مقالات

مقالات روانشناسی

مقالات روانشناسی به شما کمک می کند تا در مورد اطلاعات به روز روانشناسی اطلاع پیدا کنید؛ البته نکته مهمی که باید در مقالات روانشناسی به آن توجه کرد منابع آن و نویسندگان است.
به طور مثال اگر به دنبال یک مقاله در مورد روانشناس خوب در تهران هستید:
در ابتدا به نویسنده این مطلب توجه کنید، چه فردی این مطلب را نوشته است؟ در چه سایتی این مطلب منتشر شده است؟

مهم این است که مطلبی که مطالعه می کنید منبع کاملا علمی و درستی داشته باشد، با توجه به اینکه در حال حاضر هر فردی می تواند در داخل شبکه اینترنتی مقاله ای بگذارد، نکته مهم برای تشخیص اینکه این مقاله علمی است به طور مثال می تواند این باشد که در مجله معتبر نوشته شده باشد یا فردی با تحصیلات بالا در آن رشته آن را نوشته باشد.

عوارض مصرف گل در طولانی مدت

عوارض مصرف گل در طولانی مدت

وقتی ماری جوانا مصرف می­کنید ممکن است چند اتفاق متفاوت برایتان بیفتد. علاوه بر تأثیر کوتاه مدت آنی ماده، استعمال آن می‌تواند تاثیرات بلندمدتی بر ذهن و جسم­تان بگذارد. که  این تأثیرات در افراد مختلف متفاوت هستند.در این مقاله به بررسی عوارض مصرف گل در طولانی مدت پرداخته ایم.

روش‌های مختلف مصرف ماده نیز می‌توانند در نحوه تاثیراتش بر شما نقش داشته باشد. کشیدن ماری جوانا (به صورت دود) یکی از سریعترین راههای مصرف آن است که باعث تولید تغییرات سریعی در مغز و بدنتان می‌گردد. برای درک خطرات احتمالی مارجوانا، باید ابتدا بدانید که وقتی آنرا می‌کشید چه اتفاقی در بدنتان روی می‌دهد.

تاثیرات کوتاه مدت کشیدن ماری جوانا

وقتی ماری جوانا را امتحان می‌کنید بر اساس عوامل متعدد، واکنشی که ممکن است داشته باشید بسیار متفاوت خواهد بود. برخی افراد می گویند وقتی ماری جوانا می‌کشند هیچ حس خاصی نمی­کنند. در برخی موارد دیگر افراد می گویند احساس آرامش و راحتی، و نشئگی و کیف می‌کنند.

تاثیرات کوتاه مدت آن بر بدن

تاثیرات مصرف ماری جوانا ممکن است قابل پیش بینی نباشند، به ویژه زمانی که با مواد مخدر دیگر ترکیب شود. ممکن است با مصرف مواد احساس آرامش کنید، اما برخی دیگر از مواردی که شاید انتظارش را نداشته باشید با مصرف ماری جوانا اتفاق بیفتند هم وجود دارند از جمله افزایش طپش قلب و برخی نشانگان ناخوشایند دیگر.

  • تسریع سرعت ضربان قلب
  • قرمزی چشم
  • خشکی دهان
  • از دست دادن تعادل
  • تورم پلک‌ها

تاثیرات کوتاه مدت آن بر ذهن

مثل هر ماده مخدر یا ماده دیگری که می‌تواند باعث ایجاد تغییر در ادراک، منطق و رفتار معمولی فرد شود، چندین خطر کوتاه مدت هم از مصرف ماری جوانا ناشی می‌شوند از اختلال در توانایی در رانندگی گرفته تا کاهش حافظه.

  • اضطراب و بدبینی
  • مشکل در تفکر
  • اختلال در حافظه
  • بی توجهی و عدم تمرکز
  • مشکلات یادگیری
  • مهارت‌های ضعیف رانندگی

برخی از کسانی که ماری جوانا مصرف می‌کنند می گویند یک مرتبه احساس اضطراب می‌کنند و دچار افکار بدبینانه (پارانویا) می‌شوند که به گفته موسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر ممکن است علتش مصرف ماری جوانای قوی‌تر باشد.

پژوهش‌ها همچنین نشان می‌دهند که مصرف مرتب ماری جوانا با افزایش احتمال افسردگی، اضطراب و از دست دادن انگیزه یا  میل رابطه دارد. ممکن است با مصرف ماده احساس گیجی کنید که در این زمان علاقه خود را به فعالیت‌هایی که شاید قبلاً از آن‌ها لذت می‌برده‌اید از دست می‌دهید یا ممکن است توانایی درک آسان مفاهیم را از دست بدهید.

عوارض مصرف گل در طولانی مدت:

هر ماده مخدری که طولانی مدت مصرف شود می‌تواند بر سلامت شما تأثیر بگذارد. مشکلات فیزیکی متفاوتی نیز ممکن است برایتان پیش بیایند، از مشکلات ناباروری گرفته تا مشکلاتی در کارکرد کلی مغز.

  • افزایش احتمال بروز سرطان‌های ریه، سر، و گردن.
  • کاهش تعداد اسپرم‌ها در مردان
  • افزایش خطر عفونت‌ها به خصوص عفونت ریه
  • ناتوانایی در تغییر طبیعی توجه
  • ناتوانی در درک اطلاعات پیچیده
  • قاعدگی نامنظم در زنان
  • بی انگیزگی
  • یادآوری حافظه کوتاه مدت ضعیف
  • مشکلات تنفسی.

برخی مطالعات نشان می‌دهند تاثیری که ماری جوانا بر افراد می گذار ممکن است به سنی که در آن شخص شروع به کشیدن ماری جوانا کرده و مدت زمان مصرف آن نیز بستگی داشته باشد.

کشیدن ماری جوانا به صورت دود در مقایسه با بخور دادن آن

علاوه بر کشیدن و مصرف به صورت ماده خوردنی، ماری جوانا همچنین ممکن است با بخور روغن‌های داغ شده‌ای که از طریق نوعی سیگار الکترونیکی استنشاق می‌شوند نیز مصرف شود. اطلاعات اندکی در مورد تاثیرات منفی بخور محصولات مرتبط با تی.اچ.سی (THC) بر سلامت افراد وجود دارد، اما یک سری صدمات جدی که به ریه وارد می­شوند به بخور دادن این ماده نسبت داده شده‌اند. مرکز مبارزه با بیماری‌ها توصیه می‌کند که افراد نباید از هیچگونه محصولات بخوری حاوی تی.اچ.سی ، ماده شیمیایی روان گردان در ماری جوانا مصرف کنند.

علت تفاوت واکنش‌ها نسبت به علف چیست؟

بر اساس گزارش موسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر، ماری جوانا با  توجه به شیمی بدن افراد و نوع علفی که مصرف می‌کنند می‌تواند روی هر فردی تأثیرات متفاوتی بگذارد. برخی افراد ممکن است علف مصرف کنند ولی هیچ واکنش منفی‌ای نداشته باشند در حالیکه برخی دیگر ممکن است آنرا مصرف کنند و بواسطه آن تجربه از خود بی خود شوند.

بیشتر بخوانید: روانشناس خوب در تهران

عوامل تاثیرگذار بر نحوه پاسخ شما زمانی که علف مصرف می‌کنید عبارتند از:

  • قدرت ماری جوانا (میزان عنصر (جزء) فعال تی اچ سی): مطالعات نشان داده­اند ماری جوانایی که امروزه وجود دارد از لحاظ قدرتش (توانش) در مقایسه با آن­چیزی که به طور کلی در دهه 1960 وجود داشت، زمانی که مصرف مواد در ایالات متحده بسیار رایج و شایع شده بود، بسیار متفاوت است. محققان می گویند، گونه‌های امروزی این گیاه حاوی مقدار بسیار بیشتری از عناصر فعال در ماری جوانا هستند: تتراهیدروکانابینول یا تی.اچ.سی. این باعث می‌شود که علف‌های امروزی خیلی پرقدرت‌تر از علفی باشد که توسط بچه‌های نسل ووداستاک هیپی‌ها یا گل مصرف می­شدند.
  • تجربه قبلی مصرف مواد: اگر به طور مرتب ماری جوانا مصرف کرده باشید، این بدان معناست که میزان تحمل مواد شما افزایش یافته است. یعنی برای اینکه ماده مخدر همان تاثیراتی که در ابتدا احساس می‌کردید را برایتان داشته باشید باید میزان بیشتری مواد مصرف کنند.
  • نحوه مصرف آن (کشیدن به صورت دود در مقابل بلعیدن): کشیدن ماری جوانا به صورت دود باعث ایجاد تاثیرات سریعی می‌شود زیرا ماده به سرعت بر مغز تأثیر می‌گذارد. ماری جوانا وقتی بلعیده می‌شود مدت زمان بیشتری طول می‌کشد که تاثیرش را بگذارد.
  • اینکه آیا الکل یا سایر مواد هم همزمان با آن مصرف می‌شوند یا نه: مصرف هم زمان مواد دیگر هم می‌تواند بر نحوه تاثیرات ماری جوانا بر ذهن و جسم تأثیر بگذارد. چنین موادی می‌توانند با هم برهمکنش داشته و تاثیرمتقابلی بر هم بگذارند تا باعث افزایش تاثیرات نامطلوب هر دو مواد شوند.
  • بیولوژی بدنتان (ترکیب ژنتیکی): ژنتیک و همچنین سایر عوامل بیولوژیکی هم می‌توانند بر نحوه پاسخ شخص به یک ماده یا متابولیز آن تأثیر بگذارند. سن، سطوح آب (هیدارسیون)، جرم بدن، متابولیسم، جنسیت، و تعداد دفعات مصرف هم می‌توانند نقش داشته باشند. به عنوان مثال، زنان اغلب متابولیسم تی.اچ.سی را با سرعت کمتری نسبت به مردان انجام می‌دهند، که همین ممکن است بر نحوه تأثیر مواد بر آن‌ها تأثیر بگذارد.

تاثیرات ماری جوانای خوردنی

با قانونی شدن مصرف تفریحی ماری جوانا در بیشتر ایالت‌های آمریکا، محصولات خوردنی بیشتری که حاوی ماری جوانا هستند وارد بازار شدند. وقتی مارجوانا بلعیده می‌شود کندتر توسط بدن جذب می‌شود و تاثیراتش ممکن است طولانی‌تر و شدیدتر باشند.

بخش‌های اورژانس بیمارستان افزایش موارد شامل واکنش‌های منفی نسبت به ماری جوانا را گزارش کرده‌اند و بسیاری از آن موارد را می‌توان به محصولات خوردنی ماری جوانا نسبت داد.

عوارض مصرف گل در طولانی مدت

برون هراسی(Agoraphobia) ترس از اماکن و فضاهای عمومی

برون هراسی

حدود نیمی از افراد مبتلا به اختلال هراس دچار اختلال دیگری به نام برون هراسی نیز هستند. برخلاف اغلب ترسهای طبیعی و غیر طبیعی انسان، این اختلال عجیب معمولا در بزرگسالی بروز می کند. افراد مبتلا به این اختلال همواره از زمین گیر شدن در فضاهای عمومی وحشت دارند. دیگر دلواپسی دائمی این قبیل افراد آن است که در اماکن یا فضاهای عمومی دچار حمله ی وحشت، تهوع یا اسهال شوند بنابراین به هر وسیله و بهانه ی ممکن از قرار گرفتن در موقعیت هایی پرهیز می کنند که به گمان ایشان خروج فوری از آن موقعیتها میسر نباشد.

مبتلایان به برون هراسی پرهیز دیگری هم دارند و آن حضور در اماکن یا محیط هایی است که امدادرسانی به آنها در شرایط نیاز دشوار یا غیر ممکن بنماید، اختلال مزبور می تواند با بروز اضطرابی نظیر اضطراب ناشی از حضور در میان جمعیت با قرار گرفتن در محیطهای شلوغ و پرازدحام شروع شود اما به تدریج تا حدی گسترش بیابد که فرد مبتلا حتی جرات خروج از منزل خود را هم از دست بدهد.

برون هراسی توام با اختلال هراس

اگر برون هراسی با اختلال وحشت توأم شود، فرد از هر موقعیتی که در آن، مستعد حمله ی وحشت باشد گریزان خواهد بود. توأم شدن این دو اختلال با هم سبب می گردد که فرد درعین حال وحشت آن را داشته باشد که در فضاهای عمومی زمین گیر خواهد شد و( در صورت نیاز به کمک) هیچ کس به دادش نخواهد رسید. زندگی بسیاری از کسانی که به هر دو اختلال مزبور مبتلا هستند، به انزوایی فلج کننده کشیده میشود .

اگر در شما یا یکی از نزدیکان شما علائم زیر مشاهده می گردد، بعید نیست که نشانه ی ابتلا به اختلال برون هراسی باشد:


*از حضور در مکان هایی هراس دارید که در صورت بروز شرایط اضطراری نظیر حمله ی وحشت، گمان می کنید زمین گیر خواهید شد و اگر به کمک احتیاج پیدا کنید، کسی به دادتان نخواهید رسید .
 *از به یاد آوردن امور پیش پا افتاده ای نظیر خروج از منزل، حضور در محافل یامجالس پرجمعیت و مسافرت به وحشت می افتید.
* به دلیل ابتلا به برون هراسی، از مکان هایی که این چنین از حضور در آنها وحشت دارید، پرهیز می کنید و این معضل به تدریج بر تمام زندگی شما سایه می افکند به نحوی که رفته رفته زندانی هراس های درونی خود می شوید.


شاید شما به طور طبیعی بیم آن را داشته باشید که در موقعیت خاصی به تله بیفتید یا فکر حضور در محیط های پرازدحام و حتی خروج از منزل برایتان نگرانی آفرین باشد. کم نیست عده انسان هایی که دارای چنین خصلتی هستند. اگر این قبیل دغدغه های روزمره در روند زندگی ش ما تغییر یا تنگنای محسوسی ایجاد نمی کنند، باید بدانید که به اختلال برون هراسی مبتلا نیستید.


در عین حال ممکن است همین نگرانی های طبیعی هم برای شما مسئله ساز باشند. مثلا ممکن است از تصور ورود به استادیوم های بزرگ ورزشی تن تان بلرزد. چه بسا موج جمعیتی را در ذهن خود تجسم کنید که به محل برگزاری یک مسابقه ی مهم ورزشی هجوم آورده است. در اثر فشار بیش از حد جمعیت از جایگاه مخصوص تماشاچیان به پایین پرت میشوید و زیر دست و پای سیل جمعیت می مانید، در غوغای عظیمی که بر پاست داد و فریادتان هم به گوش احدی نمی رسد. اگر چنین نگرانی هایی داشته باشید، هرگز برای تماشای مستقیم مسابقات ورزشی مورد علاقه ی خود به استادیوم های مالامال از جمعیت مراجعه نخواهید کرد، بدون این که به زندگی کامیاب و آسوده تان کوچکترین لطمه ای وارد شود.

چه مواقعی دچار اشکال می شویم؟

اما اگر عاشق تماشای زنده ی مسابقات ورزشی باشید یا به تازگی برای گزارش زنده ی این مسابقات به استخدام یک رسانه در آمده باشید، همین نگرانی ظاهرا طبیعی می تواند دردسری جدی در زندگی تان بیافریند.
آشنایی با وضعیت پاتریشیا اضطراب فلج کننده ای را که بر زندگی اکثر مبتلایان به اختلال پرون هراسی سایه می افکند به خوبی نشان خواهد داد.

یک مثال

 پاتریشیا چهلمین سالروز تولد خود را در حالی جشن می گیرد که تا کنون با هیچ اختلال عاطفی مهمی دست به گریبان نبوده است. او فراز و نشیب ناگزیر سرنوشت را همچون فوت یکی از والدین، به دنیا آوردن فرزند مبتلا به اختلال یادگیری و جدایی از همسر که ده سال پیش روی داد، پشت سر گذاشته و از این که خود را از صدمات دست نامرئی سرنوشت مصون می بیند، خوشنود است.

او اخیرا متوجه شده که هنگام مراجعه به مرکز خرید نزدیک محل سکونت اش دچار اضطراب مرموزی می شود، تصمیم گرفته هدیه تولدی برای خود تهیه کند اما به خاطر شلوغی این مرکز خرید خصوصا در تعطیلات آخر هفته اصلا رغبتی برای این کار در خود نمی بیند. بالاخره یک جای خالی در انتهای ردیف طولانی خودروهای پارک شده پیدا می کند. جای دستهای عرق کرده اش روی در چرخان مرکز خرید باقی می ماند. احساس می کند از هر سو تحت فشار جمعیت قرار گرفته و راه گریزی هم از آن مخمصه ندارد. دست آخر به قدری از وضعیت مزبور پریشان می شود که از خیر خرید هدیهی تولد می گذرد و با شتاب محل را ترک می کند.

در خلال ماههای بعد دامنه ی این ترس و اضطراب در او گسترده تر می شود…

اگرچه اضطراب او در محیط یک مرکز خرید بزرگ نطفه می بندد رفته رفته در محیط سوپرمارکت های شلوغ نیز پاتریشیا را پریشان می سازد. او با گذشت زمان حتی نمی تواند هنگام رانندگی آرامش خود را حفظ کند. او به اختلال برون هراسی مبتلاست و اگر تحت درمان قرار نگیرد. دیری نخواهد پایید که خانه نشین شود.

 بسیاری از کسانی که مبتلا به اضطراب، حمله ی وحشت و برون هراسی هستند،   اختلال عاطفی جدی و عمیقی ندارند. بنابراین معالجه ی اضطراب توسط یک روانشناس خوب لزوما به دوره های چند ین ساله ی روان درمانی وابسته نیست.

آیا زنان فمنیست رضایت جنسی پایین تری دارند؟

رضایت جنسی

در گذشته بیشتر این عقیده مورد باور عموم بود، که زنانی با طرز تفکر فمنیستی و پارتنرشان، رضایت جنسی  کمتری را در رابطه جنسی تجربه می کنند، حال می خواهیم بدانیم که آیا این طرز فکر درست است یا خیر؟

امروزه تحقیقات جدیدی در این زمینه انجام شده است. که نشان می دهد این افراد و شرکای جنسی شان رضایت جنسی بیشتری را در رابطه جنسی تجربه کرده و علاوه بر آن رابطه های با دوام تری نیز خواهند داشت.

به نظر می رسد این امر به این علت است که زنانی با تفکراتی فمنیستی،برای خود حقی برابر در رابطه قائل هستند که موجب می شود در ارتباط جنسی نقش فعال تری داشته باشند و افکاری سنتی مانند “رابطه جنسی صرفا برای لذت بردن مردان است”،در نظر آنان اعتباری ندارد.
مردان نیز در طرف دیگر این ماجرا،به دلیل نقش فعال زنان در رابطه و لذت بردن پارتنرشان،احساس رضایت جنسی بالاتری را اعلام کردند.
علاوه بر این به دلیل نقش برابر زن و مرد در تامین هزینه های زندگی و کارهای منزل،فشار روانی کمتری به مردان وارد می شود و انجام کارهای منزل همراه هم باعث افزایش زمان در کنار هم بودن زن و مرد شده و در کل سبب ایجاد ارتباطی صمیمی تر و بادوام و برابر بین آنها می شود(توصیه می شود در صورتی که در روابط خود دچار اشکال هستید حتما به یک تراپیست خوب در تهران مراجعه کنید). 

برای خواندن اطلاعات بیشتر در مورد رضایت جنسی در زنان فمنیست به لینک زیر مراجعه کنید:

https://www.sciencedaily.com/releases/2007/10/071015102856.htm

بهترین روانشناس تهران

بهترین روانشناس تهران

روانشناسان ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در سطح دکترا هستند که در مشاوره با بیماران ضمن ارزیابی و درمان اختلالات روانی و عاطفی با استفاده از روش ها و تئوری های علمی مهارت دارند. بهترین روانشناس تهران باید بتواند آنچه را بیمار به او می گوید فعالانه گوش داده و درک کند و بتواند درمورد مسائل حساس با مشتری به وضوح صحبت کند. این شغل همچنین به مهارت های تفکر انتقادی نیاز دارد زیرا روانشناسان بالینی باید بتوانند از عقل و منطق برای تفسیر و حل مشکلات پیچیده استفاده کنند.

همچنین روانشناس یک متخصص بهداشت است که در زمینه درمان مشکلات روحی و روانی انسان تخصص دارد. روانشناسان می توانند آزمون هایی مانند آزمون های شخصیت، استعداد، مهارت های شغلی و هوش را انجام دهند.

روانشناسان می توانند به بیماران کمک کنند تا در دوران سخت زندگی خود کنار بیایند و یا بیمارانی را که از اختلال خوردن، وابستگی به مواد مخدر یا الکل، اضطراب، افسردگی و مشکلات رابطه یا استرس رنج می برند معالجه کنند.

بیماران برای مراجعه به روانشناس نیازی به ارجاع از پزشک عمومی ندارند اگرچه برخی افراد ترجیح می دهند ابتدا پزشک عمومی خود را ببینند و اگر مشکلی فراتر از تخصص پزشک عمومی باشد وی ممکن است بیمار را به روانشناس ارجاع دهد.

یک روانشناس بالینی به مشکلات بیمار گوش می دهد و وضعیت را از نظر عملکرد بیمار از نظر ذهنی و فکری ارزیابی می کند. سپس علت اصلی مشکل و احساسات و افکار بیمار را تجربه می کنند و پس از آن روانشناس فرایندهای فکری را ارائه می دهد که بیمار می تواند برای مقابله با مشکلات خود به روش موثرتری از آن ها استفاده کند.

