عوامل بروز افسردگی: پرسش هایی که اغلب افراد افسرده می پرسند این است که: چرا من؟ و چرا حالا؟ گاهی برای افسردگی عاملی واضح مانند داغدیدگی وجود دارد، اما همیشه اینطور نیست.
اما همه کسانی که داغدیده هستند، شغل خود را از دست داده اند یا بیمار شده اند به افسردگی مبتلا نمی شوند و این موضوع پرسش مربوط به عامل افسردگی را بیشتر پیچیده می کند. همه انسانها نقاط قوت و ضعفی دارند. برخی ممکن است بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به افسردگی باشند، اما اگر هر کدام از ما نیز با این موقعیت ها در زندگی مواجه شویم، ممکن است به افسردگی دچار شویم .
عوامل موثر
محققان برای کشف عوامل بروز افسردگی راه زیادی را در پیش دارند. اغلب اوقات برای این بیماری بیش از یک عامل وجود دارد و وجود مشکلی که فرد را به افسردگی مستعد می سازد به این معنا نیست که او این بیماری را بروز خواهد داد.
ژن ها
ژنها در ایجاد و بروز افسردگی نقش مهمی دارند، اما تعداد ژنهایی که در اینجا نقش دارند زیاد است و هیچ کس به طور دقیق از عملکرد این ژنها اطلاعی ندارد. البته هیچ مدرک مستقیمی وجود ندارد که نشان دهد بیشتر انواع افسردگی ها ارثی می باشند.
هر شخصی که پدر، مادر یا خواهرش به افسردگی دچار بوده است، لزوما خود به این بیماری دچار نمی شود بلکه امکان ابتلا به افسردگی در او افزایش می یابد. اگر تای دو قلوی شما به افسردگی مبتلا باشد خطر ابتلا به افسردگی به نهایت خود می رسد.
تشخیص دقیق احتمال بروز این بیماری مشکل است، زیرا در انواع گوناگون این بیماری اهمیت ژنها متفاوت است. نقش عوامل ژنتیکی در افسردگی شدید بیشتر از افسردگی خفیف است و این عوامل در افراد جوان مبتلا به افسردگی، نقش مهم تری دارند.
در معدودی از افراد که مدتی حالات خلقی هیجانی دارند و مدتی نیز افسرده و ناراحت می شوند، ژنها بیشتر از هر چیز اهمیت دارند( افسردگی مانیک).
حتی اگر در خانواده ای سابقه افسردگی وجود داشته باشد، معمولا لازم است نوعی رویداد پر اضطراب رخ دهد تا موجب تحریک این بیماری شود.
ویژگی شخصیتی
هیچوقت یک نوع ویژگی شخصیتی خاص، فرد را مستعد ابتلا به افسردگی نمی سازد. در عین حال افراد وسواسی، بی منطق و سخت گیر و کسانی که احساسات خود را پنهان می کنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند. همینطور افرادی که زود به اضطراب دچار می شوند نیز به افسردگی دچار می شوند. افرادی که حالات خلقی متغیر دارند، ممکن است بیشتر به افسردگی مانیک مبتلا شوند.
با این حال ، اکثریت بزرگی از افراد مبتلا به افسردگی، هیچ یک از این نوع ویژگی های شخصیتی را ندارند.
محیط خانوادگی
انواع خاصی از رویدادهای تکان دهنده دردوران کودکی شخص، ممکن است احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
از دست دادن والدین در کودکی:
شواهدی موجود است که مبنی بر آن، افرادی که در دوران کودکی مادرشان را از دست می دهند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند. رنج حاصل از این فقدان ممکن است از نظر روحی بر فرد تأثیر بگذارد و او را بیشتر به افسردگی مستعد سازد. از طرف دیگر ممکن است فرد را در رویارویی با مشکلات انعطاف پذیرتر سازد و نیز ممکن است به جای رنج ناشی از خود فقدان، به دنبال آن پیامدهای روانی و اجتماعی و مالی ناشی از فقدان والدین بروز کند که البته مهم تر از رنج ناشی از فقدان خواهند بود.
رفتار والدین :
بعضی از روانشناسان معتقدند والدین پر توقع و ایراد گیر که هر موفقیتی را به خاطر کمک خود می دانند اما هر شکستی را با تنبیه جواب میدهند ممکن است در آینده، استعداد ابتلا و بروز افسردگی را در فرزندشان افزایش دهند. روانشناس ها معتقدند، افرادی که در جوانی با کمبود محبت مادرانه روبرو بوده اند، در دوران بزرگسالی، در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند، اما این مطلب از نظر علمی ثابت نشده است.
سوءاستفاده های بدنی و جنسی در دوران کودکی:
شواهدی در دست است که نشان می دهد سوء استفاده بدنی و جنسی می تواند شخص را نسبت به بروز افسردگی شدید در آینده مستعد نماید. مطالعات نشان داده است که پیش از نیمی از مراجعه کنندگان به مراکز روانشناسی، در اوایل نوجوانی یا کودکی روابط جنسی ناخواسته داشته اند. به طور کلی افرادی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند این اتفاق را به یاد دارند، اما بعضی از افراد اول بار زمانی که دچار افسردگی می شوند و روان درمانی انجام می دهند این سوء استفاده ها را به یاد می آورند.
در مورد واقعی بودن این خاطرات در بین متخصصان اختلاف نظروجود دارد. بعضی معتقدند که در مواقعی نادر، روانشناسانی که دلیل ناراحتی بیمارشان را سوء استفاده جنسی می دادند، ممکن است با تلقین بعضی رویدادها، بیمار را وادار به شرح رویدادهایی کنند که اصلا اتفاق نیفتاده است که این حالت به سندرم حافظه کاذب معروف است.
جنسیت از عوامل موثر در بروز افسردگی
امکان ابتلا به بیماری افسردگی در زنان دو برابر مردان است و این موضوع لزوما به این معنا نیست که زنان بیش از مردان مستعد ابتلا به افسردگی هستند. شاید مقاومت زنان در مقابل افسردگی، کمتر از مردان است، یا اینکه پزشکان با احتمال بیشتری افسردگی را در زنان تشخیص می دهند .
تنها با بچه های کوچک در خانه ماندن، فشارهای اجتماعی بر زنان وارد می کند که مردان کمتر با آن مواجه هستند. هم چنین تغییرات هورمونی در دوران قاعدگی و یا حاملگی و هنگام زایمان و یائسگی افسردگی را در زنان افزایش می دهد و باعث طولانی شدن آن می شود .
الگوهای فکری
درسال 1967 آرون بک ARON BEC، روان شناس آمریکایی الگوی فکری رایج در افسردگی را شرح داد. به اعتقاد وی این الگوی فکری باعث می شود که افراد مستعد به افسردگی شوند. به طور خلاصه وی عقیده داشت افرادی که نسبت به خود دیدگاهی منفی دارند، بیشتر از افسردگی رنج می کشند.
اکثر ما طرز فکری خوش بینانه داریم که اغلب باعث شاد نگه داشتن ما می شود. شکست های خود را کوچک می شماریم و برای موفقیت هایمان ارزش قائلیم. مثلا اگر در میان جمعی نوشیدنی را زمین بریزید، شاید بگویید لیوان زیاد پر بوده است یا کسی شما را هل داده است و این کار تقصير شما نبوده است.
البته اگر هم از میان جمعیتی عبور کنید و قطره ای از نوشیدنی را نریزید کمتر ممکن است بگویید که مایع داخل لیوان کم بوده است یا دیگران مراقب بودند که شما را هل ندهند. شاید ادعا کنید که این کار نوعی مهارت به حساب می آید . بعضی از افراد مستعد به افسردگی به گونه ای دیگر فکر می کنند آنها موفقیت های خود را ناچیز می شمارند و شکست های خود را زیاد مهم می دادند .
شواهدی در دست است که نشان می دهد این نوع افراد هنگام افسردگی، اینگونه فکر می کنند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که آنها قبل از ابتلا به افسردگی دارای چنین طرز فکری بوده باشند. اهمیت این نظریه در آن است که این نظریه باعث به وجود آمدن(شناخت درمانی) یعنی درمان جدید هیجان برانگیزی برای افسردگی شد، که با استفاده از این رویکرد درمانی یک روانشناس خوب می تواند الگوهای فکری معیوب فرد افسرده را شناسایی و جایگزین کند.
بدشانسی
بعضی متخصصان معتقدند، افرادی که برای مدتی طولانی و بدون هیچ قدرتی در یک موقعیت بمانند و نتوانند از آن خلاص شوند، مستعد ابتلا به افسردگی هستند. این نظریه از آزمایشی که یک روانشناس بر روی سگها انجام داد به وجود آمد. وی متوجه شد، اگر سگها در شرایط آزمایشگاهی، بدون دلیلی مشخص، مورد تنبیه قرار گیرند و درپی آن هیچ راهی برای رهایی از آن تنبیه نداشته باشند، به حیواناتی کم جرأت، کم تحرک و کم اشتها تبدیل می شوند. او این حالت را (درماندگی آموخته شده)، نامید.
متخصصان دیگر اعتقاد داشتند که یکسان دانستن رفتار سگ با انسان مشکل است و مشکل می توان ادعا کرد که سگها هم افسرده می شوند. با این وجود، میزان افسردگی در بیمارانی که در بستر افتاده و یا روی صندلی چرخدار نشسته اند و برای هر کاری به پرستاران خود وابسته هستند، بسیار بالا است .
معلولیت های دراز مدت
احساس ناراحتی، ناتواني، وابستگی به دیگران وعدم امنیت، احتمال ابتلا به افسردگی را بیشتر می سازد. اکثر افراد ترجیح می دهند که مستقل باشند اما علاقمند ارتباط با دیگران نیز باشند. یکی از راه هایی که باعث می شود یک بیماری شدید باعث افسردگی شود قرار دادن شخص بیمار درموقعیتی است که فرد را محتاج به کمک می کند و یا اینکه توانایی لازم جهت مبارزه با افسردگی را از بین ببرد. نگرانی های حاصل از عدم امنیت مالی نیز ممکن است در این امر نقش مهمی داشته باشد
تحریک افسردگی
تجاربی که معمولا موجب تحریک افسردگی می شوند از دست دادن همسر هنگام طلاق، از دست دادن شغل، مرگ عزیزان هستند اما بیماری های جسمی نیز ممکن است در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند .
فشار روانی و حوادث زندگی
فشار روانی چه به شکل رویدادهای ناگهانی یا تکان دهنده و چه به صورت فشارهای روانی دراز مدت، باعث ایجاد افسردگی می شود. شش ماه پس از وقوع رویدادی پر اضطراب، افسردگی به طور آشکار تا شش برابر رایج تر می شود. فشار روحی ممکن است فرد را به افسردگی مستعد تر ساخته و یا موجب بروز آن شود.
اگر با مشکلات دراز مدت، چون تهیه مسکن، ازدواج و یا مشکلات کاری مواجه باشید، از دست دادن همسر و شغل رویدادی است که شما را به نهایت اندوه و افسردگی خواهد کشاند. مشکلات دراز مدت، باعث بزرگ جلوه کردن تأثیر مشکلات کوتاه مدت می شود .
بیماری جسمی
بیماری جسمی ممکن است موجب افسردگی شود.شوک ناشی از آگاهی از یک بیماری خطر ناک در خود می تواند منجر به از دست رفتن اعتماد به نفس و عزت نفس او و درنهایت بروز افسردگی در فرد شود.
اما دلایل این امر پیچیده است. مثلا افسردگی بعد از حمله قلبی عادی است، زیرا فرد فکر می کند در حال مرگ است یا شاید فکر می کند که به یکباره ناتوان شده است . در افراد سالمند بیماری جسمی یکی از رایج ترین عوامل افسردگی است .
برخی از بیماری ها به دلیل اثری که بر بدن می گذارند، سبب افسردگی می شوند. بیماری پارکینسون و ام اس تا حدی به دلیل تأثیرشان بر مغز، ایجاد افسردگی می کنند. بیماری هایی که بر ترشحات هورمونی تأثیر می گذارند ممکن است موجب افسردگی شوند.
افسردگی با بیماری های ویروسی نیز ارتباط دارد. همه گیر شدن افسردگی در اغلب مواقع پس از همه گیر شدن آنفلوانزا اتفاق می افتد. نحوه تاثیر ویروس برافسردگی مشخص نیست، اما در این زمینه نظریه ای وجود دارد که ویروس ها باعث مصرف ویتامین های بدن شده و بدن را با ضعف عمومی روبرو می سازند .
برگرفته از کتاب انجمن پزشکی بریتانیا افسردگی