روانشناسی تربیتی یکی از قدیمی ترین شاخه های این رشته است که ریشه آن حداقل به دوران افلاطون باز می گردد. افلاطون معتقد بود که یادگیری بر اساس توانایی ذاتی ذهن برای دریافت اطلاعات و قضاوت درباره ارزش فکری و اخلاقی آن است.
ارسطو (شاگرد برجسته افلاطون9 تأکید کرد که چگونه یادگیری شامل ایجاد انجمن هایی مانند جانشینی در زمان، همسایگی در فضا و شباهت ها و یا تقابل ها است.
متفکران بعدی توجه زیادی به یادگیری و فرایندهای حافظه، روش های مختلف آموزش و چگونگی بهینه سازی یادگیری اختصاص می دهند.
این متفکران مجموعاً مجموعه متنوعی از نظریه و عمل روانشناسی تربیتی را تشکیل داده اند و این موضوع جذاب همان چیزی است که در زیر بحث خواهیم کرد.
روانشناسی تربیتی چیست و چرا مهم است؟
روانشناسی تربیتی به مطالعه و بهبود یادگیری انسان در طول عمر در هر زمینه ای که رخ دهد اختصاص دارد.
چنین تنظیماتی نه تنها شامل مدارس بلکه همچنین محل کار، ورزش های سازمان یافته، آژانس های دولتی و انجمن های بازنشستگی است یعنی هر کجا که انسان ها به نوعی آموزش و یادگیری در آن مشغول باشند.
روانشناسی تربیتی به دلیل تمرکز در درک و ارتقا ظرفیت حیاتی انسان برای یادگیری مهم است.
تاریخچه روانشناسی تربیتی
همانطور که در بالا اشاره شد فیلسوفان اولیه یونان مانند افلاطون و ارسطو برای دانش واقعی و اخلاقی درگیر فرایند یادگیری بودند. با این حال فقط در اواخر تاریخ بود که روانشناسی تربیتی به عنوان یک حوزه در نوع خود متمایز از فلسفه ظهور کرد.
جان لاک (1632–1704) (فیلسوف و «پدر روانشناسی» تأثیرگذار بریتانیایی) ذهن انسان را به عنوان یک تبلور راسا (تخته خالی) توصیف کرد که هیچ دانش ذاتی و ذاتی نداشت اما فقط می توانست از طریق تجمع تجربیات یاد بگیرد.
یوهان هربارت (1741–1841) بنیانگذار روانشناسی تربیتی به عنوان یک حوزه متمایز شناخته می شود. وی بر علاقه به یک موضوع به عنوان یکی از ملفه های اساسی یادگیری تأکید کرد.
پنج مرحله رسمی یادگیری
- مرور آنچه در حال حاضر شناخته شده است
- پیش نمایش مطالب جدید برای آموختن
- ارائه مطالب جدید
- مرتبط کردن مطالب جدید با آنچه قبلاً شناخته شده است
- نشان دادن چگونگی استفاده مفید از دانش جدید
ماریا مونته سوری (1952-1870) پزشک و مربی ایتالیایی بود که کار خود را با آموزش کودکان معلول و مستضعف آغاز کرد. وی سپس شبکه ای از مدارس را تأسیس کرد که با استفاده از رویکرد عملی، چند حسی و غالباً توسط دانش آموزان برای یادگیری به کودکان با هر زمینه ای آموزش می داد.
ناتانیل گیج (1917–2008) یک روانشناس آموزشی با نفوذ و پیشگام تحقیقات در زمینه آموزش بود. او در طول جنگ جهانی دوم در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت کرد، جایی که آزمایش های استعداد را برای انتخاب ناوبرهای هواپیما و اپراتورهای رادار توسعه داد. گیج در ادامه برنامه تحقیقاتی را توسعه داد که در پیشرفت علمی علمی تدریس بسیار موثر بود.
وی معتقد بود که پیشرفت در یادگیری بسیار به آموزش موثر بستگی دارد و نظریه قوی آموزش موثر باید شامل موارد زیر باشد:
- روند تدریس
- مطالبی که باید آموزش داده شود
- توانایی ها و سطح انگیزه دانش آموزان
- مدیریت کلاس
موارد فوق فقط نمونه ای از اندیشمندان تأثیرگذار است که به مرور زمان در زمینه روانشناسی تربیتی سهیم بوده اند.
3 نظریه مشهور روانشناسی تربیتی
برای محاسبه چگونگی یادگیری انسان نظریه های مختلفی ارائه شده است. در زیر به برخی از ماندگارترین و نماینده ترین نظریه های مدرن پرداخته شده است.
-
رفتارگرایی
رفتارگرایی یادگیری را برابر با تغییرات قابل مشاهده در فعالیت می داند (اسکینر ، 1938). به عنوان مثال ممکن است یک کارگر خط مونتاژ اسباب بازی را از قطعات یاد بگیرد و پس از 10 جلسه تمرین کارگر می تواند بدون خطا در عرض 60 ثانیه این کار را انجام دهد.
-
شناخت گرایی
شناخت گرایی تا حدی از توسعه رایانه ها و یک مدل پردازش اطلاعات الهام گرفته شده است که تصور می شود برای یادگیری انسان قابل استفاده است (Neisser، 1967).
این امر همچنین تا حدی به عنوان واكنشی به محدودیت های درك شده از مدل رفتارگرایانه یادگیری كه تصور می شد برای فرایندهای ذهنی به حساب نمی آید توسعه یافت.
در شناخت گرایی یادگیری زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات دریافت، مرتب، در حافظه نگه داشته شده و برای استفاده بازیابی شود.
-
ساختارگرایی
سازه گرایی معتقد است که از کودکی به بعد انسان در مراحل پی در پی یاد می گیرد (پیاژه ، 1955).
در این مراحل ما مفاهیم اصلی یا طرحواره های واقعیت خود را با تجربیات موجود در جهان مطابقت می دهیم و برنامه های خود را متناسب با آن تنظیم می کنیم.
اگر به دنبال یک روانشناس خوب هستید ما دکتر شهرزاد رشن را به شما پیشنهاد می کنیم.