بهترین روانشناس تهران

مهارت های ارتباطی بهترین روانشناس تهران

روانشناسان با مراجعه کنندگان ارتباط برقرار می کنند و از تکنیک های مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده برای تشخیص بیماری های روانی و اختلالات استفاده می کنند. آن ها همچنین به مشتریان مشاوره می دهند و درگیر درمان های تعاملی می شوند و گزارش ها یا یادداشت های کتبی دقیق را بعد از هر جلسه تهیه می کنند. در نتیجه روانشناس باید ضمن رعایت حریم خصوصی مشتری و رعایت اصول اخلاقی، هنجارهای فرهنگی اجتماعی اجتماعی را درک کرده و با افراد متنوعی ارتباط برقرار کند.

مهارت های تحلیلی بهترین روانشناس تهران

روانشناسان اطلاعاتی را که از مصاحبه، ارزیابی و سوابق از بیماران خود می گیرند تفسیر می کنند. این اطلاعات بر اساس معیارهایی ارزیابی می شود که به آن ها در شناسایی و تشخیص اختلالات کمک می کند. آن ها همچنین باید در مورد روش های درمانی آگاهی داشته و در تدوین برنامه های درمانی مبتنی بر نیاز مهارت داشته باشند. برای موفقیت در این امر روانشناسان باید مهارت های تحلیلی قوی را نشان دهند. آن ها باید در حل مسائل، استفاده از تئوری، ارزیابی گزینه ها، تصمیم گیری های مناسب و اجرای راه حل ها مهارت داشته باشند.

مهارت های علمی بهترین روانشناس تهران

روانشناسان در هنگام تشخیص و درمان اختلالات از تحقیقات عینی و روش هایی استفاده می کنند که از نظر علمی پشتیبانی می شوند. در حالی که آن ها نیازی به یادآوری هر نظریه یا مطالعه ندارند اما باید در مورد نظریه های عمومی آگاهی داشته باشند و نحوه تفسیر تحقیقات و یافته های آن را درک کنند. برای تفسیر داده ها و ارزیابی عینی آن ها روانشناسان باید در استفاده از تفکر و استدلال علمی هنگام حل مشکلات مهارت داشته باشند.

مهارت های همدلی بهترین روانشناس تهران

یک روانشناس بالینی برای ایجاد روابط لازم برای درمان اختلال باید با شرایط بیمار همدل باشد. در حالی که روانشناس مستقیماً مشکلات مشتری را حل نمی کند باید بتواند اعتماد و تعهد مشتری را جلب کند تا بتواند به مشتری در حل مشکلات کمک کند. یک متخصص با ارائه حمایت عاطفی، حل تعارضات و آموزش دیگران به این مهم دست می یابد.

تفاوت روانشناس و روانپزشک چیست؟

متخصصانی که به طور معمول افرادی را با مشکلات بهداشت روان درمان می کنند روانشناسان و روانپزشکان هستند. یک روانشناس دارای مدرک کارشناسی ارشد و یا دکترا در روانشناسی است که شامل 6 تا 10 سال مطالعه دانشگاهی در مورد نحوه تفکر، احساس و رفتار افراد است. روانشناسانی که دارای مدرک دکترا هستند می توانند از عنوان دکتر استفاده کنند. روانشناسانی که تمرین می کنند (و از این رو افرادی که مجوز دارند) به طور معمول دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاهی خود را در روانشناسی بالینی، روانشناسی مشاوره، روانشناسی اعصاب بالینی یا روانشناسی آموزشی به پایان می رسانند.

اگرچه روانشناسان به طور کلی مجوز دارند و در حوزه های خاصی قرار ندارند اما آن ها باید حوزه های صلاحیت خود را به نهاد نظارتی اعلام کنند و لازم است در محدوده صلاحیت خود تمرین کنند. همچنین مهم است که به عنوان مثال یک روانشناس که روان عصب شناسی را انجام می دهد در زمینه روانشناسی اعصاب آموزش دیده باشد.

یک روانشناس که با کودکان کار می کند باید در زمینه روانشناسی کودک و غیره آموزش دیده باشد. به طور معمول این روانشناس هنگام تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی این دوره ها را دیده و دوره ها و تجارب آموزشی را برای آماده سازی برای کار در یک منطقه خاص خاص انتخاب کرده است. گاهی اوقات روانشناسان پس از فارغ التحصیلی با گذراندن دوره تحصیلات تکمیلی پس از دکترا آموزش های تخصصی را دنبال می کنند.

یک روانشناس عملی برای ارزیابی و تشخیص مشکلات تفکر، احساس و رفتار و همچنین کمک به افراد برای غلبه بر این مشکلات یا مدیریت آن ها آموزش دیده است. یک روانشناس به طور منحصر به فرد آموزش دیده است تا از آزمون های روانشناسی برای کمک به ارزیابی و تشخیص استفاده کند. روانشناسان با استفاده از انواع روش های درمانی یا روان درمانی به افراد کمک می کنند تا مشکلات خود را پشت سر بگذارند یا مدیریت کنند.

روانپزشکان، پزشکانی هستند که در زمینه بهداشت روان و اختلالات روانی تخصص می گیرند. روانپزشکان اغلب از داروها برای کمک به مشتریان خود در مدیریت اختلالات روانی استفاده می کنند و برخی از اختلالات وجود دارد که داروها برای آنه ا بسیار ضروری است (برای مثال اسکیزوفرنی و برخی افسردگی ها). همچنین بعضی از روانپزشکان نیز مانند روانشناسان روان درمانی می کنند.

برخی از مسئولیت های بهترین روانشناس تهران

  • نقش یک روانشناس را درک کنید

اصل نقش یک روانشناس را با بیان اینکه این کار سنجش افکار، احساسات و رفتارهای افراد است به طوری که آن ها می توانند زندگی سالم تر و شادتری داشته باشند را به تصویر می کشد. رایج ترین تکنیکی که روانشناسان بکار می گیرند همان چیزی است که انجمن روانشناسی آن را گفتاردرمانی می نامد اما آن ها همچنین مهارتهای مشاهده، ارزیابی و آزمایش خود را برای هدایت بیماران به سمت داشتن زندگی مسالمت آمیز فراهم می کنند.

شاید یکی از چالش برانگیزترین عناصر کار روانشناس همکاری با بیمار در یافتن سبک درمانی متناسب با ترجیحات، شخصیت و خصوصیات وی باشد. روانشناسان نیز باید از تحقیقات علمی استفاده كنند زیرا این افراد به مردم كمك می كنند تا با مسائل بی شماری كه از غم و انداز و اختلافات زناشویی گرفته تا اعتیاد و بیماری های مزمن دامن می زند مقابله كنند.

اکثر روانشناسان دارای مدرک دکترا هستند و نه مدرک پزشکی و این تمایز نشان دهنده بزرگترین تفاوت بین آن ها و روانپزشکان است. روانپزشکان پزشکانی هستند که می توانند داروهایی را نیز تجویز کنند.

برخی دیگر از انواع مسئولیت ها به شرح زیر می باشد:

  • روابط محترمانه و صادقانه را ایجاد و حفظ کنید.
  • حساسیت به تنوع را نشان دهید.
  • از اصول اخلاقی و قانونی پیروی کنید.
  • با گفتار و عمل خود را به عنوان یک حرفه ای رفتار کنید.
  • با همکاران همکاری خوبی داشته باشید.
  • در بهبود تکنیک های درمانی تلاش کنید.
  • رشته های علمی را که با روانشناسی مرتبط هستند درک کنید.
  • با تحقیقات روانشناختی در جریان باشید.

مهارت های لازم برای بهترین روانشناس تهران

  • داشتن مهارت های رایانه ای

رایانه ها امروزه ابزار مهمی در زمینه روانشناسی هستند بنابراین پزشکان باید دانش الکترونیکی داشته باشند. روانشناسان از رایانه های لپ تاپ برای یادداشت برداری و درایوهای فلش برای بارگیری گزارش های بزرگ و پرونده های مشتری استفاده می کنند.

روانشناسان از نرم افزار پزشکی برای ثبت سوابق بیمار، برنامه گسترده و پردازش کلمات برای نوشتن گزارشات درمانی و برنامه های صورتحساب برای ارسال و پیگیری فاکتورها به مشتریان و بیمه ها استفاده می کنند.

  • الزامات آموزشی

آموزش گسترده روانشناسان را در مهارت هایی که برای تمرین نیاز دارند تربیت می کند. روانشناسان بالینی، مشاوره ای و پژوهشی معمولاً باید دارای مدرک دکترا باشند. در روانشناسی که یک مدرک تحقیقاتی متمرکز بر پایان نامه یا یک دکترای روانشناسی یا PsyD است که بر کار عملی و آزمون ها تأکید دارد.

دانشجویانی که قصد دارند در رشته روانشناسی بالینی، مشاوره یا روانشناسی مدرسه شرکت کنند به عنوان بخشی از تحصیلات دکتری خود یک دوره کارآموزی یک ساله را می گذرانند. یک مدرک کارشناسی ارشد فارغ التحصیلان را برای کار در مشاغل به عنوان روانشناسان صنعتی-سازمانی که کارمندان را در محل کار مطالعه می کنند واجد شرایط می کند. فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد همچنین می توانند به عنوان دستیار روانشناسان بالینی و مشاوره کار کنند.در این مقاله مهارت های لازم برای  تبدیل شدن  به بهترین روانشناس تهران را بیان کردیم.

آیا مشاوره به افسردگی کمک می کند؟

روانشناس متخصص افسردگی

دوران مدرن امروزی و پیشرفت تکنولوژی در کنار همه محسنات خود عوارض و مشکلاتی نیز با خود به همراه آورده است. تا جایی که همین انسان فعال به بن بست خورده و به آدمی منزوی، گوشه گیر و تنها مبدل می شود. هر دوران از زندگی شرایطی خاص برای خود دارد. یکی از شرایطی که در این سالها دامنگیر انسانها در جامعه گردیده افسردگی می باشد. در این مقاله به این سوال پاسخ می دهیم که آیا مشاوره به افسردگی کمک می کند؟ برای کسب اطلاعات در ارتباط با بهترین روانشناس خوب در تهران و بهترین روانشناس تهران می توانید دکتررشن را دنبال کنید.

افسردگی چیست؟

غمگین بودن طولانی مدت، بی میلی به علائقی که قبلا دوستش داشتیم، خستگی بیش از حد، کاهش تمرکز و علائمی از این دست می توانند نشانه هایی از یک اختلال روحی باشند که به آن افسردگی می گویند. وجود این اختلال را نمی توان یک نقطه ضعف تلقی نمود که با چند روز مراقبت از بین برود بلکه پیگیری، مداومت و درمان طولانی مدت را می طلبد. هرچه زودتر برای مقابله با افسردگی اقدام کنیم زودتر به نتیجه مطلوب خواهیم رسید.

آیا دچار افسردگی هستیم؟ ازکجا این را بدانیم؟

اگر بخواهیم بدانیم که دچار اختلال افسردگی هستیم یا خیر بهتر است موارد زیر را در نظر بگیریم. باید بدانیم که مشاوره به افسردگی کمک می کند. پس می توانیم به آن توجه ویژه کنیم.

  • نسبت به کارهایی که قبلا برایمان مهم و جالب بود دچار بی علاقگی می شویم. هیچ احساس خوشایندی به ما دست نمی دهد.
  • دچار نا امیدی و پوچی شده و احساس غم می کنیم.
  • در برابر مسائل پیش پا افتاده خیلی زود عصبانی شده و از کوره در می رویم.
  • دچار اختلالات در خواب می شویم.
  • احساس خستگی مفرط حتی بدون این که کارزیادی انجام داده باشیم
  • تغییرات شدید در وزن و اشتها.
  • نسبت به کارهای گذشته دچار عذاب وجدان شده حتی اگر آن کارها پیش پا افتاده و بی اهمیت باشند.
  • تمرکز خود را برای حل مشکلات و مسائل از دست خواهید داد. حتی اگر قبلا حل این مسئله برایتان عادی بوده.
  • قدرت تصمیم گیری نزد شما کاهش خواهد یافت.
  • یک آدم افسرده گاهی به مرگ و خودکشی فکر می کند.
  • دچار درد های جسمی بدون دلیل خاص و موجهی خواهید شد.

همه اینها می تواند نشانه هایی باشد که دچار اختلال افسردگی شده اید. البته این ها نشانه هستند و تشخیص اینکه شما مشکلی دارید برعهده پزشک می باشد. می توانید درباره این که مشاوره به افسردگی کمک می کند با بهترین روانشناس تهران مشورت کنید.

چرا افسردگی پیش می آید؟

چرا خیلی از افراد دچار اختلال افسردگی می شوند. بوجود آمدن این اختلال ربطی به فقر و ثروت در زندگی ندارد. ممکن است هر شخصی دچار آن بشود. اما دلایل زیر می تواند عامل اختلال افسردگی شود.

عامل ژنتیک

بروز این اختلال می تواند عامل ژنتیکی داشته باشد. ممکن است پدری دچار این اختلال باشد و فرزند او نیز به این عارضه دچار شود. مشاوره به افسردگی کمک می کند تا مشکلات برطرف شود.

تغییر مواد شیمیایی در مغز

ترشح بعضی از مواد شیمیایی در مغز در صورت کم یا زیاد شدن ممکن است باعث افسردگی شود.

عوامل محیطی

عواملی مانند فقر، تبعیض، خشونت و سوء استفاده هر یک ممکن است باعث بروز اختلالات افسردگی شود.

شخصیت فردی

افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند و نمی توانند این اختلال را مدیریت کنند ممکن است به مراحل حاد آن برسند.

درمان افسردگی – مشاوره به افسردگی کمک می کند؟

برای درمان افسردگی اولین و مهم ترین کار این است که به هیچ وجه اقدامی خودسرانه انجام ندهیم. اما درمان به دوصورت انجام می پذیرد: درمان دارویی و غیر دارویی. تشخیص آن نیز برعهده پزشک می باشد.

در درمان دارویی با نظر روانپزشک در طول مدت درمان از دارو و مشاوره استفاده می گردد. این دو به نوعی مکمل یکدیکر می باشند. آیا مشاوره به تنهایی می تواند گره شا باشد. بایستی گفت بله هرچند ممکن است مدت درمان آن طولانی تر باشد. پس مشاوره به افسردگی کمک می کند. در این روش و البته با تشخیص پزشک معالج با مشاوره های منظم تکنیک هایی که پزشک اعلام می کند می توان به راحتی بر این اختلال غلبه کرد.

اولین نکته و مهم ترین آن اطلاع خانواده بیمار از این مشکل می باشد و این که با نظر پزشک در درمان بیمار همکاری داشته کمک کنند. ممکن است پزشک دستورهایی را برای همکاری و کمک به خانواده بیمار اعلام کند که بایستی مو به مو اجرا گردد.

در مرحله دوم پزشک به واکاوی زندگی و گذشته بیمار می پردازد. اطلاعات صحیحی نیز باید از طریق خانواده کسب کند که صحت و دقیق بودن این اطلاعات کمک زیادی به بهبودی فرد خواهد کرد. پزشک تکنیک هایی را به بیمار خواهد گفت که بایستی آن را اجرا کند.

مشاوره به افسردگی کمک می کند – کمک بیمار

خود بیمار می تواند با انجام کارهایی روند بهبودی را سرعت بخشد. این کارها عبارت اند از:

  • حس خوبی نسبت به درمان داشته باشید و خودتان نیز به این باور برسید که بر این مشکل غلبه خواهید کرد. در این مسئله از اعضای خانواده نیز می توانید کمک بگیرید.
  • اخلاق و خلق و خوی خود را بهتر کنید. بدین معنی که به گذشته و اشتباهاتی که احیانا در گذشته انجام داده اید فکر نکنید. با خیالی آسوده به آینده فکر کنید.
  • خودتان با مشورت با پزشک و همکاری خانواده برنامه هایی برای تغییر در زندگی پیش بینی کنید. مثلا ورزش هایی مانند پیاده روی یا شرکت در ورزش های همگانی در کنار اعضای خانواده. این مسئله در دراز مدت می تواند کمک شایانی به شما بکند.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که درمان حتما  بایدتحت نظر روانپزشک متخصص باشد. نظر پزشک برای درمان و نوع درمان اولویت دارد. اگر تشخیص پزشک بر استفاده از دارو در کنار مشاوره می باشد اصلا کوتاهی نکنید. در کل بدانید که مشاوره به افسردگی کمک می کند و می تواند شما را هدایت کند. برای درمان می توانید با بهترین روانشناش تهران مشورت کنید.

آیا از انواع افسردگی اطلاع دارید؟

انواع افسردگی

انواع افسردگی: افسردگی اشکال بسیار زیادی دارد، و اصطلاحات بسیار زیادی نیز برای تشریح آنها وجود دارند که برخی از آنها باهم مشترکاتی دارند. مثلا، اصطلاح افسردگی بالینی برای مشخص کردن مواردی از افسردگی به کار می رود که در آنها، نشانه ها حاد هستند و آن قدر به طول می انجامند که درمان توسط روانشناس و یا روانپزشک ضرورت پیدا میکند.

غیر از اختلال افسردگی عمده، انواع افسردگی دیگری نیز وجود دارند؟

شایع ترین انواع افسردگی، اختلال افسردگی عمده است. افسردگی عمده، به صورت حادتری نیز وجود دارد که به افسردگی مالیخولیایی مشهور است. در کتابچه راهنمای DSM افسردگی مالیخولیایی به صورت وضعیتی تعریف شده که در آن شخص، شوق و علاقه خود را به انجام دادن تمام فعالیتها یا تقریبا تمام فعالیتها از دست میدهد و در هنگام مواجهه با پیشامدهای خوب، بهبودی – هرچند موقتی – در او مشاهده نمی شود.

در واقع می توان گفت که این نوعی افسردگی، حالتی از فقدان احساس لذت کامل است یعنی ناتوانی در لذت بردن از تجربیات لذت بخش. در مقابل، اکثر افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده و کلاسیک، قادر به شادبودن و حتی سرزندگی موقت هستند.

آیا افسردگی مالیخولیایی حادترین نوع افسردگی عمده است؟

|خیر، وضعیت دیگری نیز وجود دارد که افسردگی روان پریشانه یا افسردگی دارای ویژگیهای روان پریشانه خوانده می شود که احتمال خطر خودکشی بیماران در این نوع افسردگی، بسیار است. افراد مبتلا به افسردگی روان پریشانه به هذیانها یا توهماتی دچار می شوند که معمولا با خلق غالب آنها تطابق و همخوانی دارند. مثلا ممکن است فردی به این هذیان دچار شود که گناهی نابخشودنی مرتکب شده است.

در حدود ۱۵ درصد از افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده، به افسردگی روان پریشانه دچار می شوند.

افسردگی غیرمعمول بیشتر دایمی (مزمن) است تا متناوب، و معمولا از سن نوجوانی آغاز می شود. افراد مبتلا به آن ممکن است انرژی یا علاقه کمی به همه چیز نشان دهند و به طردشدن، به ویژه طرد احساسی، بی نهایت حساس هستند.

آیا انواع دیگری از افسردگی نیز وجود دارند؟ یک اختلال نامتعارف دیگر نیز وجود دارد که به آن افسردگی آتیپیک غیر معمولی می گویند که برخلاف نامش، غیر معمول نیست، ولی علائم آن برخلاف علائم معمول افسردگی است. در حالی که افراد مبتلا به افسردگی کمتر از حد عادی می خورند و می خوابند. افراد مبتلا به افسردگی غیرمعمول به پرخوابی و پرخوری تمایل دارند و به سرعت بر وزن آنان افزوده می شود.

درباره افسردگی های «حاد» صحبت کردیم، آیا انواع ملایم، افسردگی نیز وجود دارند؟

بله، اختلال دیگری وجود دارد به نام افسرده خویی که به آن افسردگی عصبی نیز می گویند. برای آنکه افسردگی با تعریف افسرده خویی که از نظر لغوی به معنی -بدخلقی است – منطبق باشد، باید حداقل به مدت ۲ سال طول کشیده باشد. افراد مبتلا به افسرده خویی، علائمی به شدت علائم اختلال افسردگی عمده از خود بروز نمی دهند، ولی در واقع هرگز احساس رضایت و خوشی نمیکنند.

افسرده خویی در واقع بیشتر شبیه عفونت ضعیفی است که شما نمی توانید از آن خلاصی یابید. این نوع افسردگی شما را از کارکردن باز نمی دارد و منجر به بستری شدن شما نمی شود، ولی با وجود آن، شما هرگز احساس سلامتی کامل نمی کنید.

دیگر ویژگی های افسرده خویی کدامند؟

افراد مبتلا به افسرده خویی، انرژی روانی کافی را برای پرداختن به هر دو فعالیت کار و تفریح ندارند. به همین دلیل، آنان کمتر به تفریح و سایر فعالیتهای خانوادگی یا اجتماعی می پردازند و روزگار را با بی روحیه گی
می گذرانند. آنان اغلب متهم می شوند به اینکه خود را فدای کار خود کرده اند. نتیجه آن، معمولا اختلاف و نزاع شدید در زندگی زناشویی است.

همچنان که ممکن است شما نیز حدس زده باشید، تشخیص افسرده خویی می تواند بسیار دشوار باشد و درمان آن حتی از تشخیص آن هم دشوارتر است.

چرا افسرده خویی دقیقا یک ویژگی شخصیتی اساسی تلقی نمی شود؟

در واقع این دقیقا همان برداشتی است که معمولا صورت می گرفته است. از دیرباز افرادی را به افسردگی مزمن مبتلا می دانستند که شخصیت افسرده یا اختلال شخصیتی داشته باشند. البته در دهه ۱۹۸۰ درباره مفاهیم و تعاریف روانپزشکی بازنگری های بسیاری صورت گرفت. انجمن روانپزشکی آمریکا در یک طبقه بندی مجدد خود از بیماریهای روانی، افسرده خویی را در ردیف اختلالات عاطفی (خلقي) قرار داد. تحقیقات مبتنی بر عواملی نظیر سابقه خانوادگی، دوره بیماری، و پاسخ آن به درمان دارویی، نشان داد که افسرده خویی را باید در یک سر طیف و اختلال افسردگی عمده را در سر دیگر آن قرار داد.


آیا افراد مبتلا به افسرده خویی هرگز به افسردگی حاد دچار می شوند؟

برخی از مطالعات انجام شده نشان داده اند که اکثر افراد مبتلا به افسرده خویی، به افسردگی عمده دچار می شوند. هرگاه چنین اتفاقی بیفتد بیماری فرد می تواند به ویژه حاد و صعب العلاج شود. و افرادی که بیماری آنان بدین صورت پیش می رود بیشتر در معرض خطر عود بیماری قرار دارند.
آیا انواع افسردگی دیگری نیز وجود دارد؟

بله، اختلال افسردگی_ شیدایی(دو قطبی)، اختلالاتی که ما تا این جا درباره آنها بحث کردیم همگی از انواع افسردگی تک قطبی بودند. اختلال افسردگی – شیدایی اختلالی دوقطبی است، زیرا در بردارنده دوره های متناوبی از شیدایی و افسردگی شدید است.

در اختلال افسردگی – شیدایی دقیقا چه اتفاقی می افتد؟

افراد مبتلا به این انواع افسردگی، در دوره افسردگی آن، علائمی مشابه با افسردگی عمده را از خود بروز می دهند. در دوره شیدایی، آنان علائم کاملا متضادی را از خود بروز می دهند. افراد مبتلا به این بیماری را به کسانی تشبیه میکنند که به لحاظ عاطفی، گویی بر ترن هوایی(از لحاظ افت و خیز عاطفی) سوارند. البته در یک مقیاس زمانی طولانی تر.

به طور متوسطه دوره شیدایی در حدود یک تا سه ماه، و دوره افسردگی در حدود سه تا شش ماه طول می کشد. ممکن است در فاصله این دوره ها دوره هایی از عملکرد طبیعی یا تقریبا طبیعی وجود داشته باشند که می توانند سال ها به طول بینجامند. با این حال، برخی از افراد مبتلا به اختلال افسردگی – شیدایی ممکن است یک الگوی چرخشی (تناوبی) سریع را از خود بروز دهند که در آن در هر سال به چهار دوره تناوب خلقی یا بیشتر دچار شوند.

در هنگام شیدایی، شخص چه حالتی پیدا میکند؟

شخصی که در دوره شیدایی قرار دارد، برخی از علائم زیر یا تمام آنها را نشان می دهد:

۱_ افزایش انرژی

۲_ نیازکم به خواب. کاهش یافتن ساعت های خواب، اغلب نشانه ای از شروع دوره شیدایی است.

۳_خطر پذیری بالا۔

۴_باورهای غیرواقعی درباره توانایی ها و قدرت های خود

۵_ پرحرفی و افزایش میزان فعالیت بدنی، اجتماعی، و جنسی.

۶_ سرخوشی (شنگولی)، تحریک پذیری، و حواس پرتی بسیار زیاد.

۷_بروز رفتارهای نامطبوع، تحریک کننده، یا تجاوزکارانه. ۸_سوءاستفاده از مواد مخدر، به ویژه کوکائین، الکل و داروهای خواب آور.

آیا تصور بر این نیست که افراد مبتلا به اختلال افسردگی – شیدایی، به ویژه خلاق هستند؟

واقعیت دارد که عده ای از نویسندگان و هنرمندان مشهور مانند ارنست همینگوی، ویرجینیا ولف، و احتمالا مارک تواین به وضوح به اختلال دوقطبی دچار بوده اند. حتی ادعا شده است که بتهوون، ونگوک، و ماهلر نیز احتمالا افسرده – شیدا بوده اند.


یک خانم روانشناس به نام کی ردفیلد جمیسون در کتاب خود به نام رگهای از آتش: بیماری افسردگی – شیدایی و خلق و خوی هنری، چنین تخمین زده است که در هنرمندان، شيوع اختلال افسردگی – شیدایی هفت برابر افراد عادی است. او چنین می نویسد:

افراد مبتلا به اختلال افسردگی – شیدایی، سریع تر و سیال تر فکر می کنند، میزان انرژی بیشتر و تجربیات هیجانی وسیع تری دارند و به سهولت بیشتری از سرخوشی به یأس و ناامیدی تغییر حالت می دهند. هنرمندان باید با کلام هیجان انگیز به جاهایی سیر کنند که دیگران نمی توانند و افراد افسرده – شیدا این کار را خود به خود انجام میدهند.

این مسئله چه ایراد عمده ای دارد؟

اجازه دهید به خاطر بیاوریم که بسیاری از این هنرمندان در مقابل تمام فورانهای خلاقیت خود به هنگام دورة شیدایی، در هنگام بازگشت ناگزیر به افسردگی، هزینه گزافی را پرداخته اند. مثلا، ارنست همینگوی و ویرجینیا ولف، هر دو دست به خودکشی زدند.

برای اکثر افراد، دوره شیدایی فقط یک وضعیت کاملا مخرب است که به قیمت از دست دادن زندگی، دوستان و خانواده تمام می شود. افراد در هنگام شیدایی، متوجه عواقب دردناک یا مضر رفتار خود نمی شوند.

آنان ممکن است بدهی های بسیاری بالا بیاورند، تصمیم های بی موردی در زمینه امور شغلی خود بگیرند و از نظر جنسی بی نهایت بی بند و بار شوند. حتی ممکن است آنها قانون شکنی کنند و به زندانی بیفتند.

آیا هرگز اتفاق می افتد که شیدایی واقعا به طرز خطرناکی از کنترل خارج شود؟

برخی از مردم در دوره های شیدایی دچار روان پریشی میشوند. آنان ممکن است به هذیانهایی دچار شوند که با شدت خلقیات آنها متناسب است . مثلا بشنوند که خدا به آنان می گوید که مأموریتی خاص، یا قدرت هایی خاص دارند، یا به دلیل ویژگی های خاص خود، به هذیان گزند و آسیب دچار شوند.


آیا اختلال افسردگی -شیدایی نیز اشکال مختلفی دارد؟

در واقع این اختلال، برحسب شدت و ضعف هر دوره و فاصله های زمانی مابین آنها، أشكال بسیاری دارد. برخی از افراد مبتلا به اختلال افسردگی -شیدایی(دو قطبی)، به افسردگی های مکرر دچار می شوند و دوره های شیدایی در آنها نادر است. بعضی از آنان وضعیتی دارند که به آن اختلال خلقی مختلط گفته میشود که در آن، فرد همزمان به افسردگی و شیدایی شدید دچار می شود. و درصد کوچکی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، فقط دوره های شیدایی را طی می کنند. در شیدایی خفیف فرد به افسردگی های شدید و دوره های نسبتا ملایم شیدایی دچار می شود.

وضعیت دیگری نیز وجود دارد به نام ادواری خویی به صورت روزانه یا هفتگی – وجه مشخصه آن، نوسانهای بسیار کوتاه – به صورت روزانه یا هفتگی- بین شیدایی خفیف و افسردگی خفیف است. برای افراد مبتلا به ادواری خویی، که در حدود ۱۰ درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبی را تشکیل می دهند، فواصل زمانی بسیار کمی وجود دارند که آنها واقعا عاری از علائم باشند.

آیا افرادی وجود دارند که به افسردگی فصلی دچار شوند؟

بله، برخی افراد از وضعیتی به نام اختلال عاطفی فصلی (SAD) رنج می برند، که معمولا در پاییز آغاز می شود و در بهار به طرز اعجاب آوری بهبود می یابد. افراد مبتلا به SAD میگویند که هرچه محل سکونتشان در مناطق شمالی تر کره زمین (به سمت قطب شمال) باشد و نیز با ابری تر شدن هوا، افسردگی شان تشدید می شود. در حالی که گفته شده SAD ارتباط عمده ای با روزهای تاریک زمستان دارد، در برخی از موارد با محیطهای کار بسته و تاریک، روزهای ابری نابهنگام در فصل های دیگر، و مشکلات بینایی مرتبط و همراه است.

بعضی کارشناسان معتقدند که بالابودن میزان مصرف الکل و میزان خودکشی در کشورهای شمالی ای نظیر سوئد می تواند به دلیل SAD باشد.. البته گروه دیگری از پزشکان هستند که معتقدند ایده SAD به عنوان یک مفهوم معتبر پزشکی، شدیدا خدشه دار است.

آیا چنین نیست که همه در زمستان دچار حالت رخوت و کسالت می شوند؟

SAD همان رخوت معمول زمستان نیست. یک دلیلش این است که میانگین دوره SAD پنج ماه است. به علاوه اینکه، علائم SAD شامل بسیاری از ویژگی های معمول افسردگی به ویژه کاهش انرژی حیاتی، خستگی، بی حوصلگی، گوشه گیری و اجتماع گریزی است.

سایر علائم مختلط هستند. افراد مبتلا به SAD ممکن است به کم خوابی یا پرخوابی آنچنان حادی دچار باشند که برای آنان، انجام برنامه کار عادی از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر، مشکل باشد. همچنین ممکن است آنان به مصرف کربوهیدرات ها تمایل داشته باشند و در طی دوره این اختلال، افزایش وزن چشمگیری پیدا کنند. علائم این اختلال می توانند دامنه ای از بسیار حاد تا خفيف و ملایم داشته باشند.

در صورت داشتن انواع افسردگی که در بالا عنوان شد و برای درمان آن حتما به یک روانپزشک و یا روانشناس خوب مراجعه کنید.

منبع: کتاب افسردگی

چقدر ما شادیم؟

چقدر ما شادیم؟

چقدر ما شادیم؟ بیشتر مردم چه مقدار شادند؟ استاد اد دینر از دانشگاه مینه سوتا در تلاش برای پاسخ به این پرسش اطلاعات ۹۱۶ پژوهش زمینه یابی را در مورد شادمانی، رضایتمندی زندگی و سلامت ذهنی بیش از یک میلیون نفر در ۴۵ ملت سراسر دنیا گردآوری کرد ( مایرز و دينر، ۱۹۹۶).

او همه این داده ها را به مقیاسی از ۵ تا ۱۰ تبدیل کرد که در آن ۱۰ نشانگر شادی خیلی زیاد، ۵ بیان کننده بی تفاوتی و صفر نشانه ناشادی بود. متوسط رتبه بندی شادمانی ۶ است. به این ترتیب او نتیجه گیری کرد که یک فرد معمولی از شادی متوسطی برخوردار است. زمینه یابی های معدودی به میانگین رتبه بندی خنثای ۵ یا میانگین کمتر از ۵ دست یافته اند. این گزارش های مثبت از شادمانی در مورد همه گروه های سنی در هر دو جنس و تمام نژادهای مورد مطالعه به دست آمده است.

روانشناس عالی

البته برخی گروه های اقلیت ناشاد بودند:

به ویژه الکلی های بستری، زندانیان تازه بازداشت شده، درمانجویانی که به تازگی تحت درمان قرار گرفته بودند، و دانشجویانی که زیر ستم سیاسی زندگی می کردند. همچنین در مورد نوسان رتبه بندی شادمانی تفاوت های جنسیتی و سنی وجود داشت (دينر و همکاران، ۱۹۹۹)، زنان و افراد جوان در مقایسه با مردان و افراد مسن، شادمانی و بدبختی بیشتری را  گزارش می گردند، نوسانهای جزیی در جنبه های شادمانی در طول حیات یافت می شد.

در پاسخ به سوال چقدر ما شادیم؟ می توان گفت با گذشت سن، رضامندی از زندگی اندکی افزایش می یافت در حالی که عاطفی بودن مثبت تا حدی افت پیدا می کرد. در یک نظر خواهی ملی از آمریکاییان، از هر ده نفر ۳ نفر خود راخیلی شاد، ۱ نفر نه خیلی شاد و ۶ نفر دیگر خود را نسبتا شاد» توصیف کردند.

ایران از لحاظ شاخص شادمانی در سال 2016 در بین 156 کشور رتبه 105 را دارا بود.

راه سریع از بین بردن استرس

راه سریع از بین بردن استرس

راه سریع از بین بردن استرس

استرس همیشه بخشی از زندگی ماست از چالش‌های جزئی گرفته تا بحران‌های بزرگ. و در عین حال که همیشه نمی‌توانید شرایطتان را کنترل کنید، اما می‌توانید نحوه پاسختان به آنها را کنترل کنید، در این مقاله می خواهیم در مورد بهترین راه سریع از بین بردن استرس توضیح دهیم، توصیه می شود این راه ها را به دقت خوانده سپس تمرین کنید:

وقتی استرس خیلی زیاد، طاقت فرسا و یا مزمن شود، می‌تواند به آسایش و بهزیستی‌تان صدمه بزند. برای همین است که برخورداری از تسکین دهنده­های موثر استرس که بتوانند ذهن و جسم شما را آرام کنند بسیار حائز اهمیت است.

با این حال وقتی نوبت به تسکین و از بین بردن استرس می‌رسد، هیچ گزینه‌ای وجود ندارد که برای همه مناسب باشد.

چیزی که برای یک فرد مؤثر است ممکن است برای شخصی دیگر مفید نباشد.

و چیزی که برای شما در خانه مؤثر است ممکن است وقتی سرکار یا در جامعه هستید دیگر به دردتان نخورد (مثلاً رقصیدن توی هال شاید بتواند برای تسکین استرس­تان برایتان مفید باشد اما رقصیدن وسط خواروبار فروشی ممکن است مناسب شما نباشد).

بنابراین، در اختیار داشتن انواع مختلفی از ابزارهای تسکین استرس مهم است. بعد می‌توانید راهبردی که برای شرایط فعلی شما از همه بهتر باشد را انتخاب کنید.

راهبردهای کوتاه مدت تسکین استرس که می‌توانید آنها را در همه جا به کار ببرید

خواه قرار باشد که برای یک مصاحبه کاری بروید یا از دست رفتارهای فرزندتان در زمین بازی کلافه شده باشید، در هر صورت باید یک سری ابزارهای تسکین استرس داشته باشید که بتوانند همان موقع استرستان را کاهش دهند.

بهترین راهبردهای کوتاه مدت: برای از بین بردن استرس

  • راهبردی که همه جا قابل انجام باشد.
  • تسلط بر آنها به تمرین زیادی نیاز نداشته باشد.
  • بلافاصله باعث تسکین تان شود.

تخیل فعال را امتحان کنید(اولین راه سریع از بین بردن استرس)

تخیل فعال مثل این است که در ذهنتان به تعطیلاتی کوتاه بروید. این تکنیک مستلزم آن است که خودتان را در مکانی شاد تصور کنید-مثلاً می‌توانید خودتان را تصور کنید که در ساحلی نشسته‌اید و دارید به صدای امواج گوش می‌دهید، و بوی دریا را احساس می‌کنید و گرمای ماسه‌ها را زیر پاهایتان حس می‌کند.

فقط کافی است چشمانتان را برای یک دقیقه ببندید و خود را در چشم­اندازی آرامش بخش تصور کنید. به همه تجربه‌های حسی‌ای که در آنجا می‌توانید داشته باشید فکر کنید و به خودتان اجازه دهید تا احساس کنید واقعاً آنجا هستید. بعد از چند دقیقه چشمانتان را باز کنید و به لحظه حال برگردید.

مراقبه کنید(دومین راه سریع از بین بردن استرس)

مراقبه هم باعث تسکین کوتاه مدت استرس می‌شود و هم مزایای ماندگاری برای مدیریت استرس دارد.اشکال مختلفی از مراقبه برای امتحان کردن وجود دارند-که هریک خاص و منحصربفرد بوده و جذابیت خاص خودشان را دارد.

می‌توانید مانترایی (ذکری) را برای خودتان ابداع کنید که وقتی دارید نفس‌های عمیق می‌کشید آنرا توی ذهنتان تکرار کنید. یا اینکه می‌توانید چند دقیقه ذهن آگاهی را تمرین کنید، که این تکنیک مستلزم این است که توی لحظه حال باشید. فقط کافی است به چه چیزی که همان لحظه می‌بینید، می‌شنوید، لمس می‌کنید یا بویش را حس می‌کنید توجه کنید.

وقتی روی لحظه حال و جایی که در آن هستید تمرکز می‌کنید، نمی‌توانید در مورد چیزی که قبلاً اتفاق افتاده نشخوار ذهنی داشته باشید و نمی‌توانید نگران چیزی در آینده باشید. مراقبه و ذهن آگاهی نیاز به تمرین دارد، اما می‌تواند روی سطح کلی استرس­‌تان تأثیر زیادی بگذارد.

آرامسازی تدریجی عضلات را تمرین کنید(سومین راه سریع از بین بردن استرس)

آرامسازی تدریجی عضلات مستلزم آرامسازی همه عضلات بدنتان است، به صورت دسته به دسته. برای تمرین این تکنیک می‌توانید با چند نفس عمیق شروع کنید. بعد سفت کردن و شل کردن هر دسته از عضلات را تمرین کنید، به این ترتیب که ابتدا با عضلات پیشانی‌تان شروع کنید و بعد این کار را به ترتیب تا رسیدن به انگشتان پاهایتان ادامه دهید.

با تمرین کردن، یاد می‌گیرید کشیدگی و انقباض عضلاتتان را تشخیص دهید و می‌توانید راحت‌تر ریلکس کنید. با این حال، هربار که تمرین می‌کنید باید یک احساس آرامسازی که در کل بدنتان در جریان است را تجربه کنید.

روی تنفستان تمرکز کنید(چهارمین راه سریع از بین بردن استرس)

فقط همین تمرکز بر تنفس­تان یا تغییر نحوه نفس کشیدنتان می‌تواند باعث ایجاد تفاوتی بزرگ در سطح کلی استرستان شود. تکنیک‌های تنفسی می‌توانند بدن و مغز شما را ظرف چند دقیقه آرام کنند.

بهترین خبر این است که هیچکس در اطرافتان حتی نمی‌داند و متوجه نمی‌شود که شما دارید این کار را انجام دهید. برای همین، هروقت در یک جلسه استرس آور بودید یا در یک سالن نمایش شلوغ نشسته‌ بودید، تمرین‌های تنفسی می‌توانند کلید کاهش استرستان باشد.

گرچه تمرین‌های تنفسی متفاوت زیادی وجود دارند، مثل تنفس ورزش کاراته، ما به چند مورد از آنها در اینجا اشاره می‌کنیم:

  1. از طریق بینی هوا را داخل ریه‌هایتان بکشید و شکمتان که پر از هوا شده را تماشا کنید. در حالت دم آهسته تا شماره سه بشمارید. یک ثانیه نفستان را نگه دارید و بعد آهسته در حالیکه تا شماره سه می شمرید نفستان را از بینی‌تان بیرون بدهید.
  2. از طریق بینی‌تان هوا را داخل بکشید و تصور کنید که دارید هوای آرام و آرامش بخش را فرو می‌برید. تصور کنید که هوا در سرتاسر بدنتان پخش می‌شود. وقتی در حال بازدم هستید تصور کنید که دارید استرس و تنش را بیرون می‌دهید.

پیاده روی کنید(پنجمین راه سریع از بین بردن استرس)

ورزش یک تسکین دهنده عالی و خارق العاده استرس است که می‌تواند ظرف چند دقیقه تاثیرش را بگذارد. پیاده روی کردن به شما اجازه می‌دهد تا از تغییر صحنه و منظره بهره مند شوید، که این طوری می‌تواند شما را وارد یک چارچوب ذهنی متفاوت کند و مزایایی ورزش را هم برایتان به ارمغان می‌آورد.

بنابراین، خواه فقط چند قدم در اطراف دفترتان بزنید و از محیط کاری طاقت فرسا و خسته کننده­تان کمی فاصله بگیرید و استراحت کنید یا تصمیم بگیرید که برای یک پیاده روی طولانی بعد از کارتان به پارک بروید، در هر صورت پیاده روی یک روش ساده اما مؤثر برای طراوت بخشیدن به ذهن و جسمتان است.

بیشتر بخوانید: روانشناس خوب در تهران

راهبردهایی سریع برای تسکین استرس که در خانه خیلی موثرند

در خلوت خود و در منزل، راهبردهای تسکین استرس زیادی وجود دارند که می‌توانند به شما کمک کنند تا سریع خودتان را آرام کنید. بنابراین، هر وقت روز سختی در محل کار داشتید یا در مورد کارهای زیادی که قرار است انجام دهید زیادی استرس داشتید، این راهبردها می‌توانند استرس شما را بصورت آنی تسکین دهند.

بغل کردن کسی که دوستش دارید(ششمین راه سریع از بین بردن استرس)

تماس و لمس فیزیکی می‌تواند برای رهایی شما از دست استری خیلی مفید باشد. بغل کردن کسی که دوستش دارید می‌تواند خیلی مفید باشد.

وقتی کسی را بغل می‌کنید (که به هورمون آغوش هم معروف است) هورمون اکسیتوسین ترشح می‌شود. اکسیتوسین با سطوح بالاتری از شادی و سطوح پایین‌تری از استرس همراه است.

اکسیتوسین همچنین باعث کاهش فشار خون می‌شود و هورمون استرس که نوراپی نفرین است را کاهش می‌دهد و می‌تواند باعث تولید یک حس آرامسازی شود.

بنابراین اگر نیاز دارید، بدون هیچ واهمه­ای از کسی که دوستش دارید بخواهید شما را بغل کند. این کار برای هردویتان خوب است و می‌تواند یکی از ساده‌ترین اشکال تسکین استرس موجود باشد.

رایحه درمانی(هفتمین راه سریع از بین بردن استرس)

رایحه درمانی مزایایی واقعی برای تسکین استرس دارد- می‌تواند به شما کمک کند تا احساس کنید انرژی گرفته‌اید، آرام‌ترید، یا در لحظه بیشتر حضور دارید.

تحقیقات جدید بیانگر این هستند که برخی بوهای خاص می‌توانند فعالیت امواج مغز را تغییر داده و باعث کاهش هورمون‌های استرس در بدن شوند.

بنابراین چه از شمع، خوشبوکنندها یا محصولات بدن خوشتان بیاید یا نه، در هر صورت افزودن نوعی رایحه درمان را به برنامه روزانه‌تان مدنظر قرار بدهید

خلق آثارهنری(هشتمین راه سریع از بین بردن استرس)

ارتباط گرفتن با بخش خلاق وجودتان شاید در دوران کودکی برایتان آسان بوده باشد، اما اگر دیگر کششی و تمایلی به انجام کارهای هنری ندارید برای اینکه دوباره به سراغش بروید دیر نشده.

اگر علاقه‌ای به طراحی یا نقاشی ندارید، رنگ آمیزی در یک کتاب رنگ آمیزی هم می‌تواند فکر خوبی باشد. کتاب‌های رنگ آمیزی بزرگسالان این روزها محبوبیتشان افزایش پیدا کرده و برای همین رنگ آمیزی می‌تواند یک تکسین دهنده عالی برای استرس باشد.

پژوهش‌ها همواره نشان می‌دهند که رنگ آمیزی می‌تواند یک تأثیر مراقبه‌ای داشته باشد. در یکی از مطالعات محققین دریافتند که سطوح اضطراب در افرادی که الگوهای هندسی پیچیده را رنگ آمیزی می‌کردند کاهش می‌یابد، و برای همین این تکنیک به خروجی بسیار خوبی برای کاهش استرس تبدیل می‌شود.

راهبردهای درازمدت تسکین استرس برای سلامت پایدار

برخی عادت‌های خاص می‌توانند باعث افزایش مقاومت ما در برابر استرس شوند، و همچنین باعث افزایش کلی تندرستی می‌شوند. مثلاً، کسانی که به صورت منظم ورزش یا مراقبه می‌کنند اغلب در رویارویی با چالش­ها سخت کمتر دچار استرس می‌شوند.

بنابراین، ایجاد یک سبک زندگی که به شما کمک کند تا استرستان را دفع کنید و با چالش‌هایتان به شیوه‌ای سالم برخورد کنید مهم است.

داشتن یک رژیم غذایی متعادل

رژیم­های غذایی ضعیف باعث ایجاد واکنش گری بیشتری نسبت به استرس می‌شود. پرخوری هیجانی و دنبال غذاهای پرچربی و پرشکر بودن می‌توانند یک حس موقتی رهایی و تسکین را برایتان فراهم آورند که در درازمدت به استرستان اضافه می‌کنند.

کربن‌های تصفیه شده مانند شیرینی‌ها و چیپس می‌توانند باعث افزایش ناگهانی قندخون شوند. وقتی قندخونتان بالا برود ممکن است استرس و اضطراب بیشتری را تجربه کنید.

مصرف یک رژیم غذایی سالم می‌تواند به شما کمک کند تا در طولانی مدت با استرستان مبارزه کنید. غذاهایی مثل تخم مرغ، آووکادو، و گردو از تنظیم خلق و تعادل انرژی حمایت می‌کنند.

زمانی برای فعالیت‌های تفریحی در نظر بگیرید

فعالیت‌های تفریحی می‌توانند راه بسیار خوبی برای تسکین استرس باشند. اما خیلی از افراد احساس می‌کنند انگار زندگی‌شان بحدی پرمشغله است که وقتی برای سرگرمی‌ها، بازی‌ها یا تفریح بیشتر ندارند.

اما در نظرگرفتن وقتی برای اوقات فراغت در برنامه روزانه‌تان می‌تواند راه حل کمک به شما باشد تا بهترین احساس را داشته باشید. و وقتی احساس بهتری کنید، عملکرد بهتری خواهید داشت، که معنی‌اش این است که تفریح و فراغت ممکن است باعث کارآمدتر اوقات کاری‌تان شوند.  

خواه از رسیدگی با باغ و باغچه خوشتان آمد یا از خلق آثار صنایع دستی لذت ببرید، در هر صورت سرگرمی‌ها و تفریحات کلید زندگی بهتر برای شما هستند.

یک عادت گفتگوی درونی مثبت را در خودتان ایجاد کنید

نحوه صحبت کردن شما با خودتان مهم است. انتقاد شدید از خود، شک داشتن به خود و پیش بینی‌های فاجعه آمیز مفید نیستند. اگر مدام دارید به این چیزها فکر می‌کنید که: من وقت برای فلان کار را ندارم، یا از بهمان خیلی بدم می‌آید، بیشتر به خودتان استرس وارد می‌کنید.

باید یاد بگیرید با خودتان به شیوه‌ای واقع بینانه تر و مهربانانه‌تر صحبت کنید. وقتی به خودتان توهین کنید یا به توانایی خودتان برای موفقیت شک داشته باشید، سعی کنید با یک گفتگوی درونی مهربانانه‌تر به آن پاسخ دهید.

گفتگوی درونی مثبت می‌تواند به شما کمک کند تا دیدگاه سالم‌تری را ایجاد کنید. یک گفتگوی مثبت نگرانه و مهربانانه می‌تواند به شما کمک کند تا هیجاناتتان را مدیریت کنید و اقدام مثبتی انجام دهید.

تمرین یوگا

یوگا ترکیبی است از حرکات فیزیکی، مراقبه، ورزش سبک، و تنفس کنترل شده- که همه اینها باعث بسیار زیاد تسکین استرس می‌شوند.

و گرچه احتمال دارد که فقط از یک جلسه یوگا منفعتی به تنهایی عایدتان نشوید، اما اگر آنرا به شیوه‌ای منسجم به زندگی‌تان اضافه کنید احتمال دارد که مزایای درازمدتی را دریافت کنید.

یوگا انواع مختلفی از مزایای فیزیکی، روانشناختی و معنوی را فراهم می‌آورد. برای شروع می‌توانید به یک کلاس یوگا بروید، در یک برنامه آنلاین ثبت نام کنید یا از یک اپلیکیشن کمک کنید تا به شما کمک کند تمرینتان را شروع کنید.

شکرگزاری

شکرگزاری به شما کمک می‌کند تا قدردان تمام چیزهایی باشید که باید بخاطرشان سپاسگزار باشید. خواه شما بخاطر یک روز آفتابی قدردان باشید یا بخاطر اینکه صحیح و سالم به محل کارتان رسیده‌اید، در هر صورت اینکه به همه چیزهای خوبی فکر کنید که در زندگی‌تان دارید خیلی موثر است.

شکرگزاری همچنین شما را یاد همه منابعی می‌اندازد که برای مقابله با استرس از آن برخوردار هستید، که می‌تواند بسیار توانمندکننده باشد.

مطالعات همچنین نشان می‌دهند افراد قدردان و شکرگزار از سلامت روان بیشتر، استرس کمتر و کیفیت بهتر زندگی بهره­مند می‌شوند.

پس خواه تصمیم بگیرید که این کار را به یک عادت تبدیل کنید که وقتی سر میزشام دور هم نشسته‌اید چیزهایی که بخاطرشان قدردان هستید را بیان کنید یا تصمیم بگیرید سه چیزی که بخاطرش قدردان هستید را در یک دفتر روزانه هر روز یادداشت کنید، در هر صورت شکرگزاری را به یک عادت همیشگی تبدیل کنید.

تمرین اولویت بندی

فعالیت فیزیکی کلید مدیریت استرس و بهبود سلامت روان است. و خبر خوب اینکه انواع متفاوت زیادی از فعالیت‌ها هستند که می‌توانند باعث کاهش استرستان شوند.

عضو یک باشگاه ورزشی شوید، در یک کلاس شرکت کنید یا بیرون ورزش کنید. یادتان باشد که روش‌های مختلف زیادی برای انجام فعالیت‌های بدنی بیشتر در طول روز هم وجود دارند.

پیاده روی، ورزش‌های استقامتی، قایق رانی، پیاده روی در طبیعت، و کلاس اسپینینگ فقط چند نمونه مختلف از روش‌هایی هستند که می‌توانند استرستان را تسکین دهند.

راهبردهایی که به مقابله مبتنی بر حل مسئله می‌پردازند

بیشتر تسکین دهنده‌های استرس بر تغییر هیجاناتتان تمرکز دارند. اما گاهی اوقات، شما لزوماً از استرس رها نمی‌شوید مگر اینکه محیطتان را تغییر دهید که به این حالت مقابله مبتنی بر حل مسئله می گویند (در برابر مقابله مبتنی بر هیجان). مقابله مبتنی بر حل مسئله مستلزم برداشتن گام‌هایی در جهت رفع عوامل استرس زا از زندگی‌تان است (در مقابل تغییر احساستان در مورد عامل استرس زا).

ارزیابی دوباره فهرست کارهای انجام دادنی‌تان

اگر می‌خواهید تلاش کنید کارهایی که به 20 ساعت زمان نیاز دارند را ظرف  16 ساعت انجام دهید، باید بگوییم که اینطوری احساس استرس خواهید کرد. کاهش بارکاری‌تان می‌تواند کمک می‌کند تا حالتان در طول روز بهتر شود.

چه این کار به معنای خروج از کمیته ای باشد که عضو آن هستید یا مستلزم استخدام کسی که بعضی از کارهای منزلتان را برای شما انجام دهد، در هر صورت کسب مهارت‌های مدیریت زمان می‌تواند به شما این امکان را بدهد که عوامل استرس زایی که تجربه می‌کنید را به حداقل برسانید و بهتر بتوانید مواردی که نمی‌توانید از آنها اجتناب کنید را مدیریت کنید.

وقتی بتوانید هرکاری که در فهرست کارهایتان است را بدون استرس ناشی از شتاب برای انجام سریع آن کار یا فراموش کردنش انجام دهید، کل زندگی‌تان به نظرتان آسان‌تر می‌شود.

کسب حمایت اجتماعی

داشتن افراد حمایتگر در زندگی‌تان کلید مدیریت استرس است. اگر در زندگی خود فاقد حمایت عاطفی و دوستی ها هستید، باید حتماً آنرا کسب کنید.

برای همین شاید لازم باشد که به سراغ شبکه‌های ارتباطی موجودتان بروید. شاید درددل کردن برای یکی از اعضای خانواده یا یک دوست دور بتواند به شما کمک کند که با آن شخص صمیمی‌تر شوید و ممکن است حمایت اجتماعی‌ای که نیاز دارید را کسب کنید.

همچنین ممکن است نیاز باشد که شبکه ارتباطی‌تان را گسترش دهید. عضو یک سازمان شوید، در یک گروه حمایتی حضور پیدا کنید یا در صورتی که فاقد افراد حمایتگر در زندگی‌تان هستید، می­توانید کمک حرفه‌ای و تخصصی دریافت کنید.

چیزهایی که به استرستان اضافه می‌کنند را حذف کنید

گاهی اوقات، بهترین راه برای کاهش استرس این است که موارد استرس­آور را از زندگی‌تان حذف کنید. از شر چیزهایی که به استرستان اضافه می‌کنند خلاص شوید تا بتوانید آرامش بیشتری را تجربه کنید.

تماشای اخبار، مدام وصل بودن به وسایل دیجیتالتان، مصرف الکل، و مصرف بیش از حد کافئین تنها نمونه‌های معدودی از چیزهایی هستند که ممکن است به استرس در زندگی شما بیفزایند.

ایجاد برخی تغییرات در عادت‌های روزانه‌تان می‌تواند در کمک به شما برای اینکه حس بهتری داشته باشید نقشی ابزاری داشته باشد.

کلام آخر

پیدا کردن بهترین راهبردهای تسکین استرس ممکن است نیاز به امتحان و آزمایش کردن داشته باشد. برخی راهبردها ممکن است به تمرین هم نیاز داشته باشند.

اما باید به جستجو و پیدا کردن ابزارهایی که به شما کمک می‌کنند تا فرازو نشیب‌های اجتناب ناپذیر زندگی‌تان را به شیوه‌ای سالم مدیریت کنید ادامه دهید. حفط استرس در یک سطح قابل مدیریت برای تندرستی و آسایش کلی شما مهم است.

 

هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی چیست؟ این اصطلاح، برای بیان احساس مردانگی یا زنانگی فرد به کار می رود.

مفهوم هویت جنسی، بیان کننده آن است که فرد به طور معین و مشخص، خود را مرد یا زن بداند. هویت جنسی، بر اساس زیست شناسی افراد بنا می شود، از تجربیات اجتماعی متأثر است و برای اینکه ثبات و دوام پیدا کند، به گذشت زمان، نیاز دارد.

تقریبا هر کودکی تا سن ۲ تا ۳ سالگی، اعتقاد محکمی در مورد مؤنث یا مذکر بودن خود پیدا میکند و می تواند با قاطعیت بگوید: «من یک پسرم» یا «من یک دخترم»، ولی با این حال حتی اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد كامل نیست و باید تکامل یابد.

سوالات روانشناسی خود را در منوی بالای صفحه (قسمت روانشناس خوب) می توانید مطرح کنید..

به عقیده رابرت استولر، «هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با نرینگی یا مادینگی است». او بین جنسیت اجتماعی و جنسیت بیولوژیک، تمایز قائل می شود. اغلب این دو با همدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان، رفتار مردانه و زنان، رفتار زنانه از خود نشان می دهند؛ ولی ممکن است جنسیت و هویت جنسی با همدیگر در تعارض یا تضاد باشند.

هویت جنسی چیست؟ هویت جنسی، ناشی از سرمشق های بی شماری است که از اعضای خانواده، معلمان، دوستان، همکاران و پدیده های فرهنگی حاصل می شود. خصوصیات جسمانی ناشی از جنسیت بیولوژیک فرد – نظیر ظاهر و شکل بدن و ابعاد فیزیکی با سیستم ظریفی از محرک ها، از جمله پاداش و تنبيه و برچسب های جنسیتی والدین ارتباط دارد و از حاصل این ارتباط، هویت جنسی پدید می آید.

این مطلب نیز برای شما جالب است: اعتیاد جنسی چیست؟

بنابراین هویت جنسی در اثر عوامل زیر پدید می آید:

نگرشهای والدین و فرهنگ موجود در جامعه، دستگاه تناسلی خارجی کودک و عوامل ژنتیکی که از لحاظ فیزیولوژیکی تا هفته ششم زندگی جنینی فعال است. هرچند نفوذ عوامل خانوادگی، فرهنگی و بیولوژیک، ممکن است برقراری جنس نرینگی یا مادینگی را پیچیده کنند، افراد معمولا با جنسیت بیولوژیک خود، همانند سازی کرده و تقریبا حس مطمئنی از هویت خود پیدا می کنند، یعنی به هویت جنسی پایداری دست می یابند.

سبک های مختلف عشق کدامند؟

سبک های مختلف عشق


سبک مختلف های عشق
پیشتر اوقات تصور می کنیم که معنای عشق برای همسرمان، همان چیزی است که مد نظر ما نیز هست. اما واقعیت این است که وقتی دو نفر می گویند: ” من عاشق تو هستم” به ندرت پیش می آید که معنای یکسانی برای این جمله قائل باشند. “من او را دوست دارم ولی عاشق او نیستم”. ما و روانشناس ها در مشاوره ی ازدواج به دفعات این قبیل شکایتهای ناامیدکننده را می شنویم. معمولا معنایی که این جملات در خود دارند این است که آن كیفیتی که شخص از عشق انتظار دارد وجود ندارد و یا به شکل دیگری است‌.

روزی که الیزابت پرت برومینگ در یکی از غزل های مشهورش این سؤال را مطرح کرد که چگونه به تو عشق بورزم”، تصور نمی کرد که روزی پاسخ به این سؤال با چنین دقت علمی مورد بررسی قرار بگیرد و این دقیقا همان کاری است که محققانی مثل رابرت استرنبرگ سعی در انجام آن داشتند. مدل مثلثی او تنها اجزا و بخش های عشق را مشخص نمی کند. این مدل به خوبی توضیح میدهد که همسران چگونه به طور متفاوتی دوست می دارند و دوست داشته میشوند.

مثلث استرنبرگ بسته به تفاوت در میزان میل جنسی، صمیمیت، و تعهد در رابطه، می تواند تغییر شکل دهد. مثلثی با سه ضلع برابر، نمایانگر آن چیزی است که استرنبرگ عشق به کمال رسیده می نامد، که در آن، هر سه عنصر به طور برابر در کنار هم قرار گرفته اند. اما وقتی که یک ضلع از مثلث بزرگتر از بقیه است، انواع جدیدی از عشق ورزی نامتعادل به وجود می آید: 1-رمانتیک، ۲. ابلهانه، ۳. دوستانه

سبک مختلف های عشق : 1- عشق رمانتیک

عشق رمانتیک متکی است بر ترکیب صمیمیت و میل جنسی، یک جذابیت فیزیکی آمیخته با حس عمیق توجه و محبت. تعهد در این نوع از عشق در حاشیه قرار می گیرد.

2- عشق ابلهانه

عشق ابلهانه، ترکیبی است از میل جنسی و تعهد، که در بیشتر اوقات، صمیمیت وجود ندارد تصور اینکه تعهد بر پایه میل جنسی بنا شود آن هم بدون حضور مستحکم عنصر صمیمیت، احمقانه به نظر می رسد.

3- عشق دوستانه

عشق دوستانه از ترکیب، صمیمیت و تعهد حاصل می شود، که در این میان میل جنسی به نحوی ناپدید می شود، این گونه از عشق، صرفا یک دوستی متعهدانه دراز مدت است. این پدیده هنگامی رخ میدهد که جذابیت فیزیکی اهمیت کمتری نسبت به اطمینان از درک کردن همسر و درک شدن توسط او داشته باشند
بیشتر اوقات ازدواج های نافرجام، فقط بر عشق رمانتیک یا ابلهانه و یا دوستانه بنا شده اند. اما ازدواجهای موفق، خواستار چیزی بیش از اینها هستند، حتی زمانی که یک سبک (رمانتیک ابلهانه، دوستانه ) برای لحظاتی غالب شوند.

عشق به کمال رسیده، از ترکیب برابر سه عنصر اصلی عشق یعنی: تمایل جنسی، صمیمیت و تعهد به وجود می آید. عشق به کمال رسیده، هدفی است که هر ازدواجی در صدد تحقق آن است. تداوم و پایداری عشق به کمال رسیده، موضوعی است که بسیاری از زوجها در آن مشکل دارند. رسیدن به عشق کامل، شبیه است به رسیدن به وزن ایده آل در یک برنامه ی کوتاه مدت لاغری- که غالبا رسیدن به این هدف آسان تر از تداوم و نگهداری آن است. هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از دستیابی به عشق به کمال رسیده، آن را تا ابد با خود داشته باشید.

سبکهای عشق ورزی در ازدواج تغییر می کنند. همسران یک بار برای همیشه در عشق به كمال رسیده متوقف نمی شوند. گاهی برخی از عناصر از عناصر دیگر قوی تر می شوند؛ در نتیجه سبک خاصی از عشق ورزی ایجاد می شود و یا حالتی شکل می گیرد که سبک جدید با سبک عشق ورزی دیگری سازگار نیست.

وقتی عاشق کسی میشوید، مدام با شیوهی یکسانی به او عشق نمی ورزید و می توان گفت هر ادعایی غیر از این دروغ است. این امری نشدنی است. در حالی که درست همان چیزی است که بیشتر ما خواهان آن هستیم. ما ایمان بسیار اندکی به جزر و مد دریای زندگی، عشق، و رابطه هایمان داریم. زمان مد در تکاپویم و هنگام جزر از ترس اینکه هیچ بازگشتی نداشته باشیم ساکن و بی حرکت می ایستیم.همواره به همیشگی بودن، تداوم، استمرار اصرار داریم؛ در حالی که فقط استمرار در زندگی امکان دارد، در عشق، در رشد، در سیالیت در ازادي .

برای آگاهی از شکل مثلث عشق خود و چگونگی به تعادل رساندن آن به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

سبک های مختلف عشق ، منبع کتاب: مراقب ازدواج خود باشید

شماره تماس 22797836
close-link