ویژگی های شخصیتی یک روانشناس خوب: آیا یک روانشناس ویژگی خاصی باید داشته باشد تا به آن یک روانشناس خوب گفته شود؟ یعنی می توان گفت که یک مشاور باید آدمی درون گرا باشد یا ادمی برون گرا؟ آدمی منعطف باشد یا غیر انعطاف پذیر؟
درادامه می خواهیم یک سری از ویژگی های شخصیتی را عنوان می کنیم که یک روانشناس باید داشته باشد، تا شما اگر تمایل به انتخاب این رشته برای تحصیل و یا شغل آینده خود داشتید، بتوانید تصمیم مناسب تری در این حیطه بگیرید و یا روی ویژگی های شخصیتی خود کار کنید، البته همان طورکه می دانید بعضی از ویژگی های شخصیتی راحت تراز بقیه آن ها قابل تغییر است مانند مهربانی وبعضی دیگر سخت تر قابل تغییر هستند مانند بی اعتمادی.
ویژگی های شخصیتی:
اولین ویژگی که به عنوان ویژگی های شخصیتی یک روانشناس خوب می توان به آن اشاره کرد، همدلی است، اگر بخواهیم همدلی را بهتر توضیح بدهیم یعنی: شما بتوانید خود را به جای فرد مقابل بگذارید و اتفاق یا قضایا را از دید او نگاه کنید وحس اورا درک کنید. البته همه آدم ها تا حدی این توانایی را دارند، ولی در جلسه روانشناسی ومشاوره این نکته بسیار مهم است، زیرا اتاق درمان باید محل امنی برای فرد باشد تا به دور از هر گونه قضاوتی بتواند از عمیق ترین و دردناک ترین احساسات و وقایع خود صحبت کند.
علاوه برآن این نکته نیز جالب توجه است که ما با دوستان نزدیک خود همدلی بیشتری نشان می دهیم تا افراد غریبه تر. یعنی بیشتر تمایل داریم که آن ها را تایید کنیم و حسشان را درک کنیم، شاید به همین دلیل است که دوستان نزدیک ما از مهمترین و خصوصی ترین اتفاق هایی که برایشان می افتد نیز برای ما صحبت می کنند. به همین دلیل است که حس همدلی در جلسه های مشاوره بسیار مهم است.
دومین مورد مهم برای انتخاب رشته روانشناسی و کار در آن وجود علاقه زیاد به این رشته است در این رشته شاید بتوان گفت بیشتر از شاخه های دیگر تحصیلی وجود علاقه حرف اول را میزند، مهم این است که برای شما انسانها، رفتارهایشان، دلیل و ریشه رفتارهایشان جالب و جای تأمل داشته باشد.
ویژگی مهم دیگری که یک روانشناس باید داشته باشد این است که شنونده خوبی باشد:
اما شنونده خوب بودن را می توان با یادگیری آموخت. مهم است که مراجع در کمال آرامش بتواند حرف هایش را با شما در میان بگذارد و احساس کند که یک نفر بدون هیچگونه قضاوتی به حرفها و احساساتش با کمال دقت گوش می دهد.
ویژگی مهم دیگر این است که ما بتوانیم به عنوان یک درمانگر تعصبی نسبت به جنسیت، فرهنگ، نژاد و قومیت خاصی نداشته باشیم. علاوه بر آن حتی ممکن است ما به یک ویژگی خاص شخصیتی نیز حساس باشیم. به طور مثال اگر شما پدر یا مادری خودشیفته داشته باشید که در زندگی خود به خصوص در کودکی به این خاطر رنج بسیاری برده باشید، اگر مراجعی با این خصوصیات به شما رجوع کند باید بتوانید بدون هیچ گونه حساسیتی به حرفهای او گوش دهید، در غیر این صورت باید به روانشناس دیگر ارجاع داده شود.