مقالات

مقالات روانشناسی

مقالات روانشناسی به شما کمک می کند تا در مورد اطلاعات به روز روانشناسی اطلاع پیدا کنید؛ البته نکته مهمی که باید در مقالات روانشناسی به آن توجه کرد منابع آن و نویسندگان است.
به طور مثال اگر به دنبال یک مقاله در مورد روانشناس خوب در تهران هستید:
در ابتدا به نویسنده این مطلب توجه کنید، چه فردی این مطلب را نوشته است؟ در چه سایتی این مطلب منتشر شده است؟

مهم این است که مطلبی که مطالعه می کنید منبع کاملا علمی و درستی داشته باشد، با توجه به اینکه در حال حاضر هر فردی می تواند در داخل شبکه اینترنتی مقاله ای بگذارد، نکته مهم برای تشخیص اینکه این مقاله علمی است به طور مثال می تواند این باشد که در مجله معتبر نوشته شده باشد یا فردی با تحصیلات بالا در آن رشته آن را نوشته باشد.

3 نکته مهم برای تعبیر رویا که باید بدانید

رویا

رویا ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد
الف) ابتدا می توانیم رویا هایی را ذکر کنیم که معنی دارند و قابل درک وکشف هستند. یعنی آنهایی که به آسانی با زندگی روحی ما قابل تطبيق هستند بدون اینکه این تطبيق ما را ناراحت کند. رویا های زیادی از این دست وجود دارد، که در آنها داستان دیده شده خود گویاست و توجه زیاد و یا حیرت مارا جلب نمی کنند. زیرا عناصر ناهماهنگ در آنها دیده نمی شود.
این حقیقت که آنها در سیستم روحی فرد تولید می شوند، بار عاطفی دارند خود دلیلی بر علیه نظریه هایی است که خواب را فعالیت وارتباط جسمی تعدادی از سلول های مغزی میداند. رؤیاهای ساده و دارای معنی شبیه حوادث روزانه هستند و عناصر واپس زده و سرخورده در آنها بندرت دیده می شود. ما معمولا ترس یا اضطرابی از دیدن آنها نداریم (گرسنه خواب غذا می بیند و تشنه خواب آب).

 

ب) دسته دوم خوابهایی هستند که عناصر آن معنی دارند ولیکن آشفته و بهم ریخته میباشند، مثل اینکه ما نمیدانیم که مفهوم آنها در کجای زندگی روانی ما قرار دارد. مثلا برادر عزیزی از بیماری طاعون رنج می برد، و ما هیچ دلیلی برای مشاهده چنین نمایشی نداریم و از خود میپرسیم که چطور چنین چیزی ممکن است؟ یا به من چه ارتباطی دارد که فلان شخص طاعون دارد.
ج) دسته سوم خوابهایی کاملا بهم ریخته و نامفهوم هستند، با صحنه هایی ظاهر بیمعنی ، بیهوده و مغشوش. قسمت اعظمی از فعالیت خواب سازی ما چنین وضعیتی دارد و شاید همین موضوع موجب شده که تحقیقات پزشکی نورولوژی در دانشکده های پزشکی توجه اندکی به پدیده خواب بکند وحد اکثر آنرا نوعی ضعف و کاهش فعالیت فیزیولوژیک بداند. بی شک در چنین خوابهای آشفته، خیلی نادر است که جای پای ضعف و ناتوانی و استیصال روحی موجود نباشد.
تفاوت بین محتوی ظاهری خواب و محتوی پنهان آن ، مخصوص دسته دوم و سوم است که در آنها نمایش بصورت آشفته و تآتری بیمعنی بنظر می رسد. ولی در خوابهای دسته اول (بر اوردن ارزوی کودکانه ) محتوی ظاهر با محتوی باطن تطبیق می کند .

در رویاهای دسته دوم و سوم معمایی وجود دارد که فقط با تحلیل خاطرات و ضبط های ذهنی یک فرد ممکنست کلید معما و رسیدن به مفهوم پشت پرده خواب بدست آید.

برای شما جالب است که بدانید: روانشناس خوب کیست؟

آیا می دانید معروف ترین خواب در دنیا برای کیست؟

خواب
خواب

این خواب متعلق به فروید است و خود او این خواب را این گونه تعریف می کند:

«در اداره یا در انجمنی و یا در رستوران عمومی در سالن غذاخوری بودیم، سر میز غذا، غذایی مشترک که در وقت معین سرو می شد، و هرکس هزینه خود را میپرداخت… همه اسفناج میخوردند. خانم E بطرف من چرخید، و دست روی زانوی من گذاشت! من از اینکار خوشم نیامد و دست او را کنار زدم، ولی او بمن نگاه کرد و گفت شما همیشه چشم های قشنگی داشتید… سپس من تصوير مبهمی از عینک گرد روی دو چشم دیدم، که دایره آنها جلب توجه می کرد»

این نوشته را حتما بخوانید:  تعبیر خواب: بله یا خیر؟

تفسیر خواب فروید از دیدگاه خودش:

همه خواب این بود، یا لااقل همین اندازه در خاطرم مانده بود. در وهله اول می توانست بیهوده و پوچ باشد. افزون بر این موضوعاتش پاره * پاره بود. مادام E کسی بود که با او ارتباط دوستانه نداشتم و هرگز میل نداشتم که سر میز غذا با او باشم، او را سالها ندیده بودم و فکر نمی کنم که در روزهای قبل یاد او افتاده باشم. در داستان خواب نیز انگیزه برای صحبت با او نداشتم.

کار را بر این گذاشتم که نمایش خواب را به عناصر تشکیل دهنده آن تجزیه کنم و سپس در باره هر عنصر، خاطره و هر نوع حادثه ای که در مورد آن به یادم می آید آشکار کنم تا معنی این عناصر را با تداعی های آزاد ذهنم پیدا کنم و سپس معنی کل داستان را کشف کنم.

یادم آمد که حوادثی در شب قبل اتفاق افتاده بود، شب قبل در منزل کسی مهمان بودیم، یکی از مهمانان پیشنهاد کرد که شب مرا با تاکسی به خانه برساند، او میخواست که تاکسی قطعا تاکسیمتر داشته باشد، می­گفت از تاکسیمتر خوشش می آید زیرا در مسیر راه یک چیزی دارد که ذهن با آن مشغول می شود. وقتی در اتومبیل نشستیم راننده صفحه تاکسیمتر را بطرف ما چرخاند که مبلغ یازده هلر را نشان میداد، من به شوخی گفتم که هنوز سوار نشده یازده هلر پیاده شده ایم! و پس از آن سريعا بدهکاری ما بالا میرفت…

خاطره تاکسیمتر مرا به یاد خواب سالن غذاخوری میانداخت، شاید احساسی از خود محوربینی و خست در من زنده می شد، در آن وضعیت در تاکسی هر لحظه بدهکاری ما افزایش مییافت تا جایی که نگران می شدم که مبادا از موجودی جیب مان بیشتر شود. همانطوری که سر میز غذا خوری فکر می کردم به قدر پولم غذا نخورده ام و ناراحت بودن که بدهی من بیشتر از لذت غذا می شود (مثل اینکه هر لحظه نامه اعمالم سنگین تر می شد!) در این اندیشه بودم که این حالت، بدون اینکه با شعر گوته شاعر آلمانی رابطه تنگاتنگی داشته باشند، شعری را برایم تداعی نمود:

ما را بدنیا آورده و نعمت زندگی مرحمت کرده اید ، ولیکن ما را . بدهکار، گناهکار و بیچاره میسازید».۱

خاطره دومی بطور ناگهانی پیرامون میز غذاخوری یادم آمد،

چند هفته پیش در یک کلبه روستایی در حومه شهر بودیم. من از رفتار زن عزیزم ناراحت بودم زیرا او با چند نفر از مهمانهایی که سر میز بودند و من از آنها خوشم نمی آمد خوش و بش می کرد. از او خواستم بیشتر به من توجه کند نه به افراد غریبه!… مثل این بود که من به اندازه ارزشم سر میز غذا پذیرایی نشده باشم!.

آنچه که اکنون بعد از اندیشه در مورد داستان خواب به یادم می آید در بدو امر در متن داستان و با یا بعد از تعریف کردن قصه خواب قابل کشف نبود بلکه یک فكر لحظه ای و الهام گونه برای کشف آن لازم بود. در واقع خانم E در خواب همان کاری را می کرد که من دوست داشتم زنم در بیداری بکند… اگر چه من هیچ قرابتی با خانم نداشتم ولی اگر این تداعی اندیشه را ادامه بدهم متوجه میشوم که مادام E دختر مردی بود که من به آن مرد بدهکار بودم.

حالا بوضوح میدیدم که بین مفهوم نهفته رؤيا Contenu latente و تداعی هایی بیداری از عناصر رؤيا که ناگهانی و لحظه ای به ذهنم می آیند ارتباط وجود دارد.

وقتی کسی انتظار دارد که دیگران برایش کاری انجام دهند و نیاز او را بر طرف کنند باصطلاح عوام به او حال بدهند، (آشپز، راننده و یا هر شغل دیگر …) و او تلافی نکند، ومثل ادم خسیس یا بخیل ناراحت است که باید پول بپردازد، به این آدم ساده لوح بطور تمسخرآمیزی میگویند: فکر میکنید که اینکار را برای چشم های قشنگ شما کرده اند!؟» .

اکنون و بدین طریق سخن خانم در خواب همیشه چشم های قشنگ داشتی» مفهوم دیگری پیدا می کند. ما انتظار داریم که مردم برای خود آیند من کاری بکنند مثل اینکه چشم و ابروی قشنگی داریم !. ما دوست داریم رفاه و لذت را مجانی بدست آوریم، ولی در سطح آگاه ضد آنرا ادعا میکنیم.

یادم آمد که من همیشه فکر می کردم که بیش از آنکه بدست میآورم پرداخت می کنم. و در برگشت از مهمانی نیز همین حال را داشتم اگر چه دوستم مرا تا منزل مشایعت کرد و هزینه را پرداخت ولی حتی در مورد پرداخت او بی تفاوت نبودم.

موضوع دیگر اینکه، همکاری که مرا به منزلش دعوت کرده بود، مبلغی به من بدهکار بود، اخیرا فرصت داشت که بدهیش را بپردازد، ولی من با گفتن اینکه به پول احتیاج ندارم، گذاشتم که فرصت پرداخت از دستش برود.

میزبان همکار چشم پزشک بود و در گذشته هدیه ای از من دریافت کرده بود که یک گلدان قدیمی که روی آن دو چشم کنده بودند، که عوام میگفتند برای رفع چشم زخم بوده است. شب مهمانی راجع به چشم پزشکی صحبت کرده بودم و بیماری را به او معرفی کردم که نیاز به عینک داشت.

حالا تقریبا همه عناصر خواب را شناخته بودم و فهمیدم که همه آنها با ضبطها و دلمشغولیهای زمان بیداری من ارتباط داشته اند. معذالک منطقا من باید بپرسم که چرا «اسفناج» میخوردند؟ اسفناج حادثه دیگری را تداعی کرد که در روزهای اخیر در سر میز غذا رخ داده بود. وقتی که یک کودک، کسیکه دقیقا می توان گفت که چشم های قشنگی داشت، از خوردن اسفناج امتناع می کرد، و این شبیه کار من در کودکی بود که بمدت طولانی از اسفناج بدم میآمد تا اینکه در سال های بعد اشتهای من تغییر کرد بطوریکه حتی در یک مدتی اسفناج غذای محبوب من شد!.

ذکر نام این غذا یک قرابتی بین این کودک و گذشته مرا نشان میداد. اما در سر میز شام مادرش به این بچه شیطان میگفت: «خوشحال باش که اسفناج داریم» و سپس میگفت: «بچه هایی هستند که اسفناج گیرشان نمی آید!.»….. در اینجا بطور کلی وظایف والد را نسبت به فرزند به خاطر آوردم و این شعر معروف گوته شاعر برزگ آلمانی:

ما را بدنیا آورده از نعمت حیات برخودار میسازید و میگذارید که ما بیچاره ها گناهکار و بدهکار شویم».

تفسیر نهایی

در نهایت می توان گفت که خواب من مبتنی بر این بود که همسر من به مهمان غریبه توجه می کرد و وقت خود را برای دیگران صرف می کرد. من از این رفتار او احساس رنج داشتم. میخواستم با قیمتی که به عنوان شوهر میپردازم، به من محبت کند. این میل در خواب بدینگونه برآورده شد که موضوع و عامل آن برعکس شده بود. آن خانمی که من اساسا دوست نداشتم جانشین زنم شده و بطرف من آمده بود و دست روی پای من گذاشته بود

تعبیر خواب:بله یا خیر؟!

تعبیر خواب

در مورد خواب در آن زمان ها انسان اولیه برای توضیح چندان نگران نمی شد. هرگاه داستان خواب را به یاد می آورد، آنرا اطلاعات الهام گونه ای می گرفت که از یک قدرت بالاتر دوستانه و یا خصمانه، خداوند یا اهریمن در خواب به او می رسند.

اما در روزگار ما در میان مردم روشنفکر تعداد اندکی هستند که ممکن است تردید دارند که رویای فرد مربوط به فعالیت دستگاه روانی خود بیننده است.

کلیه آثار فروید  که درباره رویا نوشته شده مورد تأیید روانکاوان است و تحلیل روانکاوی از رویا در دستور کار روان درمانی قرار دارد. و متخصصین رشته های مجاور روانشناسی مانند جامعه شناسی، نورولوژی و فلسفه به کتاب تعبير رویا فروید به عنوان مرجع نگاه می کنند. بعد از حدود یک قرن هنوز در مورد رویا کتابی به وسعت و سودمندی همپای آثر فروید منتشر نشده است . بطور طبیعی همه خواب می بینند و بی شک نوشته های فروید در این باب مهمترین تحقیق علمی است که تاکنون چاپ شده است.

کتابی از فروید که برخلاف انتظار او با استقبال مواجه نشد

کتابی از فروید که برخلاف انتظار او با استقبال مواجه نشد

فروید

در نوامبر ۱۸۹۹ یک ناشر اطریشی کتاب تعبیر خواب به قلم فروید را چاپ کرد و در المان و وین به معرض فروش گذاشت و در ۱۹۰۰ یعنی در اولین سال قرن جدید بسیار امید داشت که کتاب با استقبال روبرو شود و به چاپ دوم برسد. در آن هنگام فروید چهل و سه سال داشت و نگارش این کتاب به قیمت چهار سال کار شبانه روزی فروید برای او تمام شده بود

کتاب بزرگ تعبیر خواب یک تحقیق علمی، سرشار از ایده های نو و جسارت بود. پذیرش نظریات و بطور کلی مطالب این کتاب برای خوانندگان غیر قابل باور، عجیب و مشکل بود، این مشکل عمدتا بدلیل دشواری مفاهیمی بود که در آن بیان شده بود و نیز زبان خاص روانکاوی که یک دانش نو بود و نیز سبک نوشتار فروید و

وسعت شاهدهایی که از خواب آورده بود، به نظر می رسید. دشواری درک کتاب پر حجم تعبیر خواب از آنجا بود که تصویرهای نقاشی وسیعی از ضمیر ناخودآگاه Inconscient ترسیم کرده بود.

در آن ۱۶۰ خواب حکایت شده بود که از میان آنها ۵۰عدد آن مربوط به رویاهای شخصی فروید بود، ۷۰ عدد آنها را شاگردان و یا بیماران تعریف کرده بودند و ۴۰ عدد را از نشریات و کتابهای متفرقه به زبان آلمانی و یا فرانسه ، قرض گرفته شده بود. کتاب نسبتا قطور، پس از اضافات در چاپ های بعدی که البته ۸ سال طول کشید که به چاپ بعدی برسد، در چاپ نهایی، پس از مرگ فروید در سال ۱۹۴۲ صفحات آن به ۶۴۰ رسید.

ابتدا فروید نیز مانند ناشر انتظارات زیادی از کتاب جامع تعبیر خواب داشت، این انتظارات شامل: شناختن ارزش تحقیقات و کشفیات روانکاوی او، پایان تنهایی روشنفکری او، شهرت، سرازیر شدن سیل بیماران، سود مادی و … در دو کلمه قدرت و افتخار بود.

کتاب بر خلاف انتظار با استقبال مواجه نشد و فروش نرفت. جونز نقل کرده است که از ۶۰۰ جلد چاپ شده، در عرض دو سال در آلمان و اطریش فقط ۲۸۸ جلد فروش رفته بود. گزارش نوشته شده در مطبوعات پزشکی حاکی از بی توجهی، بی اطلاعی و واکنش منفی منتقدین بود. آشنایان و همکارانیکه اسمشان در این کتاب ذکر شده بود ناراضی بلکه خشمگین بودند. فروید در مقابل آنان به سختی می توانست خود را تسکین دهد و بگوید که علت عدم استقبال آن است که افکار روانکاوی ۲۰ سال از افکار جامعه جلوتر است.

 

برگرفته از کتاب رویا زیگموند فروید

مطلب مرتبط با جستجوی شما: تعبیر خواب: بلی یا خیر؟

چگونه کودکی منظم داشته باشیم؟

چگونه کودکی منطم داشته باشیم؟

اگر می خواهید بدانید که چگونه کودکی منظم داشته باشیم؟ در ادامه یک سری از راهکارها را ارایه می دهیم تا آگاه شوید که چگونه کودکی منظم داشته باشیم؟

  • قانون بگذارید که هر چیزی پس از استفاده باید سر جایش برگردانده شود تا دفعه بعد بتواند آن را راحت پیدا کند، این قانون باید همیشه توسط تمام افراد خانواده رعایت شود و اغلب مواقع درباره این قانون صحبت کنید.
  • وقتی فرزندتان چیزی را سر جایش برگرداند به او جایزه دهید، این جایزه می‌تواند تشویق شفاهی باشد، برای مثال ممنون که اسباب بازی هایت را داخل جعبه گذاشتی.
  • اگر فرزند خود یا نوجوان دیگری در منزل دارید به خاطر مرتب بودن به آنها جایزه بدهید.
  • قبل از اینکه فرزندتان نظم و ترتیب داشته باشد سن او را در نظر بگیرید. به او کمک کنید اسباب‌بازی و لباس هایش را جمع کند.
  • به فرزندتان یاد بدهید وسایلش را پس از استفاده سر جایشان قرار دهد.
  • وقتی فرزندتان فراموش می کند وسایلش را سرجایش بگذارد به او توضیح دهید که چه کار اشتباهی انجام داده است، و اینکه چه کاری باید انجام میداده است و چرا؟ برای مثال: فرزندتان فراموش می‌کند اسباب بازی خود را سر جایش بگذارد او را صدا کنید و توضیح دهید که با گذاشتن اسباب‌بازی‌ها در جای مناسب باعث می شود برای بازی دوباره آن را راحت پیدا کند.
  • با فرزندتان قراردادی بنویسید برای مثال من سارا ۵ روز پشت سرهم اسباب‌بازی‌هایم را سر جایشان می‌گذارم. اگر موفق شدم این کار را انجام دهم می توانم برنامه تلویزیونی مورد علاقه ام را ببینم. قرارداد باید متناسب با سطح توانایی فرزندتان باشد و هر بار فقط در مورد کاری خاص باشد.
  • مطمئن شوید که فرزندتان رابطه بین رفتار و عواقب آنها را درک می کند، برای مثال اگر اسباب‌بازی‌های را سر جای خود نگذارد دفعه بعد نمی‌تواند آنها را پیدا کند و آنها را گم می‌کند.
  • وقتی فرزندتان وسایلش را سر جای نمی‌گذارد اجازه بدهید عواقب طبیعی آن اتفاق بیفتد برای مثال برای استفاده مجدد نمی‌تواند آن را پیدا کند، گم میشوند یا آسیب خواهند دید.
  • وقتی دستورالعملی به فرزندتان می‌دهید جایزه ای هم برای انجام آن تعیین کنید برای مثال اگر لباس هایت را آویزان کنی، می توانی تلویزیون نگاه کنی.
  • مطمئن شوید برای هر وسیله ای در خانه جای خاصی تعیین کرده‌اید.
  • از فرزندتان بخواهید هر زمان وارد خانه شد، کاپشن، دستکش، کلاه و کفش هایش را سر جایشان بگذارد.
  • هر هفته روز خاصی را برای مرتب و تمیز کردن وسایل اتاقش تعیین کنید.
  • فهرستی از وسایلی که فرزندتان بیش از همه استفاده می‌کنند تهیه کنید و مطمئن شوید که آنها را هر روز سر جایشان گذاشته است.
  • برای وسایلی که افراد خانواده بیشتر از آنها استفاده می کنند، جای خاصی تعیین کنید برای مثال: کلید، کفش، کلاه و خودکار.
  • هر شب زمانی را تعیین کنید تا تمام اعضای خانواده وسایلشان را سر جای خود بگذارند و برای روز بعد آماده شوند، برای مثال: روپوش مدرسه، کتاب و کیف.
  • قبل از اینکه فرزندتان بخواهد با چیز جدیدی بازی کند یا لباس دیگری بپوشد از او بخواهید اسباب بازی که با آن بازی می کرده یا لباسی را که بر تن داشته سر جای خود بگذارد.
  • از فرزندتان بخواهید اتاقش را مرتب و تمیز نگه دارد، تا نظم خاصی برای اسباب بازی و لباس های او حاکم باشد.
  • وقتی از دوستان فرزندتان مهمان شماست، ۱۵ دقیقه قبل از رفتن او از آنها بخواهید که اسباب بازی ها و وسایل شان را جمع و مرتب کنند.
  • اگر فرزندتان لباس و اسباب بازی و وسایلش را جمع نکرد آنها را بردارید و برای مدتی در اختیار او نگذارید.
  • اگر از فرزندتان می خواهید که وسایلش را جمع کند، ثابت قدم باشید و استثناء قائل نشوید، برای مثال اگر یک بار که از خانه بیرون میرود اسباب بازی هایش پخش و نامرتب باشد نمی توانید توقع داشته باشید که دفعه بعد که بیرون می‌روید آنها را جمع کند.
  • اگر دوست فرزندتان اسباب بازی ها و وسایلش را جمع نکرد از فرزندانتان توقع نداشته باشید این کار را انجام دهد، از دوست فرزندتان بخواهید پس از پایان بازی در منزل شما اسباب بازی و وسایل را جمع کند.
  • وقتی فرزندتان در منزل دوستش مهمان است با والدین دوست او تماس بگیرید و مطمئن شوید آنها از فرزندتان می خواهند که بعد از بازی اسباب بازی ها و وسایل خود را جمع کند.
  • به پرستار یا کسانی که در ارتباط با فرزندتان هستند بگویید که فرزند شما مسئول جمع و مرتب کردن وسایل خود است.
  • به فرزندتان نشان دهید چطور از وسایل خود مراقبت کند، بدین ترتیب به فرزندتان یاد می‌دهید که نسبت به وسایلش احساس مسئولیت کند، برای مثال کفشهایش را خودش واکس بزند، دوچرخه اش را قفل کند.
  • اگر فرزندتان نمی تواند از وسایل خود مراقبت کند، اسباب بازی جدید برای او نخرید.
  • از فرزندتان بخواهید مبلغ خرید وسایل جدید را خودش بپردازد، اگر فرزندتان بخشی از پولش را صرف خرید وسیله ای کند، احتمالاً بیشتر از آن مراقبت خواهد کرد، برای مثال توپ فوتبال یا عروسکی جدید.
  • برای وسایل فرزندتان کمد، کتابخانه و پوشه تهیه کنید، روی قسمت‌های مختلف برچسب بزنید تا فرزندتان بداند هر وسیله ای را کجا بگذارد و همیشه وسایلش را مرتب کند و سر جایش بگذارد.
  • اگر فرزندتان وسایلش را سر جای نمی‌گذارد اجازه استفاده از آن وسیله را محدود کنید.
  • مطمئن شوید که فرزندتان می داند وسایلی را که خراب، گم و یا شکسته باید خودش آن وسایل را جایگزین کند.
  • مطمئن شوید مسئولیتهایی که بر عهده فرزندتان می گذارید متناسب با سطح توانایی او است.
  • در انجام مسئولیت های فرزندتان به او کمک کنید، هر وقت در انجام آنها موفق شد از او بخواهید آنها را به تنهایی انجام دهد.
  • هر روز صبح کارهایی را که توقع دارید انجام دهد به او یادآوری کنید تا بداند چه انتظاراتی از او دارید.
  • در صورت داشتن هر گونه سوال در باب تربیت کودکتان حتما به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

شماره تماس 22797836
close-link