اختلال اضطراب فراگیر (GAD) را روانشناس ها در قیاس با بیماری های جسمانی به مرض سرماخوردگی تشبيه کرده اند. مردم سراسر دنیا بیش از هر اختلال اضطرابی دیگری، به نوع فراگیر آن مبتلا می شوند. بنابراین اگر خود شما یا یکی از اعضای خانواده تان با این اختلال دست به گریبان هستید، نباید فراموش کنید که خیل عظیمی از سایر انسان ها هم با شما همدردند. افراد مبتلا به این نوع اضطراب در وضعیت تنش و نگرانی مزمن و بلکه دائمی به سر می برند.

آیا من مبتلا به اضطراب فراگیر هستم؟

اما نگرانیهای واقع بینانه در زندگانی روزمره ربطی به این اختلال ندارند. مثلا اگر به تازگی شغل تان رااز دست داده اید و از وضع مالی خود نگران هستید، اختلال اضطراب فراگیر نگرفته اید بلکه با مشکلی عینی در زندگی خود روبرو گشته اید. اما اگر علی رغم تمکن مالی از وضعیت اقتصادی خود نگران اید، بعید نیست که به اضطراب فراگیر مبتلا شده باشید

 اگر حداقل به مدت شش ماه و به طور روزمره با اضطراب دست به گریبان بوده اید، احتمالا به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا شده اید. در این صورت، پیوسته سعی می کنید نگرانی های خود را متوقف کنید. اما موفق نمی شوید و غالبا تعدادی از علائم زیر را تجربه می کنید. بی قرار، تحریک پذیر، عصبی، ناآرام یا نگران هستید. زود خسته می شوید . در ماهیچه های بدن خود، خصوصا در ناحیه ی کمر، گردن و کتف، احساس تنش و انقباض می کنید، در تمرکز ذهنی، به خواب رفتن و طول خواب بی وقفه با مشکل روبرو اید.

علایم دیگر اختلال اضطراب فراگیر

همه ی افراد اضطراب را دقیقا به یک شکل تجربه نمی کنند و به همین خاطر فقط متخصص امر می تواند به صورت دقیق این اختلال را تشخیص دهد. برخی افراد از مشکلات دیگری مثل پرش عضلات، لرزش دست و پا، تنگی نفس، تعریق، خشکی دهان، ناراحتی معده، بیقراری، از جا پریدن ناگهانی و اختلال در بلع غذا شکایت دارند غافل از آن که در اصل به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا شده اند.

مثالی از فردی با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر

سعید در مترو پایش را از فرط بیقراری به زمین می زند. عمدا قوز می کند تا عضلات منقبض كتف خود را آسوده سازد و پیوسته به ساعت اش نگاه می کند. از این که احتمالا چند دقیقه دیرتر به محل کارش خواهد رسید نگران است. تأخیر در مراجعه به محل کار را خوش ندارد.

 در طول شب قبل آن قدر فکرش درگیر ارائه ی طرح جدید شرکت برای احداث یک مجتمع تفریحی بوده که خواب راحت از چشمان اش گریخته بوده؛ دغدغه های ذهنی سعید همیشه باعث بدخوابی او می شوند. موقع مطالعه ی روزنامه سعی می کند حواس خود را بر مطلب پیش چشمان اش متمرکز کند اما همیشه متوجه میشود که نمی تواند مطلبی را که چند ثانیه پیش خوانده، به یاد بیاورد.

 وقتی سعید به محل کارش می رسد با دستیار جدیدش بداخلاقی می کند؛ بعد بیدرنگ از کار خود پشیمان می شود و خودش را سرزنش می کند و به این ترتیب اضطراب اش شدیدتر می شود. اکثر اوقات همکاران اش او را به آرامش دعوت می کنند، همیشه فراتر از انتظار کارفرما انجام وظیفه کرده، بنابراین دلیلی ندارد نگران شغل اش باشد، ولی باز هم ازاحساس نگرانی گریزی ندارد. سعید مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر است.

در صورتی که اضطراب فراگیر توسط یک روانشناس خوب درمان نشود می تواند سال ها ادامه پیدا کند و برای فرد آشفتگی و مشکلات بسیاری در زمینه های فردیی، بین فردی و کاری ایجاد کند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید