از خواهرم متنفرم برخی افراد آن قدر خوش شانس هستند که روابط صمیمی و حمایتگرانه­ای با خواهر و برادرهایشان دارند که گاهی اوقات این روابط بسیار عمیق‌تر از دوستی‌ها هستند.

با این حال، برخی دیگر ممکن است با خواهر و برادرهای­شان خوب کنار نیایند و با آن­ها نسازند. اگر احساس می‌کنید از خواهرتان متنفرید باید بگوئیم که در این مورد تنها نیستید. دعوا کردن خواهر و برادرها با هم امری عادی است که می‌تواند به مرور زمان منجر به رقابت و نفرت و کینه شود(در این صورت توصیه می شود به یک تراپیست خوب مراجعه کنید).

کینه و نفرت نسبت به یک خواهر یا برادر می‌تواند در هر سنی شکل بگیرد، در کودکی یا بزرگسالی. و این کینه و نفرت ممکن است به مرور زمان تشدید شود یا با گذر زمان از بین برود. خیلی از خواهر و برادرهای بزرگسال کنار آمدن با همدیگر برایشان سخت است و نمی‌توانند با هم باشند و اگر کنار هم باشند حتماً سر چیزهای مختلف با یکدیگر دعوا می­کنند. برخی خواهر و برادرها حتی به خاطر رقابت‌های خواهر و برادری از همدیگر یا خانواده‌هایشان جدا می‌شوند.

این مقاله به بررسی برخی از دلایل برای اینکه چرا شما از خواهرتان متنفرید و راهبردهای مقابله‌ای که می‌توانند مفید باشند می‌پردازند.

بیشتر بخوانید: بهترین مرکر نوروفیدبک در تهران کجاست؟

دلایل نفرت از خواهر(چرا از خواهرم متنفرم)

دلایلی برای اینکه چرا شما از خواهر خود متنفر هستید وجود دارند:

  • میزان توجه متفاوت پدر و مادر: شاید شما یا خواهرتان احساس کنید که پدرو مادرتان یکی از شما را به دیگری ترجیح می‌دهند که همین می‌تواند منجر به رقابت و کینه و نفرت بین شما دو نفر بشود.
  • حسادت: اینکه خواهر و برادرها با همدیگر مقایسه شوند امر غیرعادی‌ای نیست، حالا یا توسط دیگران و یا خودشان. روانشناسی به نام ایمی داراموس[1] که یک روانشناس بالینی رسمی و نویسنده کتاب درک اختلال مرزی است بدین نکته اشاره می‌کند که این امر می‌تواند باعث تقویت حسادت یا احساس کم آوردن بشود که موجب درگیری و تعارض می‌گردد.
  • تکامل شخصیت‌ها: همچنان که شما و خواهرتان بزرگ‌تر می‌شوید، شخصیت‌ها، سلایق، عادت‌ها و نیازهای شما نیز ممکن است متحول شوند و ممکن است رویارویی شما با هم برایتان سخت بشود و همین باعث دور شدن­تان از هم می‌گردد. عدم تأیید انتخاب‌های همدیگر می‌تواند باعث اختلاف و دعوا بشود.
  • عوامل استرس زا: عوامل استرس زای خارجی بسته به واکنش شما نسبت به آن‌ها می‌توانند بر روابط شما با خواهرتان تأثیر گذاشته و منجر به نفرت و کینه شوند.

بیشتر بخوانید: درمان بی جنس گرایی چیست؟

  • سوء استفاده: اگر خواهرتان از شما سوء استفاده کرده باشد یا به شدت به شما ضریه زده باشد این می‌تواند موجب نفرت و کینه شما نسبت به او بشود. داراموس می‌گوید: نفرت واقعی معمولاً یعنی سوء استفاده جدی‌ای از طرف کسیکه از شما به شیوه‌ای متحول کننده بهره برده وجود دارد. افراد همچنین گاهی اوقات در صورتی احساس نفرت می‌کنند که سوء استفاده گر بوده باشند و نخواهند با آن بخش از وجود خودشان مواجه شوند.
  • ارزش‌های خانوادگی: ارزش‌های والدین شما و پویایی‌های خانواده شما همچنین در رابطه شما با خواهرتان نقش دارند. به عنوان مثال، خواهر و برادرهایی که والدینی دارند که فکر می‌کنند خشونت امری طبیعی است ممکن است بیشتر از والدینی که نظرات­شان را با احترام ابراز می‌کنند مستعد دعوا باشند.
  • کمبود وقت خانواده: صرف کردن وقت حین غذاخوردن، مسافرت‌ها و آخر هفته‌ها می‌تواند به ایجاد پیوندهای خانوادگی محکم کمک کند. صرف نکردن وقت کافی با همدیگر به عنوان خانواده می‌تواند باعث ایجاد احتمال دعوای شما با خواهر یا برادرتان بشود.
  • فرافکنی احساسات: کاملاً احتمال دارد که شما احساسات­تان را به خواهرتان فرافکنی کنید. به عنوان مثال، داراموس می‌گوید ممکن است شما از چیزی که کنترلی بر آن ندارد ناراحت باشید و دق دلی‌تان را سر آن‌ها خالی کنید.

در صورتی که احساس می کنید در این مورد احتیاج دارید که با کسی صحبت کنید، می توانید به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه کنید.

بیشتر بخوانید: ویژگی های افراد درون گرا چیست؟

راهبردهای مقابله‌ای

نفرت یک حس شدید است که می‌تواند از لحاظ هیجانی خسته کننده باشد. به علاوه، همچنین ممکن است به خاطر نفرت از خواهرتان به جای دوست داشتن او یا نبخشیدنش هیجانات دیگری مانند احساس گناه یا شرم را نیز تجربه کنید.

راهبردهایی وجود دارند که می‌توانند به شما در مقابله با هیجاناتی که تجربه می‌کنید کمک کنند.

اولویت دادن به موضوع امنیت

داراموس می‌گوید: اگر بتوانید شیوه خاصی که خواهرتان به شما آسیب زده را پیدا کنید، بهتر است تا آن­جایی که شرایط اجازه می‌دهد از او، حداقل موقتاً، فاصله بگیرید تا بتوانید به دقت به موقعیت­تان فکر کنید. اگر هنوز هم خطری امنیتی وجود داشته باشد باید امنیت­تان را نسبت به هر چیز دیگری در اولویت قرار دهید.

درک رفتارهای والدین

اگر فکر می‌کنید پدرو مادرتان خواهرتان را به شما ترجیح می‌دهند، ممکن است اغلب احساس کنید توسط آن‌ها کوچک و خوار می‌شوید. با این حال، بررسی رفتار آن‌ها و درک علت‌هایشان می‌تواند کمک کننده باشد. ممکن است والدین­تان عمداً خواهرتان را به شما ترجیح بدهند و شاید متوجه نباشند که رفتارهایشان احساسات شما را جریحه دار می‌کنند.

مثلاً، ممکن است والدین­تان بدین خاطر با خواهرتان صمیمی‌تر باشند که نزدیک هم زندگی می‌کنند و بنابراین بیشتر اوقات همدیگر را می‌بینند. یا ممکن است آن‌ها علاقمندی های مشترکی با خواهرتان داشته باشند که باعث پیوند آن‌ها با یکدیگر شده است.

رفتن به دنبال درمان برای موضوع چرا از خواهرم متنفرم

اگر از خواهرتان متنفرید و دلیل واقعی‌اش را درک نمی‌کنید یا فکر می‌کنید مشکل شما مسائل خودتان هستند، حتماً به سراغ درمان بروید.

داراموس می‌گوید: ممکن است خشم غیرمنطقی و بی دلیلی داشته باشید که باید آنرا بینش یابی کرده و روی آن کار کنید یا ممکن است چیزی را به آن‌ها فرافکنی می‌کنید. در هر صورت این خشم اغلب غیرمنطقی بوده و منجر به تصمیماتی می‌شود که باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود.

درمان می‌تواند روشی مفید برای درک این موضوع باشد که چرا شما از خواهرتان متنفرید و چطور می‌توانید با احساسات­تان مقابله کنید.

بیشتر بخوانید:آیا دکتر روانشناس زن خوب برای من مناسب تر است یا مرد؟

اجتناب از رقابت کردن

ممکن است تمایل داشته باشید که با خواهرتان رقابت کنید. این تمایل ممکن است از سنین بسیار پائین در شما ریشه گرفته باشد و بقیه اعضای خانواده نیز به آن دامن زده باشند (مثلاً ممکن است حرف‌هایی از این دست به شما بزنند: خواهرت شغل پردرآمد و خوبی داره!)

از رقابت با خواهرتان پرهیز کرده و سعی کنید خودتان را همانطوری که هستید بپذیرید. به خودتان به عنوان فردی کامل نگاه کنید که سخت کوش است نه کسی که حقوق و درآمدش به اندازه خواهرش نیست.

مرزها و حدو حدودی را تعیین کنید

تعیین مرزها و حدو حدودها در رابطه شما با خواهرتان می‌تواند برای محافظت از شما مفید باشد. این مرزها  بسته به اینکه شما به چه چیزی راحت‌ترید می‌توانند اشکال و مدل‌های مختلفی داشته باشند.

مثلاً، ممکن است احساس کنید که بحث کردن در مورد برخی موضوعات خاص خارج از حد و حدود تعیین شده شما هستند یا ممکن است نخواهید خارج از دورهمی های خانوادگی با خواهرتان وقت بگذرانید.

حمایت و پذیرشی که به آن نیاز دارید را پیدا کنید

حتی اگر با خواهرتان صمیمی و نزدیک هم نباشید می‌توانید در حیطه‌های دیگر حمایتی که می‌خواهید را پیدا کنید. داراموس توصیه می‌کند که دور و برتان را با افرادی پر کنید که به شما اهمیت می‌دهند و از شما حمایت می‌کنند. از جمله با والدین­تان، شریک عاطفی، فرزندان، دوستان یا سایر اعضای خانواده، همکاران، گروه‌های حمایتی و افراد دیگری که در زندگی شما حضور دارند.

جدای از افراد، شاید بتوانید حس پذیرش و تعلق را در معنویت، هنر، موسیقی، کتاب‌ها و فیلم‌ها هم پیدا کنید.

کلام آخر در ارتباط با از خواهرم متنفرم

روابط خواهر و برادری اغلب روابطی متلاطم هستند و در برخی موارد این روابط ممکن است منجر به رقابت و نفرت و کینه شوند. داراموس بدین موضوع اشاره می‌کند که نفرت از یک شخص یک شیوه دردناک زندگی کردن است و توصیه می‌کند که در این صورت باید به سراغ درمان، راهنمایی معنوی و همراهی کسانی بروید که به شما اهمیت می‌دهند و از شما حمایت می‌کنند.

11 دیدگاه‌ها

  1. راستش منو خواهرم که بزرگتر از منه تا زمانی که توی خونه باهم بودیم اصلا احساس مقایسه از طرف مادر پدر نداشتم ولی وقتی توی اجتماع رفتیم کاملا احساس برتری اون نسبت به منو حس کردم و واقعا توقع نداشتم الانم اصلا رابطه خوبی باهاش ندارم به نظرم حس حسادته دوست ندارم مثل اون باشم ولی نمیدونم چرا اون محبوب تر از منه

  2. سلام من النا هستم ده سالمه و برادرم 17سالشه من از برادر بزرگ ترم متنفرم چون اون همش وقتی حوصله نداره
    یا داره بازی میکنه میرم پیشش من رو کتک میزنه تازه اهساس میکنم مادرم اون رو بیشتر
    دوست داره تازه همین چنوقت پیش رفتم بهش میوه بدم یه دفه ای که بهش گفتم میوت رو بگیر میوه رو زد کنار بعد گفت نمیخوام بعد یه دفه مادرم دویید اومد گفت
    پسرم رو ازیت نکن من بهش گفتم من کاری نکردم بعد مادرم گفت نه تو ازیتش کردی وگرنه پسر من همچین اخلاقی نداره. من همون لحضه میخاستم یه موشت بزنم تو صورت مادرم و برادرم و برم وسایلم جمع کنم
    فقط از این خونه برم لطفا کمکم کن

  3. سلام مهسا
    اگه به نظر تو اون محبوب تر از توئه بخاطر اینه که شاید روابط اجتماعیه بهتری داشته باشه و محبت و احترام هست که محبت و احترام میاره.
    ولی هرگزززززززززز خودت رو با کسی حتی خواهر برادران مقایسه نکن .
    خودت رو دوست داشته باش .به خودت احترام و ارزش قائل شو.تا اگر در جمع مورد توجه واقع نشدی حس کمبود و حسادت سراغت نیاد.در کل رو عزت نفست کار کن.
    مقاله به نکته جالبی اشاره کرده”به خودت بعنوان یک انسان سختکوش و کامل ” و البته ارزشمند نگاه کن

  4. خواهر بزرگتر من اغلب اوقات سرم داد می‌کشه اصلا حرمت من و نگه نمی‌داره من از این بابت خیلی ناراحتم همش تحقیرم می‌کنه من و کوچیک می‌کنه 😪

  5. سلام. اسم من هستی هستش من ۱۳ ساله هستم و یک خواهر کوچکتر دارم که همش سرم داد میزنه و منو کتک میزنه خواهر کوچیکم ۱۰ سالشه در کل خواهرم سر چیزای الکی داد میزنه یا منو میزنه مثلا من دارم نقاشی میکشم اونم از من تقلید می کنه و در کل فضولی می کنه همه چیز رو به والدین میگه و خیلی چیزا هم از خودش در میاره و خواهرم همش دروغ به اونا میگه و من چیکار کنم آخه و خواهرم همش کتاب رو سرم پرت میکنه…

  6. من اسمم هلنا کلاس ششم هستم یه خواهر دارم که میره دانشگاه ۱۷یا ۱۸ سالشه بعد یه موقعایی به من اهمیت پیدا یه موقعایی با من دعوا میکنه یه موقعایی هم منو میزنی یا دعوا میکنیم نمیدونم چرا اون از من خوشش نمیاد اگه بگم شاید تو یک سال ما ۳ بار همدیگه رو بقل کنیم بعد حوصله من رو نداره میگه از بچه ها متنفرم همش خودشو اینجوری میکنه میگه من همسن تو بودم فلان کار رو میکردم مسخرم میکنه بخاطر نمره کم درسام نمیدونم چرا همش قلبمو میشکونه 🙁

  7. سلام من مریم مهدوی هستم 46سالمه از وقتی یادمه خاله هام باهم دعوا داشتند به هم بی احترامی می‌کردند باوجود متاهل بودن و فرزند داشتنشون باز جلوی شوهرهاشون حرفه‌ای نامناسب میزدن تو دعوا و آخر پته هم رو در بیست سال گذشته کی چیکار کرده جلوی کل خانواده شوهر مادر فرزند داماد همه لو میدادن و الان هم چشم دیدن هم رو ندارن و متاسفانه این روی روابط من و خواهرهام هم تاثیر گذاشت نمیدونم چرا همه شون از من بدشون میاد هیچکدوم با من رابطه خوبی هرگز در کودکی و الان ندارند البته ده سال بامن اختلاف سن هم دارند

  8. سلام! اسم من رها است من دو برادر از خود بزرگتر دارم من پنج خواهر و برادر دارم سه برادر و دو خواهر که دو برادرم از من بزرگتره برادرم اول ۱۹ سالشه و برادر دومم ۱۷ سالشه من هم ۱۵ سالمه ما وقتی کوچیک بودیم خیلی باهم صمیمی بودیم اما دعوا میکردیم اغلب اوقات اما به مرور زمان برادرام خیلی حساس شدن حتی سلام دادن براشون سخته الان اگه سالها از هم دور باشیم بهم سلام نمیدن با وجود که هیج کاری نکردم همیشه با داشتن بعضی چیز های که خودم میخوام مخالفت میکنن بهم اجازه داشتن موبایل را نمیدن اجازه داشتن آکونت شخصی را نمیدن همش فکر منحرف دارن خیلی از من نفرت دارن مادرم همچنین مثل اونها است همیشه هر روز منو دعوا میکنه در موضوعاتی که اصلن ارزش بحث رو ندارن من فکر میکنم یکی از عواملش مادرم هست که همه خانوادم ازم نفرت دارن. من خودمو خیلی مقایسه کردم با خود گفتم من بد هستم اما به غیر از خانه خودمان به جز خانواده خودم هیچ کسی از من ناراحت نیست. مشکل برادرام اینه که من باید همش خدمتشون را کنم و وقتی با پسر خالم یا پسر عمم یا هرکسی که صحبت میکنم منو کتک میزنن.. من یه قسمت از مشکلمو اینجا نوشتم این کمه خیلی رنج میکشم چون هر جای میبینم همه با برادر و خواهراش خیلی صمیمی هستن منو خیلی زیاد رنج میده گلو مو بغض میگیره به همین دلیله که ازشون نفرت دارم چون احساس میکنم ازم نفرات خیلی پخته دارند… لطفن منو تو این زمینه کمک کنید!

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید