مقالات

مقالات روانشناسی

مقالات روانشناسی به شما کمک می کند تا در مورد اطلاعات به روز روانشناسی اطلاع پیدا کنید؛ البته نکته مهمی که باید در مقالات روانشناسی به آن توجه کرد منابع آن و نویسندگان است.
به طور مثال اگر به دنبال یک مقاله در مورد روانشناس خوب در تهران هستید:
در ابتدا به نویسنده این مطلب توجه کنید، چه فردی این مطلب را نوشته است؟ در چه سایتی این مطلب منتشر شده است؟

مهم این است که مطلبی که مطالعه می کنید منبع کاملا علمی و درستی داشته باشد، با توجه به اینکه در حال حاضر هر فردی می تواند در داخل شبکه اینترنتی مقاله ای بگذارد، نکته مهم برای تشخیص اینکه این مقاله علمی است به طور مثال می تواند این باشد که در مجله معتبر نوشته شده باشد یا فردی با تحصیلات بالا در آن رشته آن را نوشته باشد.

افسردگی چیست؟

افسردگی چیست؟

افسردگی چیست؟: شاید بهتر باشد به جای آن، بگوییم که دقیقا افسردگی چیست؟ بگوییم افسردگی چه نیست. افسردگی فقط احساس موقتی گرفتگی و اندوه و یا «دلتنگی» نیست. افسردگی حالتی ورای غمگین بودن یا اندوه شدید بر اثر فقدان یک عزیز است. غمگین بودن و سوگواری، واکنشهایی طبیعی و موقتی در مقابل تنشهای زندگی هستند. این نوع از خلقها (حالت های روانی) در مدت زمانی نسبتا کوتاه (چندروزه چند هفته، یا در برخی از موارد کمی دیرتر) برطرف می شوند و فرد مجددأ وضعیت طبیعی خود را باز می یابد.
در مقابل، افسردگی – که غالبأبه آن افسردگی بالینی یا اختلال خلق یا اختلال عاطفی اطلاق می شود . ماهها یا حتی سالها فرد را گرفتار می کند. بیماریهای افسردگی بر احساسات، افکار، رفتار و سلامت جسمانی فرد تأثیر می گذارند.

اما معضل افسردگی واقعا تا چه حد جدی است؟ و افسردگی چیست؟

روانشناس ها افسردگی را اختلالی میدانند که نظیر هر بیماری دیگر، نیازمند دخالت و درمان است. در خصوص این نکته یک توافق کلی وجود دارد که از نظر عملکرد اجتماعی، افسردگی بالینی در میان تمام وضعیتهای مزمن، از همه ناتوان کننده تر است.

افسردگی از نظر عوارض جسمانی متعاقب، برحسب روزهای بستری شدن و آشفتگی جسمانی، در مرتبه دوم و پس از بیماریهای قلبی پیشرفته قرار دارد. افسردگی از بسیاری از اختلالات عمده ارگانیک (عضوی) و مزمن دیگر، ناتوان کننده تر است و هزینه اقتصادی آن، برحسب زمان های کاری از دست رفته و کاهش کارایی، بسیار هنگفت است. حادترین و بدترین همه آنها، بالابودن میزان خودکشی در میان مبتلایان به افسردگی است.

چگونه کسی می تواند بفهمد که آیا افسرده است یا خیر؟

افسردگی یک سندرم یا مجموعه ای از نشانه ها و علائم است. مجموعه ای عالی و بسیار رایج از معیارهای لازم برای تشخیص افسردگی، در یک نشریه رسمی آمریکایی به نام «کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( DSM – IV ‘)» متعلق به انجمن روانپزشکی آمریکا آمده است. این معیارها که روانپزشکان انگلیسی نیز آنها را پذیرفته اند و به کار می برند، عبارتند از:
1- داشتن خلق افسرده (که گاهی اوقات در کودکان و نوجوانان به صورت تحریک پذیری بروز می کند) در اکثر اوقات روز، و تقریبا در تمام روزها۔

۲. کاهش چشمگیر در میزان شوق و علاقه و لذت در تمام، یا تقریبا تمام فعالیتهای زندگی در اکثر اوقات روز و تقریبا در تمام روزها به گونه ای که ادراک خود فرد و مشاهدات دیگران از او در اکثر اوقات بر بی احساسی افراد
مبتلا به افسردگی دلالت دارند).

٣- کاهش محسوس وزن یا افزایش آن بدون تغییر رژیم غذایی (به میزان بیش از ۵ درصد کل وزن بدن در عرض یک ماه)، با کاهش / افزایش تقریبا هر روزه اشتها. (در کودکان، این حالت براساس ناتوانی در افزایش وزن به میزان مورد انتظار سنجیده می شود)

5- بی قراری روانی – حرکتی یا کندی روانی – حرکتی: نوعی شتاب با کندی در فعالیتها، و فرایندهای ذهنی (روانی)، تقریبا هر روزه، چنانکه دیگرانمتوجه آن شوند (نه صرفا تصورات ذهنی بی قراری با کندی در خود بیمار).

6- خستگی یا تحلیل انرژی به صورت تقریبا هر روزه.

۴- بی خوابی (کم خوابی) یا خواب زدگی (پرخوابی) تقریبا در تمام روزها

۷- احساس بی ارزشی و یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب (که می تواند هذیائی باشد) تقریبا هر روزه (نه صرفا ملامت و سرزنش خود یا احساس گناه به دلیل مریض بودن)

۸-کاهش توانایی در تفکر یا تمرکز حواس، یا نامصمم بودن، تقریبا هر روزه

۹- افکار تکراری یا مکرر در خصوص مرگ (نه فقط ترس از مرگ)، یا خودکشی بدون یک نقشه معین، با تلاش برای خودکشی، یا داشتن یک نقشه معین برای اقدام به خودکشی

آیا باید همه این نشانه ها را داشته باشیم تا افسرده محسوب شویم؟

خیر. برای اینکه شما یک فرد مبتلا به اختلال افسردگی عمده به شمار آییده حداقل باید پنج مورد از این نشانه ها را طی مدت دوهفته تجربه کرده باشید. مضافا اینکه حداقل یکی از دو نشانه اول یا دوم باید در شما وجود داشته باشد. و نهایتا اینکه افسردگی شما نباید عکس العمل طبيعي مثلا ناشی از مرگ یک عزیز تازه از دست رفته باشد.

هر فرد افسردهای لزوما تمام این نشانه ها را در خود ندارد. برخی از افراد تعداد کمی از این نشانه ها را دارند و برخی دیگر، تعداد بیشتری را، همچنین شدت این نشاندها در افراد مختلف و برحسب نوع افسردگی آنها. فرق می کند..

درصد پایینی از افراد که از افسردگی رنج می برند به خودی خود درمان می شوند، برای درمان افسردگی لازم است به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

مطالبی که شما به آن علاقه دارید:

افسردگی مزمن

تعریف افسردگی

آیا افسردگی درمان دارد؟

ویژگی های اعتماد به نفس بالا چیست؟

ویژگی های اعتماد به نفس

نگاهی به ویژگی های اعتماد به نفس :

در ابتدا ده ویژگی اصلی اعتماد به نفس را در این مقاله عمیقا بررسی خواهیم کرد. هنگامی که با اعتماد به نفس عمل می کنید، احتمالا مقدار قابل توجهی از این ده ویژگی در شما هست.

ویژگی های اعتماد به نفس :

هدف و ارزش: می دانید که چه می خواهید، مقصدتان کجاست و واقعا چه چیزی برایتان مهم است.

انگیزه: کاری که می کنید به شما انگیزه می دهد و خوشحالتان می کند. در حقیقت، آن چنان مجذوب کارتان می شوید که هیچ چیز نمی تواند حواستان را پرت کند.

ثبات عاطفی: هنگام برخورد با چالش ها، نگرشی توام با آرامش و تمرکز به چگونگی شناخت فردیت خود و نحوه برخورد با دیگران دارید، متوجه هیجانات دشوار، مثل خشم و اضطراب هستید؛ اما به جای اینکه بگذارید آنها بر شما غلبه کنند، با آنها کنار می آیید.

طرز فکری مثبت: حتی در مواجهه با مشکلات، توانایی خوشبین بودن ودیدن وجه مثبت همه چیز را دارید. برای خود و دیگران احترام مثبتی قائل اید.

خودآگاهی: می دانید در چه زمینه هایی مهارت دارید، شایستگی هایتان چیست و در نظر دیگران چگونه هستید، به این هم اذعان دارید که یک انسان هستید و انتظار نمی رود که حتما کامل باشید.

ادامه ویژگی های اعتماد به نفس:

انعطاف پذیری در رفتار: رفتارتان را با توجه به اوضاع تغییر میدهید. ضمن توجه به جزئیات، می توانید به کل مسائل هم توجه داشته باشید. در تصمیم گیری هایتان از نظرات دیگران هم استفاده می کنید.

اشتیاق برای پیشرفت: از پرورش ذهن خود لذت می برید و دوست دارید به جای اینکه نشان بدهید کارشناسی هستید که هیچ چیز برایش تازگی ندارد، از هر روزتان به عنوان فرصتی برای یک تجربه ی تازه استفاده کنید. یافته های جدید خود را به تجربیاتتان اضافه می کنید.

سلامتی و انرژی: با بدن خود مهربان هستید، به آن احترام می گذارید و احساس می کنید که انرژی شما آزادانه جریان دارد. بدون از پا افتادن موقعیت های دلهره آور و پر از استرس را اداره می کنید.

آمادگی برای ریسک کردن: توانایی آن را دارید که در شرایط نامطمئن کارکنید و حتی وقتی پاسخ همه چیز یا مهارت هر کاری را ندارید. برای انجام درست کارها به فعالیت های خود نظم بدهید.

داشتن هدف: شما در زندگی خود، یک حس قوی و فزاینده از انسجام و پیوستگی میان حوزه های مختلف دارید و برای آن یک آهنگ و هدف تعیین کرده اید.

در زندگی خود می توانید از این ویژگی ها اعتماد به نفس برای مشخص کردن این که در کدام نقطه از زندگی به دردسر افتاده اید، استفاده کنید، زیرا مشکل اصلی برای پیش رفتن، نداشتن اعتماد به نفس است. در صورتی که در هر یک از ویژگی های توضیح داده شده دارای اشکال هستید می توانید برای حل مشکل به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.


هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی چیست؟ این اصطلاح، برای بیان احساس مردانگی یا زنانگی فرد به کار می رود.

مفهوم هویت جنسی، بیان کننده آن است که فرد به طور معین و مشخص، خود را مرد یا زن بداند. هویت جنسی، بر اساس زیست شناسی افراد بنا می شود، از تجربیات اجتماعی متأثر است و برای اینکه ثبات و دوام پیدا کند، به گذشت زمان، نیاز دارد.

تقریبا هر کودکی تا سن ۲ تا ۳ سالگی، اعتقاد محکمی در مورد مؤنث یا مذکر بودن خود پیدا میکند و می تواند با قاطعیت بگوید: «من یک پسرم» یا «من یک دخترم»، ولی با این حال حتی اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد كامل نیست و باید تکامل یابد.

سوالات روانشناسی خود را در منوی بالای صفحه (قسمت روانشناس خوب) می توانید مطرح کنید..

به عقیده رابرت استولر، «هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با نرینگی یا مادینگی است». او بین جنسیت اجتماعی و جنسیت بیولوژیک، تمایز قائل می شود. اغلب این دو با همدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان، رفتار مردانه و زنان، رفتار زنانه از خود نشان می دهند؛ ولی ممکن است جنسیت و هویت جنسی با همدیگر در تعارض یا تضاد باشند.

هویت جنسی چیست؟ هویت جنسی، ناشی از سرمشق های بی شماری است که از اعضای خانواده، معلمان، دوستان، همکاران و پدیده های فرهنگی حاصل می شود. خصوصیات جسمانی ناشی از جنسیت بیولوژیک فرد – نظیر ظاهر و شکل بدن و ابعاد فیزیکی با سیستم ظریفی از محرک ها، از جمله پاداش و تنبيه و برچسب های جنسیتی والدین ارتباط دارد و از حاصل این ارتباط، هویت جنسی پدید می آید.

این مطلب نیز برای شما جالب است: اعتیاد جنسی چیست؟

بنابراین هویت جنسی در اثر عوامل زیر پدید می آید:

نگرشهای والدین و فرهنگ موجود در جامعه، دستگاه تناسلی خارجی کودک و عوامل ژنتیکی که از لحاظ فیزیولوژیکی تا هفته ششم زندگی جنینی فعال است. هرچند نفوذ عوامل خانوادگی، فرهنگی و بیولوژیک، ممکن است برقراری جنس نرینگی یا مادینگی را پیچیده کنند، افراد معمولا با جنسیت بیولوژیک خود، همانند سازی کرده و تقریبا حس مطمئنی از هویت خود پیدا می کنند، یعنی به هویت جنسی پایداری دست می یابند.

از خواهرم متنفرم: وقتی نسبت به خواهر و برادرهای­مان احساس نفرت داریم چه باید کرد؟

از خواهرم متنفرم

از خواهرم متنفرم برخی افراد آن قدر خوش شانس هستند که روابط صمیمی و حمایتگرانه­ای با خواهر و برادرهایشان دارند که گاهی اوقات این روابط بسیار عمیق‌تر از دوستی‌ها هستند.

با این حال، برخی دیگر ممکن است با خواهر و برادرهای­شان خوب کنار نیایند و با آن­ها نسازند. اگر احساس می‌کنید از خواهرتان متنفرید باید بگوئیم که در این مورد تنها نیستید. دعوا کردن خواهر و برادرها با هم امری عادی است که می‌تواند به مرور زمان منجر به رقابت و نفرت و کینه شود(در این صورت توصیه می شود به یک تراپیست خوب مراجعه کنید).

کینه و نفرت نسبت به یک خواهر یا برادر می‌تواند در هر سنی شکل بگیرد، در کودکی یا بزرگسالی. و این کینه و نفرت ممکن است به مرور زمان تشدید شود یا با گذر زمان از بین برود. خیلی از خواهر و برادرهای بزرگسال کنار آمدن با همدیگر برایشان سخت است و نمی‌توانند با هم باشند و اگر کنار هم باشند حتماً سر چیزهای مختلف با یکدیگر دعوا می­کنند. برخی خواهر و برادرها حتی به خاطر رقابت‌های خواهر و برادری از همدیگر یا خانواده‌هایشان جدا می‌شوند.

این مقاله به بررسی برخی از دلایل برای اینکه چرا شما از خواهرتان متنفرید و راهبردهای مقابله‌ای که می‌توانند مفید باشند می‌پردازند.

بیشتر بخوانید: بهترین مرکر نوروفیدبک در تهران کجاست؟

دلایل نفرت از خواهر(چرا از خواهرم متنفرم)

دلایلی برای اینکه چرا شما از خواهر خود متنفر هستید وجود دارند:

  • میزان توجه متفاوت پدر و مادر: شاید شما یا خواهرتان احساس کنید که پدرو مادرتان یکی از شما را به دیگری ترجیح می‌دهند که همین می‌تواند منجر به رقابت و کینه و نفرت بین شما دو نفر بشود.
  • حسادت: اینکه خواهر و برادرها با همدیگر مقایسه شوند امر غیرعادی‌ای نیست، حالا یا توسط دیگران و یا خودشان. روانشناسی به نام ایمی داراموس[1] که یک روانشناس بالینی رسمی و نویسنده کتاب درک اختلال مرزی است بدین نکته اشاره می‌کند که این امر می‌تواند باعث تقویت حسادت یا احساس کم آوردن بشود که موجب درگیری و تعارض می‌گردد.
  • تکامل شخصیت‌ها: همچنان که شما و خواهرتان بزرگ‌تر می‌شوید، شخصیت‌ها، سلایق، عادت‌ها و نیازهای شما نیز ممکن است متحول شوند و ممکن است رویارویی شما با هم برایتان سخت بشود و همین باعث دور شدن­تان از هم می‌گردد. عدم تأیید انتخاب‌های همدیگر می‌تواند باعث اختلاف و دعوا بشود.
  • عوامل استرس زا: عوامل استرس زای خارجی بسته به واکنش شما نسبت به آن‌ها می‌توانند بر روابط شما با خواهرتان تأثیر گذاشته و منجر به نفرت و کینه شوند.

بیشتر بخوانید: درمان بی جنس گرایی چیست؟

  • سوء استفاده: اگر خواهرتان از شما سوء استفاده کرده باشد یا به شدت به شما ضریه زده باشد این می‌تواند موجب نفرت و کینه شما نسبت به او بشود. داراموس می‌گوید: نفرت واقعی معمولاً یعنی سوء استفاده جدی‌ای از طرف کسیکه از شما به شیوه‌ای متحول کننده بهره برده وجود دارد. افراد همچنین گاهی اوقات در صورتی احساس نفرت می‌کنند که سوء استفاده گر بوده باشند و نخواهند با آن بخش از وجود خودشان مواجه شوند.
  • ارزش‌های خانوادگی: ارزش‌های والدین شما و پویایی‌های خانواده شما همچنین در رابطه شما با خواهرتان نقش دارند. به عنوان مثال، خواهر و برادرهایی که والدینی دارند که فکر می‌کنند خشونت امری طبیعی است ممکن است بیشتر از والدینی که نظرات­شان را با احترام ابراز می‌کنند مستعد دعوا باشند.
  • کمبود وقت خانواده: صرف کردن وقت حین غذاخوردن، مسافرت‌ها و آخر هفته‌ها می‌تواند به ایجاد پیوندهای خانوادگی محکم کمک کند. صرف نکردن وقت کافی با همدیگر به عنوان خانواده می‌تواند باعث ایجاد احتمال دعوای شما با خواهر یا برادرتان بشود.
  • فرافکنی احساسات: کاملاً احتمال دارد که شما احساسات­تان را به خواهرتان فرافکنی کنید. به عنوان مثال، داراموس می‌گوید ممکن است شما از چیزی که کنترلی بر آن ندارد ناراحت باشید و دق دلی‌تان را سر آن‌ها خالی کنید.

در صورتی که احساس می کنید در این مورد احتیاج دارید که با کسی صحبت کنید، می توانید به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه کنید.

بیشتر بخوانید: ویژگی های افراد درون گرا چیست؟

راهبردهای مقابله‌ای

نفرت یک حس شدید است که می‌تواند از لحاظ هیجانی خسته کننده باشد. به علاوه، همچنین ممکن است به خاطر نفرت از خواهرتان به جای دوست داشتن او یا نبخشیدنش هیجانات دیگری مانند احساس گناه یا شرم را نیز تجربه کنید.

راهبردهایی وجود دارند که می‌توانند به شما در مقابله با هیجاناتی که تجربه می‌کنید کمک کنند.

اولویت دادن به موضوع امنیت

داراموس می‌گوید: اگر بتوانید شیوه خاصی که خواهرتان به شما آسیب زده را پیدا کنید، بهتر است تا آن­جایی که شرایط اجازه می‌دهد از او، حداقل موقتاً، فاصله بگیرید تا بتوانید به دقت به موقعیت­تان فکر کنید. اگر هنوز هم خطری امنیتی وجود داشته باشد باید امنیت­تان را نسبت به هر چیز دیگری در اولویت قرار دهید.

درک رفتارهای والدین

اگر فکر می‌کنید پدرو مادرتان خواهرتان را به شما ترجیح می‌دهند، ممکن است اغلب احساس کنید توسط آن‌ها کوچک و خوار می‌شوید. با این حال، بررسی رفتار آن‌ها و درک علت‌هایشان می‌تواند کمک کننده باشد. ممکن است والدین­تان عمداً خواهرتان را به شما ترجیح بدهند و شاید متوجه نباشند که رفتارهایشان احساسات شما را جریحه دار می‌کنند.

مثلاً، ممکن است والدین­تان بدین خاطر با خواهرتان صمیمی‌تر باشند که نزدیک هم زندگی می‌کنند و بنابراین بیشتر اوقات همدیگر را می‌بینند. یا ممکن است آن‌ها علاقمندی های مشترکی با خواهرتان داشته باشند که باعث پیوند آن‌ها با یکدیگر شده است.

رفتن به دنبال درمان برای موضوع چرا از خواهرم متنفرم

اگر از خواهرتان متنفرید و دلیل واقعی‌اش را درک نمی‌کنید یا فکر می‌کنید مشکل شما مسائل خودتان هستند، حتماً به سراغ درمان بروید.

داراموس می‌گوید: ممکن است خشم غیرمنطقی و بی دلیلی داشته باشید که باید آنرا بینش یابی کرده و روی آن کار کنید یا ممکن است چیزی را به آن‌ها فرافکنی می‌کنید. در هر صورت این خشم اغلب غیرمنطقی بوده و منجر به تصمیماتی می‌شود که باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود.

درمان می‌تواند روشی مفید برای درک این موضوع باشد که چرا شما از خواهرتان متنفرید و چطور می‌توانید با احساسات­تان مقابله کنید.

بیشتر بخوانید:آیا دکتر روانشناس زن خوب برای من مناسب تر است یا مرد؟

اجتناب از رقابت کردن

ممکن است تمایل داشته باشید که با خواهرتان رقابت کنید. این تمایل ممکن است از سنین بسیار پائین در شما ریشه گرفته باشد و بقیه اعضای خانواده نیز به آن دامن زده باشند (مثلاً ممکن است حرف‌هایی از این دست به شما بزنند: خواهرت شغل پردرآمد و خوبی داره!)

از رقابت با خواهرتان پرهیز کرده و سعی کنید خودتان را همانطوری که هستید بپذیرید. به خودتان به عنوان فردی کامل نگاه کنید که سخت کوش است نه کسی که حقوق و درآمدش به اندازه خواهرش نیست.

مرزها و حدو حدودی را تعیین کنید

تعیین مرزها و حدو حدودها در رابطه شما با خواهرتان می‌تواند برای محافظت از شما مفید باشد. این مرزها  بسته به اینکه شما به چه چیزی راحت‌ترید می‌توانند اشکال و مدل‌های مختلفی داشته باشند.

مثلاً، ممکن است احساس کنید که بحث کردن در مورد برخی موضوعات خاص خارج از حد و حدود تعیین شده شما هستند یا ممکن است نخواهید خارج از دورهمی های خانوادگی با خواهرتان وقت بگذرانید.

حمایت و پذیرشی که به آن نیاز دارید را پیدا کنید

حتی اگر با خواهرتان صمیمی و نزدیک هم نباشید می‌توانید در حیطه‌های دیگر حمایتی که می‌خواهید را پیدا کنید. داراموس توصیه می‌کند که دور و برتان را با افرادی پر کنید که به شما اهمیت می‌دهند و از شما حمایت می‌کنند. از جمله با والدین­تان، شریک عاطفی، فرزندان، دوستان یا سایر اعضای خانواده، همکاران، گروه‌های حمایتی و افراد دیگری که در زندگی شما حضور دارند.

جدای از افراد، شاید بتوانید حس پذیرش و تعلق را در معنویت، هنر، موسیقی، کتاب‌ها و فیلم‌ها هم پیدا کنید.

کلام آخر در ارتباط با از خواهرم متنفرم

روابط خواهر و برادری اغلب روابطی متلاطم هستند و در برخی موارد این روابط ممکن است منجر به رقابت و نفرت و کینه شوند. داراموس بدین موضوع اشاره می‌کند که نفرت از یک شخص یک شیوه دردناک زندگی کردن است و توصیه می‌کند که در این صورت باید به سراغ درمان، راهنمایی معنوی و همراهی کسانی بروید که به شما اهمیت می‌دهند و از شما حمایت می‌کنند.

چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد؟

چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد
در این مقاله ما قصد داریم به این مسئله بپردازیم که چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد؟ این گزینه از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای کسب نتیجه بهتر می توانید به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه کنید. وب سایت ما را مطالعه کنید تا از بهترین روانشناس تهران اطلاع کسب کنید.

تعریف اضطراب

به عنوان پیش گفتار لازم است بطور خلاصه تعریفی از اضطراب گفته شود تا هرچند مختصر با این موضوع آشنایی پیدا کنیم. اختلال اضطراب ترکیبی از احساس های ترس و دلهره نسبت به وضعیتی است که در آن عامل یا عوامل خطر ناکی وجود ندارد. فرد بطور مداوم تشویش یا دلشوره دارد. اضطراب معمولا بعد از اتفاق یا حادثه ای استرس زا برای فرد بوجود  می آید.
لازم است بدانیم که اختلال اضطراب انواع مختلفی دارد. برخی از آن ها عبارتند از:
·         اضطراب اجتماعی
·         اضطراب فراگیر
·         فوبیا
·         وسواس
·         سندروم موج انفجار

اضطراب در روابط

اختلال اضطراب در روابط  هم به وجود  می آید. شخص دچار این اختلال شده و دائما ترس از دست دادن را در خود احساس می کند. رابطه ها در زندگی  همه افراد وجود دارند. اضطراب در روابط ممکن است دلایل گوناگونی داشته باشد که برخی از آن ها عبارتند از:

رابطه اجتماعی

این اضطراب زمانی دامنگیر فرد می شود که فرد احساس می کند دید و نظر جامعه در مورد او تغییر کرده و او را منزوی می کند. همه او را تحت نظر دارند و منتظر سر زدن اشتباه از طرف او هستند.

اضطراب در روابط فردی

دراین اختلال به فرد این احساس دست می دهد که برخورد طرف مقابل نسبت به او عوض شده. ممکن است این شخص یکی از اعضای خانواده همسر یا دوست او باشد.

اصطراب فراگیر

دراین نوع اختلال زمانی رخ می دهد که فرد منتظر وقوع حادثه تلخ مانند مرگ یا تصادف وحشتناک برای یکی از عزیزان یا افراد خانواده خود می باشد.

فوبیا

این اختلال و ترس معمولا در مواقع خاصی بروز می کند. ترس از ارتفاع یا دیدن بعضی حیوانات موذی و یا تاریکی.

عوارض ابتلا به اضطراب در روابط

با این که این اختلال یک نوع بیماری ذهنی است اما روی سلامتی جسمی و فیزیکی فرد تاثیر می‌گذارد. مشکلاتی که بر اثر این اختلال بوجود می ابد عبارتند از:
·         بیماری قلبی
·         اضافه وزن وچاقی
·         مشکلات گوارشی
·         تضعیف سیستم ایمنی بدن
·         مشکلات تنفسی
·         خطر سقط جنین وزایمان زودرس
·         قائدگی نامنظم ویائسگی زود هنگام
·         ناتوانی جنسی در مردان
·         تشدید بیماری های پوستی
·         مانند اگزما وقارچ
·         حساسیت به نور وکاهش بینایی
·         خطر ابتلا به دیابت وفشار خون

راههای درمان و کنار آمدن با اضطراب در روابط

بهترین راه برای درمان مراجعه به کارشناس و متخصص این اختلال و بیماریست. برای کنار آمدن با این مسئله بهتر است از چند راه اقدام شود که بستگی به نوع اضطراب و اختلال دارد. یکی از این راهها دارو درمانی است که برای درمان نوعی از این اختلال مفید است.

روان درمانی برای اضطراب در روابط

روان درمانی یکی دیگر از این راه ها می باشد که با مشاوره و روانکاو یا روانشناس به پیدا کردن علت و ریشه این اختلال پرداخته می شود. سپس باید نسبت به کنار آمدن با آن اقدام کرد.

تغییر سبک زندگی

یکی از عوامل ایجاد اضطراب نحوه سبک زندگی در پیشرفت می باشد
. مصرف الکل، غذاهای چرب و فست فودی و عدم تحرک ازجمله این عوامل می باشد. پس باتغییر این عادات می ‌توان به درمان و کنار آمدن با این اختلال کمک کرد.

مراقبه وخوداگاهی

 تمرین های مراقبه و خود آگاهی به طور منظم کمک بسیار شایانی به کنار آمدن و درمان اختلال می کند.  لازم به یادآوریست که تقویت انگیزه های زندگی، بودن بیشتر کنار دوستان و اعضای خانواده، شرکت در کارها وخدمات اجتماعی خیرخواهانه کمک خیلی زیادی به شما می کند.

نکات نهایی مربوط به اضطراب در روابط

اضطراب در روابط می تواند به زوجین نیز منتهی گردد. ممکن است در مسیر زندگی دچار این اختلال شوند. این اختلال ممکن است از طرف هریک از زوجین اتفاق بیافتد. در اوایل آشنایی و دوران نامزدی خطر از دست دادن همدیگر و یا طرد شدن از طرف مقابل می تواند انگیزه ای برای به وجود آمدن اضطراب باشد. در این مواقع بهترین کار همکاری متقابل زوجین می باشد. درک طرف مقابل هم اهمیت بسیار زیادی دارد.  بهترین نوع از این همکاری تشویق به شرکت در کلاس ها و جلسات مشاوره ای می باشد. شرکت در این جلسات مشاوره ای و روانکاوی می تواند ضمن واکاوی در گذشته بهترین راه درمان را یافته و به حل اختلال اضطراب تا بهبودی کامل کمک کند. شما می توانید به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه کنید.
خواهشمند است نظرات و پیشنهادات خود را در خصوص چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد با ما در میان بگذارید.

فواید مراقبه چیست؟

فواید مراقبه چیست؟

فواید مراقبه چیست؟ خواه با فشار روانی عمده و کنترل ناپذیر مانند داغدیدگی و یا با مشکلات و چالش های روزمره زندگی روبرو باشیم، یک راه کنار آمدن این است که توجه خود را به چیزی غیر از نشخوارذهنی و افکار مرتبط با فشار روانی متمرکز سازیم و در عین حال که وجود آنها را انکار نمیکنیم، فعالانه خود را از آنها جدا کنیم.

این فرایند اساس انطباق های غربی شده اشکال عرفانی مراقبه شرقی مانند کاهش فشار روانی مبتنی بر تمرکز ذهنی، مراقبه متعالی جانکا بات زین و پاسخ آرمیدگی هربرت بنسونه (۱۹۷۵) است، همه این فنون مستلزم آن است که همه روزه در اوقات تعیین شده در محلی به دور از عوامل حواسپرتی ساکت بنشینم و سپس، در عین حال که می پذیریم انواع افکار(مثبت و منفی) ممکن است بر هشیاری مان وارد شوند، توجه خود را روی لحظه حاضر با یک محرک ثابت مانند تنفس خود یا کلام خدایی (مانترا) متمرکز سازیم.

سوالات روانشناسی خود را در منوی بالای صفحه (قسمت روانشناس خوب) می توانید مطرح کنید..

به جای اینکه افکارمان را فرونشانیم یا خودمان را به ورود و خروج آنها در هشیاری مان مشغول کنیم، فقط به مشاهده می پردازیم، در مراقبه مبتنی بر تمرکز ذهنی، ما فقط نقش یک مشاهده گر را ایفا میکنیم و محو شدن افکارمان را تماشا می کنیم. در این فن پی می بریم که بخشی از افکار خودمان نیستیم، بلکه رها هستیم تا آنها را مشاهده کنیم. ما همچنین تشخیص می دهیم که افکارمان حقیقت نیستند و لذا مجبور نیستیم آنها را واقعی تلقی کنیم.

احتمالا این مطلب نیز برای شما جالب است: پیشگیری از افسردگی

حال می خواهیم بدانیم فواید مراقبه چیست؟

مجموعه عظیمی از شواهد علمی وجود دارد که نشان می دهد مراقیه، که این فرایند را دربر می گیرد، بر نشاط روانی آنی و بلند مدت بسیاری از افراد سالم و کسانی که مشکلات سلامت روانی و جسمی دارند، تأثیر مثبت دارد (مرفی و دانران، ۱۹۹۹؛ شاپیرو و همکاران، ۲۰۰۲)، در کوتاه مدت به کاهش انگیختگی فیزیولوژیکی و حالت روانی مثبت می انجامد و در بلند مدت به سلامت بهتر منجر می شود.

تغییرات فیزیولوژیکی کوتاه مدت کاهش در ضربان قلب و میزان تنفس، افت در میزان نوسانات هدایت لحظه ای پوستی، پایین آمدن سطح کرتیزول و بالا رفتن میزان امواج آلفای LFG را شامل می شود. مراقبه در بلند مدت می تواند دامنه کارکردهای روانی از جمله کارکرد شناختی، خلاقیت و همدلی را بهبود ببخشد. مراقبه همچنین در دراز مدت می تواند در اداره وضعیت هایی مانند بیش تنشی و درد مزمن و وضعیت های روان شناختی مانند اضطراب و افسردگی کمک کند.

یک آزمایش مهم کنترل شده و مبتنی بر برنامه تمرکز ذهنی در مورد افرادی که افسردگی مزمن داشتند نشان داد که بازگشت بیماری در مورد کسانی که به مراقبه و تمرکز ذهنی پرداخنه اند در مقایسه با کسانی که به مراقبه و تمرکز ذهنی نپرداخته اند به یک دوم کاهش یافت.

تمایلات جنسی طبیعی

تمایلات جنسی طبیعی

تمایلات جنسی طبیعی (بهنجار):

تعریف تمایلات جنسی طبیعی دشوار است. در واقع، تعریف تمایلات جنسی نابهنجار آسان تر است. یعنی رفتارهای جنسی که برای خود یا دیگران مخرب است، قابل هدایت به سوی یک شریک جنسی نیست، تحریک اعضای جنسی اولیه در آن وجود ندارد، به طور نامتناسبی همراه اضطراب و احساس گناه است یاحالت وسواس دارد.

در برخی شرایط، روابط جنسی خارج از محیط زناشویی، خودارضائی و انواع مختلف تحریکات جنسی که به اعضای غیر از اعضای اولیه جنسی مربوط می شود، ممکن است در محدوده طبیعی و بهنجار قرار گیرد. تمایلات و رفتارهای جنسی متنوع هستند و تعامل پیچیده چندین عامل، آنها را تعیین می کنند. این تمایلات و رفتارها، تحت تأثیر روابط با دیگران، شرایط زندگی و فرهنگ محیط اطراف، قرار می گیرند.

انسان همچون سایر حیوانات همواره به رابطه جنسی علاقمند بوده و تقریبا هر نوع رفتار جنسی را از خود نشان داده است. در دوران رنسانس، لئوناردو داوینچی، آمیزش جنسی انسان را از لحاظ تشریحی مطالعه کرد که در نقاشی های کتب خود، حاصل آنها را ترسیم نموده است. تمایلات جنسی با سایر عوامل شخصیتی، ساختار بیولوژیک و احساس و برداشت عمومی فرد از خویشتن، ارتباط تنگاتنگی دارد و شامل ادراک مردانگی یا زنانگی بوده و بازتاب تجارب رشدی فرد در مورد رابطه جنسی در طول عمرش است.

در صورتی که احساس می کنید در این زمینه ممکن است مشکلی داشته باشید می توانید با یک روانشناس خوب این مساله را مطرح کنید.

تمایلات روانی – جنسی:

تمایلات جنسی شخص، چنان با كل شخصیت او در هم آمیخته است، که صحبت از تمایلات جنسی به عنوان پدیده ای مستقل، در واقع غير ممكن است. بنابراین اصطلاح روانی – جنسی برای توصیف رشد و کارکرد شخصیت و تأثیر تمایلات جنسی بر آن به کار می رود. مفهوم این اصطلاح نه محدود به احساسات و رفتارهای جنسی است و نه در مفهوم وسيع فروید، معادل زیست مایه است.

از نظر فروید، تمام فعالیت ها و تکانه های لذت بخش، ریشه جنسی دارد. این تعمیم، سبب تحریف مفاهیم جنسی در نزد عوام گردید و نمای درهم و برهمی از انگیزش را به روانپزشکان معرفی کرد، برای مثال، برخی از فعالیت های دهانی به تغذیه مربوط است و برخی دیگر معطوف به کسب ارضاء میل جنسی. هر دوی آنها، فعالیت های لذت طلب محسوب می شوند و در هر دو از یک عضو استفاده می شود ولی برخلاف اعتقاد فروید، هر دو فعالیت لزوما جنسی نیستند.

اگر به تمام رفتارهای لذت طلب، برچسب جنسی بزنیم، تعیین دقیق انگیزش ها غیرممکن می شود. افراد، ممكن است از فعالیت های جنسی برای اقناع نیازهای غیرجنسی مانند وابستگی، پرخاشگری، قدرت، شأن و مقام استفاده کنند، ولی این احتمال نیز وجود دارد که تکانه های جنسی و غیر جنسی تواما موجب انگیزش رفتار شوند، تحلیل رفتار به درک انگیزه های زیربنایی فردی و تعامل آن ها بستگی دارد.

منبع: کتاب تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

برای شما این مطلب نیز جالب است: انحراف جنسی چیست؟

روانشناس کودک خوب

روانشناس کودک خوب در تهران

روانشناس کودک خوب: دنا کلانی روانشناس و درمانگر کودک و نوجوان با سابقه درمان بیش از ۱۰۰۰ کودک و نوجوان

برای تعیین وقت و هماهنگی برای مشاوره با خانم دنا کلانی با شماره 22797836 می توانید تماس بگیرید.

  • کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران با معدل الف
  • روانشناس متخصص کودک و نوجوان
  • دانش آموخته مدرسه تیزهوشان(راهنمایی و دبیرستان)
  • رویکرد درمانی: شناختی رفتاری برای کودکان و نوجوانان
  • درمان اضطراب، افسردگی و وسواس در کودکان و نوجوانان
  • درمان کودکانی که دچار آسیب و تروما شده اند
  • درمان پرخاشگری و لجبازی کودکان و نوجوانان
  • مشاوره در زمینه سنجش استعدادهای کودکان
  • مشاوره و درمان کودکان و نوجوانان خجالتی و با عزت نفس پایین
  • آموزش مهارت های زندگی به کودکان و نوجوانان
  • عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران

روانشناس کودک خوب

روانشناس کودک خوب در تهران

یک روانشناس کودک خوب چه ویژگی هایی دارد؟

روانشناس کودک خوب کسی است که دارای مدارج علمی کافی و معتبر باشد، به مراحل رشد کودک و نظریه های این حوزه تسلط داشته باشد تا بتواند عوامل موثر بر رشد روان کودک را در نظر بگیرد و مداخله ای علمی برای تسریع و بهتر شدن بلوغ روانی کودک ارائه کند.

چه چیزهایی را باید در مورد افسردگی کودکان بدانیم:

درمان بین فردی: رویکردی که در آن درمانگر به نوجوانان کمک می‌کند تا یاد بگیرند چطور باید مشکلات رابطه‌ای‌شان که ممکن است در افسردگی‌شان نقش داشته باشند یا از آن نشئت گرفته باشند، را مدیریت و  مهار کنند.

توصیه انجمن روانشناسی امریکا این است که بهتر است روان درمانی همواره مؤلفه‌ای از درمان افسردگی کودکان و نوجوانان باشد.

داروها

بازدارنده‌های بازجذب سروتونین انتخابی (SSRIs) به عنوان گزینه ضدافسردگی اصلی برای کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی به شما می‌روند. فقط دو بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی- یعنی پروزاک (فلوکستین) و لکساپرو (escitalopram)- برای استفاده در درمان افسردگی کودکان و نوجوانان مورد تأیید سازمان غذا و دارو هستند.

روانشناس کودک شما ممکن است یک بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی متفاوت یا یک بازدارنده بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین (SNRI) را نیز تجویز کند، در صورتی که از نظرش این گزینه برای فرزند شما از همه بهتر باشد. که به این کار مصرف خارج از برچسب می گویند و روشی نسبتاً رایج است.

داروهای ضدافسردگی‌ و افکار خودکشی

در حالیکه داروهای ضدافسردگی‌ می‌توانند راه موثری برای درمان افسردگی کودکان باشند، اما مصرف آنها با عوارض جانبی جدی‌ای همراه است مانند افکار خودکشی در افراد زیر 25 سال. گرچه این عارضه جانبی نادر است، اما سازمان غذا و دارو امریکا (FDA) در حال حاضر می‌خواهد که حتماً روی جعبه همه داروهای ضدافسردگی‌ها هشدار در مورد افزایش احتمال خودکشی قید شود.

این بدان معنا نیست که داروهای ضدافسردگی نباید توسط افراد در این رده سنی مصرف شوند. بلکه صرفاً معنایش این است که این داروها باید با دقت تحت نظارت پزشکان و مراقبان مصرف شوند، بخصوص در یکی دو هفته اول بعد از شروع مصرف ضدافسردگی‌ها.

مقابله

برای موارد خفیف افسردگی، ایجاد تغییراتی در سبک زندگی اغلب می‌تواند راهی مؤثر برای رفع احساسات مربوط به افسردگی باشد. چیزهایی مثل پیدا کردن راههایی برای مدیریت استرس، انجام منظم ورزش جسمانی، استفاده از تکنیک‌های آرامسازی، و ایجاد یک سیستم حمایت اجتماعی قوی‌تر می‌توانند به بهبود حس کودک کمک کنند.

در ادامه برخی از گام‌های پیش فعالانه‌ای که یک روانشناس کودک خوب عنوان می کند که می‌توانید برای ترغیب مهارت‌های مقابله‌ای سالم و حمایت از سلامت روان بردارید را ذکر می‌کنیم:

  • در مورد اینکه مراقبت از جسم چگونه به مراقبت از ذهن هم کمک می‌کند صحبت کنید. توضیح دهید که خوردن مواد غذایی و انجام ورزش زیاد چقدر برای سلامت روانشان خوب است توضیح دهید.
  • اطمینان حاصل کنید که فرزندتان برنامه خواب ثابت و منظمی داشته باشد. قبل از رفتن به رختخواب دستگاهها را خاموش کنید و مطمئن شوید که فرزندتان به رختخواب می‌رود و هر روز سر ساعت معینی از خواب بیدار می‌شود.
  • به فرزندتان کمک کنید تا یک زندگی اجتماعی پر و تقویت شده داشته باشد بدون اینکه برنامه زمانی‌اش را بیش از حد شلوغ و پر کنید. مسئولیت‌هایی را برایش تعیین کنید و بخاطر مسئولیت پذیر بودنش به او پاداش بدهید.
  • به فرزندتان نحوه حل مسئله، و مدیریت هیجاناتشان به روش‌های سالم، و توسعه راهبردهایی که به آنها در مقابله با ناکامی و شکست کمک می‌کنند را آموزش دهید. در مورد سلامت روانی خودتان هم صحبت کنید و سالم ماندن را به اولویتی در خانواده‌تان تبدیل کنید.

در نهایت، تصمیم گیری در مورد اینکه چه گزینه‌های درمانی‌ای به کار بروند به عهده خود سرپرستان کودک است. والدین و کودکان باید حتماً در مورد درمان و خطرات احتمالی و مزایای هر گزینه آموزش ببینند.

بیشتر بخوانید: روانشناس خوب در تهران

حرف آخر

افسردگی کودکان می‌تواند تاثیری جدی بر زندگی یک کودک بگذارد، بنابراین همیشه باید مراقب علائم هشدار دهنده مبنی بر اینکه ممکن است فرزندتان افسرده باشد، باشید. با فرزندتان در مورد احساساتش صحبت کنید، و مراقب باشید که همچنان حمایتگر باشید و موضعی غیرقضاوتی اتخاذ کنید. خوشبختانه، مداخلات زودهنگام و مراجعه به روانشناس کودک می‌توانند کمک کنند که کودکان پیش از آنکه نشانه‌های افسردگی‌شان عوارضی جدی برای زندگی و توانایی عملکردی‌شان ایجاد کنند، به مسیر اصلی و درست زندگی خود برگردند.

زنان موفق چه عادت هایی دارند؟

عادت های زنان موفق

در دنیای مادی امروز لحظه های شاد زیاد به دست می آیند. شادی خرید یک لباس نو، شادی خرید آخرین مدل گوشی دلخواه و …. اما همه این ها گذرا هستند. بعد از مدتی لباس شما که روزی عاشقش بودید و یا گوشی دلخواهتان با مدل جدیدتری عوض می شود. بدین گونه شما دیگر احساس شادی نخواهید کرد. اگر بخواهیم در مورد موفقیت هم صحبتی کنیم بایستی بدانیم که آن را در چه می بینیم؟ موفقیت را می توان کمال یک فرایند نامید و برای تعریف آن بایستی فقط این را در ذهن خود پرورش دهیم که این کمال فرایند را بر مبنای خواسته خودتان مشخص کنید. تعریف شما ازموفقیت مهم است چرا که زندگی شماست. با این مقدمه سراغ آدم های موفق خواهیم رفت و اینکه زنان موفق چه عادت هایی دارند؟

عادت های زنان موفق

هر زنی از موفقیت تعریفی متفاوت خاص خود را دارد. زن های موفق بسیاری در دنیا وجود داشته، دارد و خواهد داشت. خانم ها عمدتا برای رسیدن به اهداف خود راه مشترکی را برگزیده اند که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.

هدف گذاری در شروع کار

در پاسخ به این سوال که زنان موفق چه عادت هایی دارند،همیشه موفقیت نمی تواند شانسی باشد. زنان موفق در شروع کار هدف شان را مشخص می کنند. بنابراین می دانند که چه می خواهند. خانم های موفق ممکن است توانایی های محدودی داشته باشند اما همین توانایی را قبول دارد. در نظر داشته باشید که میزان اعتقاد و ایمان فردمشخص می کند که می تواند به موفقیت برسد یا نه.

زنان موفق کمال گرای مطلق نیستند

تحقیقات نشان داده صرف وقت و انرژی برای رسیدن به کمال گرایی غیر ممکن و در انتها موجب افسردگی خواهد شد. این را بدانید که برای رسیدن به موفقیت نباید با خودتان در نبرد باشید. این کار به شما ضربه خواهد زد. یکی از زنان موفق می گوید شما هر چه مقام بالاتری داشته باشید بهتر است. این باعث می شود بهتر اوضاع را کنترل کنید.

بهترین روانشناس تهران

جدیت درکارها در زنان موفق

زنان موفق در کارهای خود جدی هستند و از اینکه وقت شان به بطالت بگذرد ناراحت هستند. خانم های موفق عمیقا اعتقاد دارند که اگر کاری را انجام می دهند با اراده و میل خودشان باشد. اگر می خواهند موفق باشند باید با علاقه و به بهترین نحو و با جدیت کامل انجام می دهند.

زنان موفق به سلامتی جسم خود اهمیت می دهند

خانم های موفق در کنار کار روزانه برای سلامتی خود ورزش منظم را در برنامه های روزانه خود قرار داده اند و معتقد هستند سلامتی ملاک اصلی موفقیت می باشد.

رسیدن به هدف

خانم های موفق به خوبی می دانند که به همه برنامه های خود برای یک ماه یا بیشتر برسند و آن ها را کاملا انجام دهند. بنابراین از نرسیدن به هدف مایوس نمی شوند. این را سرلوحه کار خود قرارمی دهند که همه چیز را با هم داشته باشند. بنابراین در ادامه کار خود جدی بوده و از پرداختن به کارهای اضافی خودداری می کنند.

اولویت بندی کارها در خانم های موفق

خانم ها به خوبی می دانند که اولویت بندی در کارها یکی از عوامل موفقیت می باشد. خانم های موفق ابتدا اولویت را به خانه و خانواده می دهند. خانم های موفق می دانند که چگونه بین مسئولیت های بیرون و داخل خانه تعادل برقرار کنند.

انتخاب های دشوار

خانم های موفق کارهایی را انتخاب می کنند و در آن موفقیت به دست آورند که قبلا کسی این راه را نرفته باشد. خانم های موفق می دانند که می توانند بیشتر سازنده باشند تا رویا پرداز

اعتمادسازی در خانم های موفق

خانم های موفق از ابتدای کار یک دایره اعتماد سازی برای خود می سازند و با کسب اعتماد می توانند کارهای خود را به بهترین نحو انجام دهند.

نکته پایانی این که باید بگوییم زنان موفق بسیاری در طول تاریخ وجود داشته اند که همه قابل شناسایی هستند. زن هایی که عمدتا با تلاش و پشتکار به این هدف رسیده اند. همان گونه که از بررسی زندگی این زنان پیداست همگی راه مشترکی را پیموده اند و آن چیزی نبوده جز تلاش، پشتکار و جدیت. از این رو باید در این زمینه دقت کافی داشت و مسیری را رفت که به نتیجه اساسی می رسد.

 

روانشناسی تغییر رفتار

روانشناسی تغییر رفتار

فیلسوف فرانسوی راوایسون (1838/2008) در مقاله خود درباره عادت، عادات را عارضه ای آشنا اما مرموز توصیف می کند. اعمالی که با گذشت زمان تکرار می شوند و به تدریج تبدیل به عادت هایی می شوند. روانشناسی تغییر رفتار بیان می کند که برخی از عادت ها به طور ناخودآگاه از استرس داخلی یا خارجی ایجاد می شوند و اینها عادتهای منفی یا ناسازگار هستند.

دانشمندان علوم مغز و اعصاب همچنین در مورد روانشناسی تغییر رفتار از جمله چگونگی شکل گیری عادات مثبت و چگونگی ترک عادت های منفی ، حرف های زیادی برای گفتن داشته اند.

تجربه ذهنی شکل گیری عادت

عادت های منفعل از قرار گرفتن در معرض چیزهایی ناشی می شود که سرانجام به آن ها عادت می کنیم. کوهنوردان با ارتفاع زیاد با بالا رفتن از 7000 فوت، بدن خود را به تدریج با سطوح پایین اکسیژن موجود سازگار می کنند.

عادت های فعال عادت هایی هستند که با قصد و تلاش مکرر در آن ها ایجاد می شوند و به عنوان مهارتی تبلور می یابند که با اندیشه اندک یا کم فکر انجام می دهیم. یک ژیمناست راه رفتن، پریدن و تلنگر زدن روی یک پرتو باریک را تمرین می کند تا جایی که بتواند همه این مانورها را بدون سقوط بدون دردسر انجام دهد.

همچنین عادت ها به عنوان مهارت می توانند به عنوان سکوی پرشی برای خلاقیت دیده شوند. براساس آنچه معمولاً می توانیم انجام دهیم به اوج جدیدی می رسیم مانند زمانی که یک نوازنده جاز نواختن یک ملودی اساسی را ریشه می زند سپس نت های جدید و ماجراجویانه ای را در بالای موضوع اصلی بداهه می کند.

دیدگاه علمی در مورد شکل گیری عادت امروز با تحقیقات علوم اعصاب مثال زدنی است. این تحقیق مسیرهای اساسی مغز را که در ایجاد عادت نقش دارند برجسته کرده است.

روش هایی در روانشناسی تغییر رفتار که زندگی شما را بهبود می بخشد

رابرت کانات کارآفرینی است که با نام کوچک R. L. Adams مطالب زیادی درباره نظم، تغییر رفتار مثبت و عادت نوشته است.

  • یک عادت کلیدی برای سلامتی: 10 هزار قدم در روز

رابرت كانات این را به عنوان یك عادت سنگی توصیف می كند كه به سایر عادت های مثبت سلامتی مانند نوشیدن آب به مقدار كافی، آگاهی از آنچه می خوریم و گذاشتن زمان كافی برای ورزش كمك می كند.

این عادت اساسی را می توان با استفاده از گام شمار یا برنامه بهداشتی تلفن های هوشمند برای پیگیری قدم های خود در جهت رسیدن به هدف روزانه 10 هزار مورد حمایت قرار داد.

  • یک عادت مثبت مالی: هزینه روزنامه نگاری

به گفته كانات این عادت مهم مالی از آگاهی مالی، برنامه ریزی مالی و عادت های مثبت خرج حمایت می كند.

وی به عنوان مثال جان دی راکفلر را مثال می آورد که مادرش عادت نوشتن هر پنی را که از کودکی خرج می کند به او القا می کند. او همچنین او را در ابتدای عادت پس انداز و سرمایه گذاری عاقلانه پول خود تشویق کرد. راکفلر به عنوان مادر موفقیت و عادت هایی که به او القا کرده کلید موفقیت مالی وی است (راکفلر ، 2019).

  • یک عادت موفقیت مهم: تعیین هدف فعال

رابرت کانات هدف گذاری فعال را از غیرفعال تشخیص می دهد. در هدف دوم ما اهدافی را تعیین می کنیم که معمولاً بلندمدت تر هستند و سپس آن ها را فراموش می کنیم. تعیین هدف فعال شامل پیگیری پیشرفت شما در رسیدن به هر هدف هر روز است. او همچنین طرفدار تعیین هدف “SMART” است: اطمینان از اینکه اهداف عبارتند از:

  1. خاص
  2. قابل اندازه گیری
  3. قابل دستیابی
  4. واقع بین
  5. زمان محدود
  • یک عادت مهم شغلی: مدیریت زمان

كانات توصیه می كند كه از سیستم “ربع” برای مدیریت زمان استفاده شود كه ابتدا توسط دویت دی آیزنهاور ساخته شد و بعداً در پرفروش ترین کتاب 7 عادت افراد بسیار موثر قرار گرفت (كووی ، 2020).

در این سیستم هر فعالیتی را که انجام می دهیم می تواند شامل برخی ترکیبات ضروری و ضروری باشد. ما به طور طبیعی تمرکز می کنیم روی اهداف کوتاه مدت، ربع یک که هر دو ضروری و مهم هستند.

ما باید حتی بیشتر مراقب اهداف بلند مدت ربع دو باشیم اگرچه فوری نیستند اما بسیار مهم هستند.

فعالیت های ربع سوم و چهارم باقیمانده باعث حواس پرتی و اتلاف وقت هستند و به ترتیب باید از آن ها اجتناب شود و کاملاً محدود شود.

اگر در مورد روانشناسی تغییر رفتار نیاز به اطلاعات بیشتر دارید می توانید به وب سایت دکتر شهرزاد رشن مراجعه نمایید.

شماره تماس 22797836
close-link