۹۴ در ایالات متحده آمریکا انجام شد (این تحقیق آسکشوالیتی را جزو گرایش‌های جنسی لحاظ نکرده بود) آمار جواب‌های افراد به سؤال‌ها این گونه بود: افرادی که به مدت یکسال نه سکس داشته‌اند و نه همسر/یار جنسی: ۱۱٫۹٪ افراد بزرگسال، ۹٫۸٪ مرادن و ۱۳٫۶٪ زنان. افرادی که به مدت ۵ سال همسر/یار جنسی نداشته‌اند: ۸٫۰٪ افراد بزرگسال، ۷٫۱٪ مردان، ۸٫۷٪ زنان افرادی که در تمام دوران بزرگسالی خود تا زمانی که این تحقیق انجام شده، هیچ همسر/یارجنسی نداشته‌اند: ۲٫۹٪ افراد بزرگسال، ۳٫۴٪ مردان، ۲٫۵٪ زنان

بیشتر بخوانید: روانشناس کودک خوب

بی‌جنس‌گرایی و سلامت ذهنی

بی‌جنس‌گرایی جنسی بخشی از طیف پیچیده ای از رفتارها و جهت گیری ها است و بیماری روانی نیست. باید این تفاوت را از ترس از رابطه جنسی یا ترس از صمیمیت متمایز کرد ، گرچه برخی از افراد اظهار داشتند که عدم جنسیت ناشی از ضربه یا سو abuse استفاده جنسی است. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد واقعاً چنین است.

چگونه رابطه با یک بی جنس گرا داشته باشیم ؟

1- طرز فکر خود را تغییر دهید.

برخی از افراد از رابطه جنسی به عنوان نوعی اعتبار سنجی استفاده می کنند ، با این حال ، این می تواند در روابطی که یک شخص غیرجنسی است و دیگری نه ، خطرناک باشد.

هنگامی که فرد از جنسیت برای دستیابی به اعتبار استفاده می کند ، این نه تنها می تواند باعث از بین رفتن عزت نفس شود ، بلکه می تواند باعث شود که آنها از جایی (یا شخص دیگری) اعتبار سنجی کنند.

یا تغییر حالت روانی و امنیت بیشتر ، یا مذاکره در مورد اعتبار سنجی متفاوت از طرف شریک زندگی آنها برای اطمینان از بقای رابطه حیاتی است.

2- حداقل در چند بار برای انجام رابطه جنسی در هفته توافق کنید.

زوجین می توانند توافق كنند كه اگرچه یك نفر به اندازه دیگری جنسی نیست ، اما رابطه جنسی همچنان می تواند نقش مهمی در احساس وحدت و ارتباط در روابط آنها داشته باشد.آمدن با حداقل تعداد دفعات انجام رابطه جنسی می تواند به شما اطمینان دهد که حتی اگر رابطه جنسی از ذهن یک شریک عبور نکند ، همچنان برای شخص دیگر به طور رضایت بخشی حفظ می شود.

3- به شریک زندگی خود فشار وارد نکنید.

تحت فشار قرار دادن بیش از حد همسر خود برای انجام رابطه جنسی در واقع می تواند او را از این کار دور کند.  سعی نکنید آنقدر مجبور شوید که از بین ببرید و تمایل کمی را که دارند از بین ببرید.هیچ چیز مانند فشار جنس را نمی کشد ، بنابراین آسان ، صبور و مایل به پیشرفت در روابط خود باشید و منتظر پاسخ شریک زندگی خود باشید.

در مورد توانایی های آنها از نظر لذت و استقامت روشن باشید.در لذت بردن از ذره ذره جنسیت با هم حرفه ای شوید و آنها را به همان کار تشویق کنید. رابطه جنسی باید سرگرم کننده ، لذت بخش و جالب باشد. اطمینان از اینکه با این ویژگی ها تماس برقرار می کنید باعث می شود شریک زندگی شما بیشتر شود.

4- استمنا یا خودارضایی

این ممکن است واضح به نظر برسد ، اما مردم اغلب فراموش می کنند که می توانند رضایت جنسی خود را به معنای واقعی کلمه به دست خود بگیرند. هاید گفت:افزایش استمنا شخصی به شما کمک می کند رضایت جنسی مورد نظر خود را بدست آورید.

5- راه های دیگری برای صمیمی بودن پیدا کنید.

به یاد داشته باشید که روشهای زیادی برای پرورش نزدیکی به غیر از رابطه جنسی وجود دارد. افراد جنسی – مانند همه افراد – نیازها ، خواسته ها و مرزهای فردی خود را دارند. در مورد اینها صحبت کنید! موارد شخصی خود را به اشتراک بگذارید و از تمایل شریک زندگی خود برای به اشتراک گذاشتن حمایت کنید.

صمیمی بودن بدون داشتن رابطه جنسی راه های مختلفی مانند بوسیدن دارد.

هر روز برای لذت بردن از یک بوسه طولانی وقت بگذارید.کسی توسین باعث می شود شما نسبت به یکدیگر احساس گرما و مبهم کنید و اطمینان از حفظ صمیمیت را به شما می دهد.

ماساژهای بدون انتظار را که به راحتی به منظور تبادل لمس به عنوان یک شکل زیبا از بیان صمیمی به اشتراک گذاشته شده است ، امتحان کنید.

و سرانجام ، وقت گذاشتن برای خیره شدن به چشمان یکدیگر می تواند باعث ایجاد صمیمیت و ارتباط شود. انجام این کار و اطلاع دادن به شرکا که دقیقاً از آنچه به طور منظم از آنها قدردانی می شود ، مغز و قلب آنها را قلقلک می دهد و آنها را از دانش در مورد نقش مهمی که در این رابطه دارند ، پر می کند.

بیشتر بخوانید: روانشناس خوب در تهران

نتیجه

روابط حول جنسیت نمی چرخد ، به همین دلیل زوج هایی که نیازهای جنسی ناسازگار دارند هنوز هم می توانند خوشبختی پیدا کنند.

“عشق ، وقتی به عنوان یک فعل با هم تمرین می شود ، همیشه به کار گرفتن روابط کمک می کند.” “اگر با فردی غیرجنسی رابطه برقرار می کنید ، آماده باشید که مسئولیت جنسیت خود را هنگام تمرین کمک هزینه و صبر با شخصی که اصرارهای جنسی شما مطابق با شما نیست ، به عهده بگیرید.”

“روابط سالم هرگز نباید درمورد رابطه جنسی باشد ، و همه باید مشتاق انتقال صمیمیت به بیرون از اتاق خواب به طور منظم باشند.”

2 دیدگاه‌ها

  1. با درود و سپاس. من در عالم واقع هرگز نیاز جنسی در خود حس نکرده آم. چه پیش از ازدواج و چه پس از آن نسبت به همسرم که ۳۸ سالست با همیم. اما از کودکی فانتزی جنسی تخیلی داشته ام. و نیز رویا پردازی علشقانه بدون هیچ ردی از سکس.. نکته بارز اینست که هرگز ذهنم و تخیلیم و رویاپردازیم در تمام عمر، عشق و سکس را با هم مرتبط نکرده است. کاش می دانستم چه هستم. این را نیز بگویم که هیچ آزار جنسی در کودکی بیاد ندارم. تنها چند بار تماس دست غریبه ها در زیارتگاه‌ها به بدنم در دوران نوجوانی که برایم بسیار چندش آور بود. ایکاش بیشتر خودم را بشناسم.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید