ما انسانها، به طور غیرقابل تصوری؛ مخلوطی از نیازهای بی شمار جسمی احساسی، فکری و روحی می باشیم که باید به تمامی ارضاء شوند. ناکامی در برآورده شدن هر کدام از نیازهای فوق می تواند به کل وجود ما لطمه وارد کند.
در این میان یک نیاز پایه ای و اساسی وجود دارد که عدم توجه و رسیدگی به آن، باعث شکست در ابعاد دیگر می شود.

نیاز اساسی ما:

این نیاز بنیادی، نیاز به عشق است. عشق به دیگران و عشق به خود. دلیل عمده نارضایتی ها و سرخوردگیها، فقدان عشق است.
این نیاز بنیادین بر بقیه نیازهای انسان، پیشی گرفته و مهم تر از آنها می باشد. بدون وجود عشق، احساس شادکامی شما خالص و واقعی نخواهد بود. عشق، پایه و اساسی است که تنها بر روی آن می توان یک زندگی موفق را بنا کرد. مهم نیست چه قدر دارایی دارید، شما تا زمانی که خودتان را دوست نداشته باشید و آنچه را که دوست دارید با مردم قسمت نکنید، نمی توانید از آن ثروت لذت کامل ببرید.

این مهم نیست که در زندگی صاحب چه چیزهایی شده اید و به چه موفقیت هایی نایل گشته اید. هیچ کدام از این چیزها نمی توانند جای نیاز شما را به عشق بگیرند.
یکی از بزرگترین مشکلات شما، ناتوانی در ارضای نیازتان به عشق میباشد. نیاز شما به عشق ورزی، با عشق ورزیدن به خودتان آغاز می شود. اگر شما قادر نباشید خود را دوست داشته باشید، بسیار مشکل خواهد بود که دیگران به شما عشق بورزند.

هرکدام از ما با یک سری از استعدادهای ویژه و منحصر به فرد به دنیا آمده ایم. کسی وجود ندارد که بتواند بهتر از شما باشد. شما دارای جایگاه ویژه ای در کل کاینات هستید و بلوغ یعنی کشف جایگاه و محل سزاوار خود در این عالم. حال بیایید ببینید چه چیزی را باید در این عالم بذل و بخشش کنید و برای انجام چه کاری در این جا حضور دارید و سپس آنها را به انجام برسانید.
این اکتشاف برای شما شادکامی عمیقی را به ارمغان خواهد آورد و عمق وجودتان را سرزنده و شاداب خواهد ساخت. برای انجام این کار، اول باید نقابی را که بر چهره حقیقی خود زده اید، کنار بزنید و خودتان را آن چنان که هستید، بپذیرید.
دنیا مانند یک آیینه است. آن چه را که هستیم به ما منعکس می کند. عشق بیشتر به خود، باعث عشق بیشتر به دیگران و قدردانی از آنها نیز شده و جهان را به مکان دیگری تبدیل خواهد کرد. برای همه ی ما دنیا مانند یک آیینه ی بزرگ و انعکاسی از وجود خود ماست. هر کدام از ما، جهان را از پشت شیشه های مختلف رنگی و بر اساس همان احساسی که نسبت به خود داریم، می نگریم.
آدم هایی که از دنیا تنفر دارند، از خودشان خوششان نمی آید. وقتی دارید با دیگران از در مخالفت وارد میشوید؛ در واقع آن، یک بخشی از خود شماست که در دیگران می بینید و آن را دوست ندارید. اولین گام برای ارزش نهادن و عشق ورزیدن به مردم و بهبود روابط با دیگران این است که بیاموزیم خود واقعیمان باشیم و خودمان را دوست داشته باشیم.

اگر احساس می کنید در عشق ورزیدن به خود دچار مشکل هستید حتما به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید