مقالات

مقالات روانشناسی

مقالات روانشناسی به شما کمک می کند تا در مورد اطلاعات به روز روانشناسی اطلاع پیدا کنید؛ البته نکته مهمی که باید در مقالات روانشناسی به آن توجه کرد منابع آن و نویسندگان است.
به طور مثال اگر به دنبال یک مقاله در مورد روانشناس خوب در تهران هستید:
در ابتدا به نویسنده این مطلب توجه کنید، چه فردی این مطلب را نوشته است؟ در چه سایتی این مطلب منتشر شده است؟

مهم این است که مطلبی که مطالعه می کنید منبع کاملا علمی و درستی داشته باشد، با توجه به اینکه در حال حاضر هر فردی می تواند در داخل شبکه اینترنتی مقاله ای بگذارد، نکته مهم برای تشخیص اینکه این مقاله علمی است به طور مثال می تواند این باشد که در مجله معتبر نوشته شده باشد یا فردی با تحصیلات بالا در آن رشته آن را نوشته باشد.

ویژگی های افراد درونگرا

درونگرا

در عصر رسانه های اجتماعی، شبکه سازی و ارتباطات بی پایان جهانی به درونگرا ها غالباً ناکارآمد نگاه می شود. آن ها به عنوان افرادی در نظر گرفته می شوند که با خوشحالی در جلسات کارکنان نظر خود را ابراز نمی کنند یا به طور فعال در جلسات طوفان مغزی شرکت می کنند. غالباً در نظر گرفته می شود که آن ها در انجام چند وظیفه مهارت ندارند و یا خصوصاً کاریزماتیک هستند. آن ها به ندرت در یک مهمانی در مرکز توجه قرار می گیرند و اغلب ساعت ها پشت سر هم تلفن های هوشمند خود را نادیده می گیرند.

درون گرا ها را نباید به کلی کنار گذاشت

برخی از موفق ترین افراد جهان درونگرا هستند. آلبرت انیشتین، بیل گیتس و حتی مخترع شبکه های اجتماعی مارک زاکربرگ همه درون گرا هستند که به خود اعتراف می کنند. بنابراین این افراد که ظاهراً فاقد برخی از مهارت های اساسی مورد نیاز برای یک حرفه موفق هستند چگونه موفق به دستیابی به این موفقیت ها می شوند؟ چه چیزی مغز یک فرد درونگرا را بسیار متفاوت و خاص می کند؟

تنها بودن وقتی صحبت از سلامتی و موفقیت می شود دارای جنبه های منفی است

به خوبی شناخته شده است که ویژگی های شخصیتی فقط نتیجه شرطی سازی اجتماعی نیستند و آن ها ارتباط بیشتری با ژنتیک و ساختار مغز دارند. افراد ویژگی های شخصیتی خاصی را به دنیا می آورند یا از ارث می برند دقیقاً مانند این که پارامترها و خصوصیات جسمی خاصی را به ارث می برند. این ویژگی های شخصیتی مزایا و معایب آن ها را به همراه دارد. مطالعات همچنین تفاوت آناتومیکی مغز درونگرا و برونگرا را نشان داده است. مطالعات تصویربرداری نشان داده است که تفاوت ماده خاکستری و ماده سفید در قسمت های مختلف مغز وجود دارد بنابراین تایید می شود که ویژگی های شخصیتی به سختی در مغز قرار دارند.

افراد درونگرا تعاملات طولانی مدت اجتماعی را دوست ندارند و در اجتماعات بزرگ اجتماعی احساس ناراحتی می کنند. این افراد بدشان نمی آید که برای مدت طولانی منزوی بمانند و آن ها عاشق فکر کردن و خواب دیدن هستند. با این حال این انزوای اجتماعی خودخواسته قیمت دارد. تعامل اجتماعی پایین خطر برخی اختلالات را افزایش می دهد و ممکن است بر عملکرد شناختی تأثیر منفی بگذارد، خطر ابتلا به اختلالات متابولیکی را افزایش دهد و بر سیستم ایمنی بدن تأثیر منفی بگذارد.

انزوای شدید اجتماعی و پیامدهای منفی آن بخوبی بررسی شده است. افرادی که در یتیم خانه ها زندگی می کنند یا برای مدت طولانی زندانی هستند ممکن است دوره هایی از بی ثباتی ذهنی را پشت سر بگذارند و حتی برخی ممکن است دچار توهم شوند. با این حال درون گرا بودن متفاوت است و انزوای اجتماعی ناشی از خود ممکن است لزوماً نشان دهنده مغز بیکار یا عدم مقاومت در برابر این مسائل بهداشتی نباشد. آخرین مطالعات تحقیقاتی نشان می دهد که این دوره های تنها بودن ممکن است تأثیرات مثبتی بر زندگی عاطفی و کاری داشته باشد.

روی خلاقیت تمرکز کنید

یکی از مزایای تمرکز بیشتر روی افکار خود، بهبود خلاقیت است. افراد درون گرا در برابر عقاید مختلف گشودگی بیشتری دارند. ممکن است از سطح اطمینان و استقلال بالاتری برخوردار باشند. افراد درون گرا کمتر به فکر دیگران فکر می کنند. مطالعات نشان داده است که ویژگی بارز دانشمندان و هنرمندان، عدم تمایل به تعامل اجتماعی زیاد است.

افراد درونگرا نسبت به افرادی که بیشتر وقت خود را به معاشرت می گذرانند وقت بیشتری برای تکمیل کار خود دارند. آن ها وقت دارند تا فکر و تجربیات خود را درک کنند.

با این حال باید درک کرد که هر نوع کناره گیری اجتماعی یکسان نیست. نوعی عدم اجتماعی بودن، شاخصی از مسائل روانی و بهداشت جسمی است. کناره گیری اجتماعی ممکن است به دلیل کمرویی و اضطراب باشد یا ممکن است به دلیل بیزاری از معاشرت باشد. هر دو ممکن است تأثیر منفی بر سلامتی داشته باشند و لزوما خلاقیت را بهتر نمی کنند. از طرف دیگر کسانی که فقط با انتخاب کمتر معاشرت می کنند (نه به دلیل اضطراب یا دوست نداشتن) احتمال سلامتی و خلاقیت آن ها بیشتر است.

این یافته ها مهم هستند زیرا قبلا اعتقاد بر این بود که عدم اتصال به شبکه می تواند مضر باشد. اکنون محققان نشان داده اند که عدم ارتباط پذیری حتی می تواند مفید باشد. درون گرایان سالم ترجیح می دهند زمان بیشتری را در تنهایی سپری کنند اما این به معنای کناره گیری کامل اجتماعی نیست. آن ها معمولاً به اندازه کافی تعامل اجتماعی دارند. افراد خلاق تنها بودن را ترجیح می دهند و در عین حال زمان کافی را در معاشرت دیگران می گذرانند.

اگر شما نیز فردی درونگرا هستید برای مشاوره می توانید به بهترین روانشناس تهران مراجعه نمایید.

تفاوت بین روانشناس با روانپزشک چیست ؟

تفاوت بین روانشناس با روانپزشک چیست ؟ متخصصی که به عنوان روانشناس در ایران درمان می کند، مدرک کارشناسی ارشد و یا دکترای تخصصی را در رشته روانشناسی باید دارا باشد

تفاوت بین روانشناس با روانپزشک چیست ؟ متخصصی که به عنوان روانشناس در ایران درمان می کند، مدرک کارشناسی ارشد و یا دکترای تخصصی را در رشته روانشناسی باید دارا باشد، که فرد هم برای روان درمانی، یعنی ریشه یابی مشکلات شخصیتی، هم برای مشاوره به این متخصص مراجعه می کند. البته فردی که با مدرک روانشناسی به عنوان روانشناس در ایران و یا هر کشور دیگری بخواهد که کار کند، مجوز لازمه را باید داشته باشد.

در ایران این مجوز توسط سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و یا بهزیستی به روانشناسان پس از دادن مصاحبه و قبول شدن در آن اعطا می شود.

دکتر روانشناس هم در زمینه مشکلات فردی مانند اضطراب، افسردگی، وسواس، انواع فوبیا ها، اختلالات شخصیتی و .. روان درمانی و مشاوره انجام می دهد و هم در زمینه مشاوره قبل از ازدواج، مشکلات در رابطه بین فردی، زوج درمانی و خانواده درمانی. علاوه بر آن باید به این نکته توجه داشته باشید که اگر برای کودکتان به روانشناس مراجعه می‌کنید به این عنوان که با کودک به صورت بازی درمانی کار شود حتما به روانشناس کودک که به طور اختصاصی بر روی کودک کار می کند مراجعه نمایید.

البته به این مهم باید توجه داشت که در اغلب موارد اشکالات رفتاری کودک ریشه در رفتارهای اشتباه والدین دارد که در این صورت مراجعه والدین به روانشناس جزو الزامات درمان می باشد.

حال می خواهیم به این مهم بپردازیم که تفاوت بین روانشناس با روانپزشک چیست ؟ روانپزشک به پزشک متخصصی گفته می شود که تخصص پزشکی خود را در شاخه روانپزشکی گرفته باشد. در اکثر مواقع در صورت نیاز و یا شدت مشکلات مراجع از طرف دکتر روانشناس به روانپزشک برای مصرف دارو ارجاع داده می شود. روانپزشک برای مشکلاتی مانند افسردگی اضطراب اختلالات خواب و غیره در صورت نیاز دارو تجویز می نماید. به روانپزشک پزشک اعصاب و روان نیز گفته می‌شود.

اما دکتر مغز و اعصاب به پزشکی گفته می شود که در تخصص خود را در رشته مغز و اعصاب گرفته باشد و درمان را در مراجعانی با اشکالات آلزایمر در ام اس و غیره که در آنها اشکالات در مغز وجود دارد انجام می دهد اگر احساس می کنید که از زندگی لذت نمی برید، یا احساس غم،  ناراحتی و یا اضطراب  دارید و یا در زمینه ارتباطاتتان دچار اشکال هستید و یا در زمینه خاص احتیاط به مشورت دارید حتما به یک روانشناس خوب مراجعه نمایید

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟:

جهت تعیین وقت با خانم دکتر مژگان ناقل با شماره 22797836 تماس حاصل نمایید.

یکی از سوالاتی که برای هر فردی بعد از خیانت پیش می آید این است که بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

آیا همسر خود را ببخشیم؟

آیا ارتباط را تمام کنیم؟

آیا به خاطر فرزندانمان زندگی کنیم؟

در این بحرانی که پیش می آید نکته مهم این است که در عصبانیت تصمیم نگیریم و اجازه بدهیم که هیجانات ما فروکش کند، در این راستا می توانیم از یک روانشناس خوب کمک بگیریم.

سوال اصلی: بعد از خیانت همسر چه کنیم؟ و چه کارهایی را نکنیم:

اگر مورد خیانت واقع شدین، این که با همه اطرافیانتان در این مورد صحبت کنید کمکی به شما نمی کند، البته داشتن حمایت اجتماعی خوب است و این که کسی باشد که حرف های شما را بشنود کمک کننده است، ولی ممکن است نهایتا راهکارهایی به شما ارائه دهند که نه تنها کمک کننده نباشد بلکه مضر هم باشد، علاوه بر آن شاید بعد از فروکش کردن هیجانات به این نتیجه برسید که بهتر بود کسی از این ماجرا آگاه نمی شد.

نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که ممکن است وقتی متوجه این موضوع می شوید آنقدر عصبانی باشید که به هیچ وجه فکر نکنید که امکان دارد دوباره به زندگی برگردید و همین امر باعث شود تا با همه اطرافیان در این مورد صحبت کنید، اما باید توجه داشته باشید که ممکن است بعدا که عصبانیتتان فروکش کردید و شاید ماجرا را طور دیگر دیدید و یا به هر دلیل خواستید به رابطه تان یک شانس دوباره بدهید علاقه نداشته باشید که اطرافیان در مورد این موضوع بدانند.

بعد از خیانت همسر چه باید کرد؟

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟ آیا باید او را بخشید؟ آیا اصلا بخشش در این شرایط کار درستی است؟ جواب به این سوال در واقع بستگی به موقعیت و افراد دارد، ابتدا از خود این سوال اساسی را بپرسید که آیا می توانم بعد از کاهش عصبانیتم با او مثل قبل باشم؟ مهم این است که به این سوال هنگامی که عصبانیتتان فروکش کرده پاسخ دهید، اگر احساس می کنید می توانید گام بعدی را بردارید.

بازسازی رابطه بعد از خیانت

بازسازی رابطه بعد از خیانت چگونه صورت می گیرد؟ بازسازی رابطه بعد از خیانت به آرامی صورت می گیرد، به این نکته باید بسیار توجه کرد چون فرد آسیب دیده ممکن است نتواند احساس قبل را با همسر خود داشته باشد و یا هر مساله ای او را به یاد آسیبی که دیده است بیندازد.

احساس بد بعد از خیانت

فرد آسیب دیده احساسات متفاوتی را تجربه می کند، که می تواند به صورت اضطراب، احساس غم، استرس , ..باشد، در بسیاری از موارد نشخواری فکری باعث می شود که این افکار منفی مداوما ظاهر شوند.

احتمالا در ذهن شما سوالات بسیاری وجود دارد با این سوالات چه کنید؟

به احتمال زیاد سوالات مختلفی در ذهن شما می آید که مرتبا از همسر خود می پرسید، آیا این کار، کار درستی است؟ در واقع می توان گفت اگر برای حل این مشکل به روانشناس مراجعه کردید احتمال بسیار در روند روان درمانی به این سوالاتتان پاسخ داده خواهد شد، اما اگر بخواهید به طور متوالی از همسر خود این سوال ها را بپرسید نهایتا به رابطه شما آسیب می زند و جواب به این سوالات فقط برای مدت کمی شما را آرام می کند و نهایتا سوالات دیگری در ذهت شما خواهد آمد.

حال که این کار را کرده است از کجا مطمئن باشیم که دیگر این کار را نمی کند؟(بعد از خیانت همسر چه کنیم؟)

یکی از شاخص هایی که مهم است این است که بعد از اینکه شما متوجه موضوع خیانت شدید، چقدر شخص عهد شکن در حال حاضر فریبکاری را کنار گذاشته است و تلاش برای درست کردن رابطه را دارد؟ علاوه بر آن به چه مقدار توانایی داشتن یک زندگی صادقانه را دارد؟ چقدر مسئولیت اشتباه خود را می پذیرد؟ برای فهمیدن پاسخ این سوالات یک روانشناس متخصص در خیانت می تواند به شما کمک کند.

 

 

 

 

 

زوج درمانگر خوب در تهران

زوج درمانگر خوب در تهران

زوج درمانگر خوب در تهران: وقتی تعارضاتمان را به جای رویارویی با آنها، دفن می کنیم، وقتی دردمان را بجای اینکه با آنها مقابله کنیم در درون خود فرو می بریم، فرایند به راه می افتد. ممکن است فکر کنید با مدفون ساختن تعارضها از شرشان خلاص می شوید اما حقیقت این است که دارید آنها را زنده به گور میکنید، ولی همچنان در ذهنتان باقی خواهند ماند. اجتناب در نهایت شما را به جایی میکشاند که نمیخواهید بروید: “طلاق عاطفی”… رویای ازدواجی که زمانی هردویتان مشترکاً داشتید، اکنون آهسته آهسته می میرد و مرگی دردناک را تجربه میکند. گری روزبرگ(زوج درمانگر)، کتاب شفای درد در ازدواجتان.

اجازه بدهید که شریکتان ایرادات خاص خودش را داشته باشد. یک زن زیرک و عاقل میگوید اجازه میدهد که همسرش ده خطا داشته باشد. وقتی همسرش کاری کند که باعث آزارش شود، میگوید: خب اینم یکی از اون ده تا خطا بود. ایرادی نداره. باهاش کنار میام. ( “اچ والس گادارد، کاتلین روجرز”، کتاب: تحکیم ازدواجتان). یک زوج درمانگر خوب می گوید یکی از کلیدهای یک ازدواج موفق پذیرفتن نقاط قوت است. هر ازدواجی مشکلاتی دارد. اما با استفاده خردمندانه از نقاط قوتتان میتوانید همچنان نیز ازدواجتان را قویتر کنید.

همه زوجها با مشکلات مواجه میشوند و همه زوجها تفاوتهایی دارند. این تفاوتها ممکن است متمرکز بر پول، خانواده دو طرف، یا هر حیطه دیگری از زندگی باشند…وقتی یک طرف یا هر دو طرف ازدواج بر “فقط حرف من” اصرار داشته باشند، ازدواج به سمت زمستان پیش خواهد رفت. زمستان ممکن است یک ماه طول بکشد، یا ممکن است سی سال ادامه داشته باشد. (گری چاپمن، چهار فصل ازدواج: رازهای یک ازدواج ماندگار)

یک زوج درمانگر خوب در تهران سعی در بهبود روابط عاشقانه و حل تعارضات بین فردی دارد. همه ما می دانیم که روابط عاشقانه کار سختی است. آن ها مانند اتومبیل ها به نگهداری منظم نیاز دارند تا عملکرد خوبی داشته باشند. اگر مشکلی وجود دارد بهتر است فوراً آن را رفع کنید تا از عوارض بعدی در جاده جلوگیری کنید.

در تحقیقی که توسط انجمن ازدواج و خانواده در آمریکا انجام شد بیش از 97٪ از زوجین مورد نظر گفتند که از زوج درمانی کمک لازم را دریافت کرده اند. علاوه بر این ،93٪ از زوجین گفتند که درمان به آن ها ابزارهای موثرتری برای مقابله با درگیری داده است.

اصول اساسی زوج درمانگر خوب در تهران

قبل از شروع درک رابطه بین افراد، شناخت و تصدیق این نکته مهم است که هر فرد از جمله مشاور دارای شخصیت، ادراک، مجموعه ای از ارزش ها و تاریخچه منحصر به فرد است. افراد در این رابطه ممکن است به سیستم های ارزشی متفاوت و بررسی نشده پایبند باشند. متغیرهای نهادی و اجتماعی (مانند عوامل اجتماعی، مذهبی، گروهی و سایر عوامل جمعی) که ماهیت و رفتار فرد را شکل می دهند در فرآیند مشاوره و درمان در نظر گرفته می شوند. اصول مشاوره رابطه این است که تعامل با یکدیگر و به طور کلی با جامعه با مقادیر بهینه تعارض برای همه شرکت کنندگان همراه باشد و به نظر می رسد مهارت حل اختلاف یک زوج میزان طلاق را پیش بینی می کند.

برخی از روابط در برخی مواقع دچار تشنج می شوند و در نتیجه در عملکرد مطلوب و تولید الگوهای ناسازگار خود تقویت کننده ایجاد نمی شود. این الگوها را ممکن است “چرخه تعامل منفی” بنامند. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد از جمله دلبستگی ناامن، خودخواهی، استکبار ستیزی، حسادت، عصبانیت، حرص و آز، ارتباط یا درک و فهمیدن یا حل مشکل و سلامتی و غیره.

تغییر در شرایطی مانند وضعیت مالی، سلامت جسمی و تأثیر سایر اعضای خانواده می تواند تأثیر زیادی بر رفتار، واکنش ها و عملکردهای افراد در یک رابطه داشته باشد.

غالباً این یک تعامل بین دو یا چند عامل است و غالباً فقط یکی از افراد درگیر نیست که چنین صفاتی را نشان می دهد. تأثیرات روابط متقابل است و برای ایجاد و مدیریت مشکلات نیاز به هر فرد درگیر است.

روش های اساسی کار یک درمانگر خوب در تهران

یک زوج درمانگر خوب در تهران توضیح می دهد: روش زوج درمانی اساساً بر روند برقراری ارتباط تمرکز دارند. متداول ترین روش گوش دادن فعال است که توسط کارل راجرز و ویرجینیا ساتیر فقید استفاده می شد و توسط هارویل هندریکس در دریافت عشقی که می خواهید استفاده شده است. اخیراً روشی به نام “غوطه وری سینمایی” توسط وارن فارل در کتاب “زنان نمی توانند آنچه را که مردان نمی گویند بشنوند” ایجاد شده است. هر کدام به زوجین کمک می کند تا روشی را برای برقراری ارتباط ایجاد کنند که برای هر شریک زندگی ابراز و شنیدن احساسات باشد.

اگر عضوی از یک زن و شوهر مضطرب باشید ممکن است احساس کنید که هیچ راهی برای برون رفت از روابط آشفته شما وجود ندارد. افسانه ها در مورد میزان موفقیت پایین زوج درمانی و مشاوره فقط وضعیت شما را بدتر از آنچه که هست نشان می دهد. اخیراً الیزابت ویل، ستون نویس نیویورک تایمز این برداشت ناخوشایند را در ستون خود “آیا زوج درمانی موثر است؟” تقویت کرد. وی نتیجه گیری می کند حتی در مورد موثرترین روش ها هر دو نوع درمان از نظر ساختار و نتایج هر دو کاملاً مستند است. یک زوج درمانگر خوب در تهران به مهارت های متفاوتی از مهارت های مورد نیاز یک روانشناس درمان فردی نیاز دارد. با این وجود داده ها تا حد زیادی ادعاهای ویل را رد می کنند. در صورت انجام صحیح، زوج درمانی می تواند تأثیرات مثبت داشته باشد.

رویکردهای مبتنی بر شواهد برای درک درمان موثر چه برای افراد و چه برای زوجین کلیدی است. این بدان معناست که درمانی که دریافت می کنید بر خلاف روش های جایگزین، ترجیحاً در آزمایشات کنترل شده تصادفی مورد آزمایش قرار گرفته است. روانشناسانی که درمان مبتنی بر شواهد را ارائه می دهند فقط به دلیل اینکه آن را در دوره تحصیلات تکمیلی آموخته اند به یک جهت گیری نظری پایبند نیستند. در عوض آن ها رویکرد خود را تطبیق می دهند تا اطمینان حاصل کنند که از بهترین شواهد (چه بالینی و چه تحقیقاتی) پیروی می کنند.

روش های غلبه بر استرس شغلی

غلبه بر استرس شغلی

امروزه به دلیل شرایط اقتصادی و سایر مسائل روزمره استرس های شغلی به شدت رو به افزایش است و اگر به سرعت فکری برای غلبه بر استرس شغلی خود پیدا نکنید ممکن است در آینده دچار مشکلات فراوانی شوید.

شارون ملنیک دکترای روانشناسی تجارت و نویسنده کتاب موفقیت تحت استرس که به تازگی منتشر شده است می گوید: مردم از من پاسخ می خواهند و همه احساس خستگی و شلوغی بیش از حد می کنند.

آیا راهی برای حفظ تمرکز ثابت در طول روز وجود دارد؟ آیا می توان همه کارهایی را که باید انجام شود و بعد از کار انرژی باقی مانده است انجام داد؟ چگونه می توانید خونسردی خود را در زیر این همه خواسته حفظ کنید؟ در ادامه با ما همراه باشید با روش های غلبه بر استرس شغلی.

  1. به جای واکنش نشان دادن عمل کنید

وقتی احساس کنیم شرایط از دست ما خارج شده استرس را تجربه می کنیم و هورمون استرس را فعال می شود و در صورت مزمن بودن اعتماد به نفس، تمرکز و سلامتی را از بین می برد. به طور معمول شما کنترل اعمال و پاسخ های خود را دارید اما کنترل نیروهای کلان یا لحن شخص دیگری را کنترل نمی کنید.

  1. یک نفس عمیق بکش

یکی از روش بسیار موثر در غلبه بر استرس شغلی نفش عمیق کشیدن است. اگر احساس می کنید بیش از حد احساس خستگی کرده اید و یا از یک جلسه پر تنش بیرون آمده اید و باید سر خود را پاک کنید چند دقیقه تنفس عمیق تعادل را برقرار می کند. به راحتی پنج ثانیه استنشاق کنید و در تعداد مساوی از طریق بینی نگه دارید و بیرون دهید. این کار مانند این است که آرامش و تمرکز یک کلاس 90 دقیقه ای یوگا را در مدت سه دقیقه یا کمتر پشت میز خود داشته باشید.

  1. وقفه ها را برطرف کنید

بیشتر ما در طول روز بمباران فکری می شویم. ایمیل ها، تماس های تلفنی، پیام های فوری، پیام های فوری و مهلت های ناگهانی و فوری برای ایجاد حواس پرتی کارگران امروز بیش از هر زمان دیگری توطئه می کنند. اگرچه ممکن است کنترل وقفه ها را نداشته باشید اما می توانید پاسخ خود را کنترل کنید. ملنیک توصیه می کند که به یکی از سه روش پاسخ دهید: وقفه را بپذیرید، آن را قطع کنید یا اهمیت آن را تشخیص دهید و برنامه ریزی کنید. بسیاری از وقفه ها تکرار می شوند و می توان پیش بینی کرد. شما می خواهید معیارهای از پیش تعیین شده ای داشته باشید که می خواهید پاسخ دهید و همچنین می توانید با پاسخ دادن به ایمیل در طول پنجره های خاص، تنظیم ساعات اداری برای صحبت حضوری یا بستن در (در صورت تمرکز) به اطرافیان خود آموزش دهید.

  1. روز خود را برای انرژی و تمرکز برنامه ریزی کنید

یکی دیگر از روش های غلبه بر استرس شغلی برنامه ریزی برای انرژی و تمرکز خود در طول روز است. بیشتر ما روز را با استفاده از روش “فشار ، فشار ، فشار” سپری می کنیم و فکر می کنیم اگر هشت تا 10 ساعت کامل کار کنیم کارهای بیشتری انجام خواهیم داد. در عوض بهره وری کاهش می یابد، سطح استرس بالا می رود و شما انرژی بسیار کمی برای خانواده خود خواهید داشت.

  1. درست بخورید و خوب بخوابید

کارشناسان توصیه می کند یک رژیم غذایی کم قند و پروتئین بخورید زیرا بد غذا خوردن به سیستم شما فشار می آورد و هنگامی که خوب نمی خوابید اثرات جوان سازی را دریافت نمی کنید. طبق تحقیقات مختلف تخمین زده می شود که 60 میلیون آمریکایی خواب کافی ندارند که این یک دوره نقاهت برای بدن است. اگر افکار مسابقه ای شما را از خواب باز می دارد یا شب از خواب بیدار می شوید و نمی توانید دوباره به خواب بروید.

  1. داستان خود را تغییر دهید

دیدگاه شما از وقایع استرس زای دفتر معمولاً یک تفسیر ذهنی از حقایق است که اغلب از طریق فیلتر خودباوری خود مشاهده می شود. با این حال اگر بتوانید قدم به عقب بردارید و دیدگاه عینی تری داشته باشید تأثیر به سزایی خواهید داشت و احتمال اینکه مسائل را شخصاً انجام دهید کمتر است.

  1. استرس ناشی از خود را شناسایی کنید

یکی از مهم ترین روش های غلبه بر استرس شغلی شناسایی استرس خود است. بیاموزید که با ایجاد اعتماد به نفس خود به جای اینکه مورد تأیید دیگران قرار بگیرید، استرس خود را تحمیل کنید. اگر بیش از حد درگیر تصورات دیگران از خود باشید که نمی توانید آن را کنترل کنید، تحت تأثیر استرس قرار می گیرید یا در رفتارهای پیشگیری مانند تعلل شرکت می کنید.

برای غلبه بر استرش شغلی خود می توانید به بهترین روانشناس تهران مراجعه نمایید.

تمایلات جنسی طبیعی

تمایلات جنسی طبیعی

تمایلات جنسی طبیعی (بهنجار):

تعریف تمایلات جنسی طبیعی دشوار است. در واقع، تعریف تمایلات جنسی نابهنجار آسان تر است. یعنی رفتارهای جنسی که برای خود یا دیگران مخرب است، قابل هدایت به سوی یک شریک جنسی نیست، تحریک اعضای جنسی اولیه در آن وجود ندارد، به طور نامتناسبی همراه اضطراب و احساس گناه است یاحالت وسواس دارد.

در برخی شرایط، روابط جنسی خارج از محیط زناشویی، خودارضائی و انواع مختلف تحریکات جنسی که به اعضای غیر از اعضای اولیه جنسی مربوط می شود، ممکن است در محدوده طبیعی و بهنجار قرار گیرد. تمایلات و رفتارهای جنسی متنوع هستند و تعامل پیچیده چندین عامل، آنها را تعیین می کنند. این تمایلات و رفتارها، تحت تأثیر روابط با دیگران، شرایط زندگی و فرهنگ محیط اطراف، قرار می گیرند.

انسان همچون سایر حیوانات همواره به رابطه جنسی علاقمند بوده و تقریبا هر نوع رفتار جنسی را از خود نشان داده است. در دوران رنسانس، لئوناردو داوینچی، آمیزش جنسی انسان را از لحاظ تشریحی مطالعه کرد که در نقاشی های کتب خود، حاصل آنها را ترسیم نموده است. تمایلات جنسی با سایر عوامل شخصیتی، ساختار بیولوژیک و احساس و برداشت عمومی فرد از خویشتن، ارتباط تنگاتنگی دارد و شامل ادراک مردانگی یا زنانگی بوده و بازتاب تجارب رشدی فرد در مورد رابطه جنسی در طول عمرش است.

در صورتی که احساس می کنید در این زمینه ممکن است مشکلی داشته باشید می توانید با یک روانشناس خوب این مساله را مطرح کنید.

تمایلات روانی – جنسی:

تمایلات جنسی شخص، چنان با كل شخصیت او در هم آمیخته است، که صحبت از تمایلات جنسی به عنوان پدیده ای مستقل، در واقع غير ممكن است. بنابراین اصطلاح روانی – جنسی برای توصیف رشد و کارکرد شخصیت و تأثیر تمایلات جنسی بر آن به کار می رود. مفهوم این اصطلاح نه محدود به احساسات و رفتارهای جنسی است و نه در مفهوم وسيع فروید، معادل زیست مایه است.

از نظر فروید، تمام فعالیت ها و تکانه های لذت بخش، ریشه جنسی دارد. این تعمیم، سبب تحریف مفاهیم جنسی در نزد عوام گردید و نمای درهم و برهمی از انگیزش را به روانپزشکان معرفی کرد، برای مثال، برخی از فعالیت های دهانی به تغذیه مربوط است و برخی دیگر معطوف به کسب ارضاء میل جنسی. هر دوی آنها، فعالیت های لذت طلب محسوب می شوند و در هر دو از یک عضو استفاده می شود ولی برخلاف اعتقاد فروید، هر دو فعالیت لزوما جنسی نیستند.

اگر به تمام رفتارهای لذت طلب، برچسب جنسی بزنیم، تعیین دقیق انگیزش ها غیرممکن می شود. افراد، ممكن است از فعالیت های جنسی برای اقناع نیازهای غیرجنسی مانند وابستگی، پرخاشگری، قدرت، شأن و مقام استفاده کنند، ولی این احتمال نیز وجود دارد که تکانه های جنسی و غیر جنسی تواما موجب انگیزش رفتار شوند، تحلیل رفتار به درک انگیزه های زیربنایی فردی و تعامل آن ها بستگی دارد.

منبع: کتاب تمایلات و رفتارهای جنسی انسان

برای شما این مطلب نیز جالب است: انحراف جنسی چیست؟

اندوه و داغ عزیزان

اندوه و داغ عزیزان

اندوه و داغ عزیزان: رابطه پیچیده ای بین ابتلا به افسردگی و داغ عزیزان وجود دارد، هرچند معمولا داغ دیدن باعث بروز افسردگی نمی شود، اما در مواردی داغ موجب بروز افسردگی می شود. شخصی که تازه داغ دیده است علائم زیادی را نشان می دهد که شبیه افسردگی است. در تحقیقی مشخص شد، حدود٪۳۰ از افراد 62 سال به بالا که به تازگی همسر خود را از دست داده  بودند علائم افسردگی را داشتند. اگر داغدیدگی موجب افسردگی شود، انجام مشاوره با یک روانشناس خوب و حاذق لازم می شود.

هنگام داغ عزیزان، فکر خودکشی و کم تحرکی جسمی و روحی و اضطراب درباره گذشته خیلی کمتر پیش می آید. اگر شخصی از این علائم رنج بیرد، ممکن است به جای اندوه به افسردگی مبتلا شده باشد. اگر فردی به فکر آسیب رساندن به خود باشد یا کاملا از خوراک افتاده باشد باید حتما به روانشناس مراجعه کند.

اندوه و داغ عزیزان واقعه ای طبیعی است و با وجودی که بسیار دردناک است، اما بیمار نیاز به درمان دارویی ندارد.

در داغ عادی ۳ مرحله را می توان تشخیص داد که به شرح زیر است :

1- حالت ماتی و بی تفاوتی

این حالت از چند ساعت تا یک هفته طول می کشد. پيمار فکر می کند شخص از دست رفته، نمرده است و یا اینکه نمی تواند واقعیت مرگ او را بپذیرد.

2- گریه و زاری

گریه و زاری از یک هفته تا شش ماه طول می کشد( پس از سه ماه کمتر می شود). فرد ممکن است غم دیده و افسرده باشد و اشتهای کمی داشته باشد. زیاد گریه کند، پریشان و مضطرب باشد و قدرت تمرکز حواس او کم شود. بعضی از آنها هم احساس گناه می کنند و فکرمی کنند نتوانسته اند برای عزیز از دست رفته اشان کمک و اقدامی کافی انجام بدهند.

بعضی از آنها هم پزشکان و دوستان و خانواده را سرزنش می کنند. شخص در این مرحله، علائم جسمی مانند درد را بروز می دهد. اغلب اشخاص در این مرحله تصور می کنند که فرد از دست رفته هنوز حضور دارد و با وجودی که متوفی واقعا حضور ندارد. از هر ده نفر یک نفر، صدا و بوی متوفی را حس می کنند و یا چهره اش به نظر آنها می آید . بسیاری از این حالتها شبیه به افسردگی است اما همه آنها امری طبیعی است و شخص نه افسرده است و نه دیوانه شده است.

3- پذیرش

شش ماه بعد از این مرحله، مرحله پذیرش شروع می شود. علائم قبلی فروکش کرده و شخص مرگ عزیزش را پذیرفته و سعی می کند به حالت طبیعی خود باز گردد. طول مدت این مرحله متغیر است.

اندوه ناشی از داغ عزیزان طبیعی بوده و احساس فرد را بیان می کند.

اندوه مرحله ای است که باید روند طبیعی خود را طی کند. در غیر این صورت، احساسات شخص در درون کهنه و تبدیل به عقده خواهد شد که در نهایت به شکل افسردگی گریبان گیر او می شود. اندوه و غصه را نباید در درون خود ریخت، بلکه باید آن را ابراز کرد. حتی اگر واکنش شما در ابتدا سخت و ناراحت کننده باشد، اما با کمک دوستان، خانواده و یا یک مشاور این دوره را حتما پشت سر خواهید گذاشت.

معمولا بهترین اقدام این است که پیش خانواده و دوستانتان بروید. بیشتر اوقات خود آنها هم عزادار هستند و کمک و حمایت آنها به شما موجب خواهد شد که آنها نیز با آن پیش آمد ناگوار کنار بیایند. شما خودتان را به آنها تحمیل نکرده اید و این موضوع دو طرفه است يعني آنها نیز به کمک شما احتیاج دارند.

هنگام غصه و اندوه، مشاوران می توانند کمک خوبی باشند و می توانند افراد داغ دیده را در پشت سر گذاشتن این دوره به نحوی کنترل شده، یاری کنند. اگر نتوانید از این مراحل بگذرید و به خصوص اوقات سختی را پشت سر بگذارید، مشاوران می توانند به نحو چشم گیری مفید واقع شوند. هدف آنها این است که به شما کمک کنند تا با نگاهی به رویدادهای اطراف خود، واقعیت مرگ را بپذیرید.

آن ها شما را ترغیب می کنند تا احساسات ناشی از درد روحي فقدان عزیزان را ابراز کنید و سعی می کنند راه غلبه بر مشکلات را بیابند، علاوه بر آن افرادی را که می توانند در این زمینه کمکی باشند را شناسایی می کنند؛ کمک می کنند تا زندگی جدیدی را آغاز کنید و شخص تازه گذشته را فراموش کنید.

موضوع بسیار با اهمیت این است که به فرد داغ دیده اجازه داده شود تا احساسات خود را ابراز کند.

بیشتر افراد فکر می کنند که آنها نیاز دارند که بگویند فرد از دست رفته چقدر خوب بوده است اما اغلب اوقات حمایتی که فرد داغديده نیاز دارد، این نیست. او نیاز به فرصتی دارد که احساسات خود را بیان کنند. می خواهد به او اجازه داده شود که بگوید چقدر احساس ناراحتی می کند، چقدر پریشان هست؛ و از اینکه او باقی مانده است، احساس گناه و ناراحتی می کند و چقدر از اینکه قبلا در مورد آن شخص بد گویی کرده است، ناراحت می باشد و مرگ عزیزش چگونه فنا ونابودی او را نزدیک تر می سازد. تمام این تفکرات واحساسات طبیعی است و باید بیان شود.

منبع: کتاب افسردگی

چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد؟

چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد
در این مقاله ما قصد داریم به این مسئله بپردازیم که چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد؟ این گزینه از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای کسب نتیجه بهتر می توانید به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه کنید. وب سایت ما را مطالعه کنید تا از بهترین روانشناس تهران اطلاع کسب کنید.

تعریف اضطراب

به عنوان پیش گفتار لازم است بطور خلاصه تعریفی از اضطراب گفته شود تا هرچند مختصر با این موضوع آشنایی پیدا کنیم. اختلال اضطراب ترکیبی از احساس های ترس و دلهره نسبت به وضعیتی است که در آن عامل یا عوامل خطر ناکی وجود ندارد. فرد بطور مداوم تشویش یا دلشوره دارد. اضطراب معمولا بعد از اتفاق یا حادثه ای استرس زا برای فرد بوجود  می آید.
لازم است بدانیم که اختلال اضطراب انواع مختلفی دارد. برخی از آن ها عبارتند از:
·         اضطراب اجتماعی
·         اضطراب فراگیر
·         فوبیا
·         وسواس
·         سندروم موج انفجار

اضطراب در روابط

اختلال اضطراب در روابط  هم به وجود  می آید. شخص دچار این اختلال شده و دائما ترس از دست دادن را در خود احساس می کند. رابطه ها در زندگی  همه افراد وجود دارند. اضطراب در روابط ممکن است دلایل گوناگونی داشته باشد که برخی از آن ها عبارتند از:

رابطه اجتماعی

این اضطراب زمانی دامنگیر فرد می شود که فرد احساس می کند دید و نظر جامعه در مورد او تغییر کرده و او را منزوی می کند. همه او را تحت نظر دارند و منتظر سر زدن اشتباه از طرف او هستند.

اضطراب در روابط فردی

دراین اختلال به فرد این احساس دست می دهد که برخورد طرف مقابل نسبت به او عوض شده. ممکن است این شخص یکی از اعضای خانواده همسر یا دوست او باشد.

اصطراب فراگیر

دراین نوع اختلال زمانی رخ می دهد که فرد منتظر وقوع حادثه تلخ مانند مرگ یا تصادف وحشتناک برای یکی از عزیزان یا افراد خانواده خود می باشد.

فوبیا

این اختلال و ترس معمولا در مواقع خاصی بروز می کند. ترس از ارتفاع یا دیدن بعضی حیوانات موذی و یا تاریکی.

عوارض ابتلا به اضطراب در روابط

با این که این اختلال یک نوع بیماری ذهنی است اما روی سلامتی جسمی و فیزیکی فرد تاثیر می‌گذارد. مشکلاتی که بر اثر این اختلال بوجود می ابد عبارتند از:
·         بیماری قلبی
·         اضافه وزن وچاقی
·         مشکلات گوارشی
·         تضعیف سیستم ایمنی بدن
·         مشکلات تنفسی
·         خطر سقط جنین وزایمان زودرس
·         قائدگی نامنظم ویائسگی زود هنگام
·         ناتوانی جنسی در مردان
·         تشدید بیماری های پوستی
·         مانند اگزما وقارچ
·         حساسیت به نور وکاهش بینایی
·         خطر ابتلا به دیابت وفشار خون

راههای درمان و کنار آمدن با اضطراب در روابط

بهترین راه برای درمان مراجعه به کارشناس و متخصص این اختلال و بیماریست. برای کنار آمدن با این مسئله بهتر است از چند راه اقدام شود که بستگی به نوع اضطراب و اختلال دارد. یکی از این راهها دارو درمانی است که برای درمان نوعی از این اختلال مفید است.

روان درمانی برای اضطراب در روابط

روان درمانی یکی دیگر از این راه ها می باشد که با مشاوره و روانکاو یا روانشناس به پیدا کردن علت و ریشه این اختلال پرداخته می شود. سپس باید نسبت به کنار آمدن با آن اقدام کرد.

تغییر سبک زندگی

یکی از عوامل ایجاد اضطراب نحوه سبک زندگی در پیشرفت می باشد
. مصرف الکل، غذاهای چرب و فست فودی و عدم تحرک ازجمله این عوامل می باشد. پس باتغییر این عادات می ‌توان به درمان و کنار آمدن با این اختلال کمک کرد.

مراقبه وخوداگاهی

 تمرین های مراقبه و خود آگاهی به طور منظم کمک بسیار شایانی به کنار آمدن و درمان اختلال می کند.  لازم به یادآوریست که تقویت انگیزه های زندگی، بودن بیشتر کنار دوستان و اعضای خانواده، شرکت در کارها وخدمات اجتماعی خیرخواهانه کمک خیلی زیادی به شما می کند.

نکات نهایی مربوط به اضطراب در روابط

اضطراب در روابط می تواند به زوجین نیز منتهی گردد. ممکن است در مسیر زندگی دچار این اختلال شوند. این اختلال ممکن است از طرف هریک از زوجین اتفاق بیافتد. در اوایل آشنایی و دوران نامزدی خطر از دست دادن همدیگر و یا طرد شدن از طرف مقابل می تواند انگیزه ای برای به وجود آمدن اضطراب باشد. در این مواقع بهترین کار همکاری متقابل زوجین می باشد. درک طرف مقابل هم اهمیت بسیار زیادی دارد.  بهترین نوع از این همکاری تشویق به شرکت در کلاس ها و جلسات مشاوره ای می باشد. شرکت در این جلسات مشاوره ای و روانکاوی می تواند ضمن واکاوی در گذشته بهترین راه درمان را یافته و به حل اختلال اضطراب تا بهبودی کامل کمک کند. شما می توانید به یک روانشناس خوب در تهران مراجعه کنید.
خواهشمند است نظرات و پیشنهادات خود را در خصوص چگونه می توان با اضطراب در روابط کنار آمد با ما در میان بگذارید.

اختلال شخصیت مرزی (BPD) چیست؟ | نشانه ها و عوامل ایجادکننده

اختلال شخصیت مرزی

همه افراد طرز تفکر، احساس و رفتار متفاوتی دارند  این افکار، احساسات و رفتارها هستند که شخصیت ما را می سازند. اینها نوع نگاه ما به جهان و نوع ارتباط ما با دیگران را شکل می دهند. تا زمان بزرگسالی اینها ما را به بخشی از آنچه هستیم تبدیل می کنیم. اختلال شخصیت مرزی (BPD) نوعی اختلال شخصیتی است.

BPD می تواند بر نحوه کنار آمدن با زندگی، مدیریت روابط و احساس احساسی تأثیر بگذارد. ممکن است دریابید که اعتقادات و روش های برخورد با زندگی روزمره با دیگران متفاوت است و تغییر آن ها دشوار است.

ممکن است احساسات خود را گیج کننده، خسته کننده و به سختی کنترل کنید و  این می تواند برای شما و دیگران ناراحت کننده باشد. از آنجا که ناراحت کننده است ممکن است متوجه شوید که سایر مشکلات روانی مانند افسردگی یا اضطراب نیز در شما ایجاد می شود. همچنین ممکن است کارهای دیگری مانند نوشیدن زیاد، استفاده از مواد مخدر یا خودآزاری برای کنار آمدن انجام دهید.

تحقیقات نشان می دهد که از هر 100 نفر 1 نفر با اختلال شخصیت مرزی یا BPD زندگی می کند. به نظر می رسد این مسئله به طور مساوی بر مردان و زنان تأثیر می گذارد اما زنان به احتمال زیاد این تشخیص را دارند. این ممکن است به این دلیل باشد که مردان کمتر درخواست کمک می کنند. BPD گاهی اوقات اختلال شخصیت از نظر عاطفی ناپایدار (EUPD) نامیده می شود. برخی از افراد احساس می كنند كه این بیماری بیماری را بهتر توصیف می كند.

برخی از افرادی که با BPD زندگی می کنند فکر می کنند این نام توهین آمیز است و یا باعث می شود احساس برچسب زدن داشته باشند. پزشکان از این اصطلاح برای ایجاد احساس قضاوت در شما استفاده نمی کنند یا می گویند این بیماری تقصیر شماست. این منظور برای توصیف روش پیشرفت بیماری است و مهم است که به یاد داشته باشید این یک وضعیت سلامتی است و نه قضاوت درباره شخصیت شما یا شما به عنوان یک شخص.

علائم و نشانه های اختلال شخصیت مرزی (BPD)

فردی با BPD دارای چندین مورد از این علائم یا نشانه ها است:

مستعد ترس از اینکه دیگران ممکن است آنها را ترک کنند. این می تواند باعث شود آن ها سعی کنند کراهت داشته باشند تا از کنار گذاشته شدن توسط افراد دیگر جلوگیری کنند از جمله در شرایطی که افراد دیگر احساس ناامیدی نمی کنند یا آن را شخصی نمی گیرند.

داشتن روابط غیرمعمول شدید و ناپایدار (به عنوان مثال ایده آل کردن شخص دیگر سپس به شدت از آن ها بیزارید).

نسبت به خود بسیار مطمئن نیستند. در واقع نمی دانند آن ها چه کسانی هستند و یا در مورد خود فکر می کنند.

خطرپذیری یا اقدام تکانشی به روش هایی که می تواند مضر باشد (به عنوان مثال فکر نکردن قبل از هزینه کردن ، رفتارهای جنسی پرخطر ، مصرف مواد مخدر یا الکل خطرناک ، رانندگی بی پروا یا پرخوری).

صدمات مکرر به خود، نشان دادن رفتار خودکشی یا صحبت و فکر کردن در مورد خودکشی.

تجربه های عاطفی کوتاه مدت اما شدید یا تحریک پذیری یا اضطراب. این زمان معمولاً فقط برای چند ساعت در یک زمان است اما گاهی اوقات این می تواند بیشتر طول بکشد.

تجربه یک احساس مداوم پوچی و خالی بودن در درون خود.

تجربه خشم غیرمعمول شدید و متناسب با هر آنچه که باعث خشم شده است و عدم توانایی کنترل آن (به عنوان مثال داشتن مزاج یا درگیری).

وقتی استرس دارید به دیگران بسیار مشکوک می شوید یا احساسات غیرمعمول جدا شدن از احساسات، بدن یا محیط اطراف خود را تجربه می کنید.

عوامل ایجاد کننده اختلال شخصیت مرزی (BPD)

دلایل دقیق BPD هنوز مشخص نیست. علت آن احتمالاً ژن ها و همچنین تجربیات است.

برای فردی که به طور طبیعی بسیار حساس است مشکلات زندگی در هنگام بزرگ شدن ممکن است خصوصاً آسیب زننده باشد. این مشکلات می تواند شامل تجربیات بد یا داشتن یک بیماری دیگر روانی باشد.

ژنتیک – اگر یکی از اعضای خانواده نزدیک نیز با BPD زندگی کند ممکن است در معرض BPD باشید. هیچ شواهدی مبنی بر اینکه ژن خاصی مسئول BPD باشد وجود ندارد.

مواد شیمیایی مغز – مشکلات سطح مواد شیمیایی مغز به ویژه سروتونین.

رشد مغز – بسیاری از افرادی که با اختلال شخصیت مرزی زندگی می کنند قسمت های مغز آن ها کوچکتر یا فعالتر است. این قسمت های مغز تحت تأثیر تربیت اولیه شما قرار دارند و می تواند بر تنظیم احساسات، رفتار و کنترل خود تأثیر بگذارد. آن ها همچنین می توانند بر برنامه ریزی و تصمیم گیری شما تأثیر بگذارند.

برای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) می توانید به بهترین روانشناس تهران (دکتر شهرزاد رشن) مراجعه نمایید.

بهترین روانشناس دوران ها کیست؟

سؤال اصلی: بزرگترین روانشناسی که تا کنون زندگی کرده است کیست و یا بطور دیگر بهترین روانشناس دوران ها کیست؟

در اینجا 13 تن از بهترین روانشناس های تمامی دوران­ها را معرفی می­کنیم،این افراد تنها برخی از شناخته شده­ ترین افراد در حوزۀ روانشناسی نیستند بلکه نقشی اساسی را نیز در تاریخ روانشناسی بازی می­کنند و به درک رفتار انسان کمکی قابل توجه نموده­اند.

سؤال اصلی با این عنوان مطرح شد که به طور کلی اثرگذارترین  و بهترین روانشناس و نه لزوما در حوزۀ روانشناسی چه کسی است که این سؤال نیز به این صورت به روز شد که 13 نفر از اثرگذارترین روانشناسان چه کسانی هستند. فهرست من در اینجا به ترتیب زیر است.

1- بی. اف. اسکینر

رفتارگرایی وفادارنۀ اسکینر او را به فردی با نیروی غالب و اثر زیاد در تکنیک­های روانشناسی و درمان نموده است؛ خصوصا اینکه نظریات وی تا کنون نیز به طور گسترده مورد استفاده واقع می­شوند از جمله اصلاح رفتار و اقتصاد­های رمزی. اسکینر را به خاطر مفاهیمش در ارتباط با شایسته­سازی مؤثر و برنامه­های زمانی تقویت به یاد می­آوریم.

2- جین پیاژت

نظریۀ توسعۀ شناختی جین پیاژت تأثیری عمیق بر روانشناسی و به ویژه در ارتباط با درک رشد عقلانی کودکان داشته است. تحقیق وی به رشد روانشناسی توسعه­ای، روانشناسی شناختی، معرفت­شناسی ژنتیکی و اصلاح آموزش کمک نموده است. آلبرت آینشتاین زمانی مشاهدات پیاژت در ارتباط با رشد عقلانی کودکان و فرآیند­های تفکر را به عنوان کشفی آنچنان ساده که تنها یک نابغه می­تواند در موردش فکر کرده باشد عنوان کرد.

3- زیگموند فروید

ذهن بسیاری از مردم وقتی در مورد روانشناسی فکر می­کنند به سوی زیگموند فروید متمایل می­شود. کار وی این باور که همۀ بیماری­های روانی علل روانشناسانه ندارند را تقویت کرد و او همچنین شواهدی را در این مورد که تفاوت­های فرهنگی اثری مهم بر روانشناسی و رفتار دارند ارائه نمود. کار و آثار مکتوب وی به درک ما از شخصیت، روانشناسی بالینی، توسعۀ انسانی و روانشناسی ناهنجاری کمک کرده است.

مردم در ایالات متحده در مورد لغزش­ها، اگو­ها، عقده­های اودیپوس، رشک آلت مردانه، بازدارندگی مقعدی، منکر بودن، سرکوبگری فرویدی و موارد بیشتری در این ارتباط در تمامی زمان­ها و در هر مکالمۀ معمولی از مهمانی­های شبانه گرفته تا محل کار صحبت می­کنند.

هر چند ممکن است این بحث مطرح شود که او یک روانشناس نبود بلکه بیشتر یک عصب­شناس و پزشک و بنابراین احتمالا یک روانپزشک بود به هر حال این بحث در مورد زمانی است که این دو حوزه یعنی روانشناسی و روانپزشکی تازه در حال انشقاق و تفکیک بودند (در اواخر قرن نوزدهم). همچنین اگر چیزی در مورد فروید بدانید می­توانید اثر وی را در حوزه­هایی که هم­اکنون مطرح کردم تشخیص دهید و اگرچه خود من روانشناس نیستم اما تأثیر شگرف وی را در زمینه­های جنسی و آسیب­زا بر روی عموم مردم در همه جا درک می­کنم. اگر او باعث شکل­گیری یکی از پاسخ­های کوئورای من در سال 2019 حتی بدون اینکه خودم در موردش فکر کنم شود پس این همان شخص تأثیر­گذار و در حقیقت جز بهترین روانشناس ها است.

4- آلبرت باندورا

کار وی به عنوان بخشی از انقلاب شناختی در روانشناسی محسوب می­شود که در اواخر دهۀ 1960 شروع شد. نظریۀ یادگیری اجتماعی وی بر اهمیت یادگیری مشاهده­ای، تقلید و مدلسازی تأکید کرد.

باندورا در کتابش با عنوان «نظریۀ یادگیری اجتماعی» توضیح می­دهد که «اگر مردم مجبور باشند تنها بر اثرات اقدامات خودشان برای آگاهی از اینکه چه کاری باید انجام دهند متکی باشند در این صورت یادگیری می­تواند به میزان زیادی دشوار باشد، البته اگر نگوییم می­تواند پر­خطر باشد.»

5- لئون فستینگر

فستینگر نظریات ناهنجاری شناختی و مقایسۀ اجتماعی را توسعه داد. ناهنجاری شناختی حالتی از ناراحتی است که در هنگام داشتن دو باور متعارض در خود احساس می­کنید. مثلا شما ممکن است با وجود اینکه می­دانید مصرف دخانیات برای سلامتی­تان مضر است سیگار بکشید. نظریۀ مقایسۀ اجتماعی وی می­گوید که شما مقایسۀ اندیشه­هایتان با باور­های دیگر مردمان دست به ارزیابی آنها می­زنید. همچنین احتمال زیادی وجود دارد که شما در پی افرادی باشید که بتوانید باور­ها و ارزش­هایتان را با آنها به اشتراک بگذارید.

6- ویلیام جیمز

اغلب به جیمز، روانشناس و فیلسوف، با عنوان پدر روانشناسی امریکایی اشاره می­شود. متن 1200 صفحه­ای وی با عنوان «اصول روانشناسی» تبدیل به متنی کلاسیک در ارتباط با این عنوان شده است و آموزه­ها و آثار مکتوب وی به تأسیس روانشناسی به عنوان یک علم تجربی کمک کرده است. علاوه بر این، در کارکرد­گرایی و عملگرایی نیز مشارکت داشته و بسیاری از دانشجویان روانشناسی در طول 35 سال آموزش وی تحت تأثیر او قرار گرفته­اند.

7- ایوان پاولو

پاولو روانشناسی روسی بود که تحقیقش در مورد واکنش­های شرطی و شایسته­سازی کلاسیک ظهور و رشد رفتار­گرایی را در روانشناسی تحت تأثیر قرار داد. روش­های تجربی پاولو به دور شدن روانشناسی از ارزیابی­های درون­نگر و ذهنی و نزدیک شدن آن به سنجش رفتار عینی کمک کرد.

8- کارل راجرز

او بر قابلیت انسان تأکید کرد که تأثیر زیادی هم بر روانشناسی و هم بر آموزش داشت. او تبدیل به یکی از بزرگترین متفکران انسان­گرا شد و با «درمان موکل محورش» تأثیری قابل ذکر در درمان داشته است.

همانطور که توسط دخترش، ناتالی راجرز، شرح داده شد، او «مدلی برای مقایسه و ایده­آل­های دموکراتیک در زندگی خودش و در کارش به عنوان یک آموزگار، نویسنده و درمانگر بود.»

9- اریک اریکسون

نظریۀ مشهور توسعۀ روانشناسی اریکسون به ایجاد علاقه و تحقیق در مورد توسعۀ انسان در سراسر طول زندگی کمک کرد. اریکسون به عنوان یک روانشناس اگو که همراه با آنا فروید به تحقیق اشتغال داشت نظریۀ روانکاوی را با پیگیری توسعه در طول زندگی شامل رویداد­های دوران کودکی، بزرگسالی و پیری گسترش داد.

10- لو ویگوتسکی

او روانشناسی معاصر با برخی از شناخته­شده­ترین روانشناسان شامل پیاژت، فروید، اسکینر و پاولو بود با این وجود کار وی هرگز در طول حیات وی مورد بررسی قرار نگرفت و مطرح نشد. این موضوع بیشتر به خاطر این بود که بسیاری از آثار مکتوب وی تا همین اواخر از دسترس جهان غرب دور مانده بودند.

در طول دهۀ 1970 بود که بسیاری از آثار مکتوب وی از زبان روسی ترجمه شدند اما کار وی به طور فزاینده­ای در دهه­های اخیر اثر­گذار بوده است، به ویژه در زمینه­های روانشناسی آموزشی و رشد کودک.

با وجود اینکه مرگ زود­رس وی در سن 38 سالگی سبب توقف کار وی شد اما او در هر حال او تبدیل به یکی از روانشناسان قرن بیستم شد که مکررا از او در این حوزه نام برده می­شود.

11- ایگناسیو مارتین بارو

او روانشناسی اجتماعی است که در توسعۀ روانشناسی­های آزادی و اجتماعی اثرگذار است که وکالت را با مشاوره و تحقیقات روانشناسی که از مرز­های ملی عبور می­کنند تلفیق می­نمایند. او همچنین بسیار در این مورد حساس است یا حتی روانشناسی فردی جریان اصلی را به عنوان روانشناسی خورد­کننده رد می­کند. او برای اثرش در این مورد در سال 1989 مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

12- پاتریشیا آردوندو

او روانشناسی مشاوره­ای است که بسیار در توسعۀ مشاورۀ چند­فرهنگی به عنوان عاملی مؤثر در مشاغل سلامت روانی اثر­گذار بوده است. دیگر بحث در مورد مشاوره در ارتباط با ترغیب ارباب رجوع به همنوایی­کردن با ایدۀ روانشناسی جریان اصلی «معمول» نیست بلکه در حال حاضر بحث اصلی در مورد خوب بودن فارغ از هویت­ها است.

13- شهرزاد رشن

هر مشاور، درمان­گر یا روانشناسی حتی خود من نیز میتوانم بهترین روانشناس عصر حاضر باشم . دیگر شاغلین بخش سلامت روانی تأثیر بسیار زیادی بر سعادت در طول دوران های مختلف داشته اند ؛ این بدین خاطر است که همگی آنها اکنون بیشتر بر برابری اجتماعی و تا اندازه­ای روانشناسی تأکید می­ورزند که این اثر بزرگی دارد و سیستم­ها، مؤسسات و فرهنگ­های بیشتری را متأثر می­سازد که اینها نیز به نوبۀ خود سعادت انسان را تحت تأثیر قرار می­دهند.

 

دیگران بنا به دلایل مختلفی اثرگذار هستند.

من با دیگرانی که از اسکینر و پاولوو نام می­برند موافق هستم زیرا هر دو به شدت ظهور مکتب رفتارگرایی را متأثر ساخته­اند که به طور گسترده­ای تا امروز در مدارس، تسهیلات سلامت ذهنی جامعه و دیگر نظام­ها مورد استفاده قرار گرفته است.

پک و پادسکی اصطلاح شناختی را وارد «درمان رفتار شناختی» کردند که در بسیاری از وجوه زندگی مردم ایالات متحده تأثیر بزرگی داشته است و اغلب «حامیان سلامت روانی،» پزشکان و شرکت­های بیمه آن را به عنوان «استاندارد طلایی» در درمان در نظر می­گیرند و اغلب مبنای حوزه­های کمک به خود، مکالمه­های نمایشی روزانه و موارد بیشتر مربوطه قرار می­گیرد.

بنابراین این پنج مورد درست تا همین زمان در حوزه­های سلامت روانی، مشاوره­های حرفه­ای و درمان مربوط به ازدواج و خانوده از جریان اصلی روانشناسی جدا شده­اند و راه خودشان را در پیش گرفته­اند. هر یک از آنها افراد تأثیر­گذار خودشان را دارند اما جالب است که اغلب آن افراد تأثیر­گذار روانشناس بودند و نه گروه­هایی از رشتۀ خودشان (بیشتر به خاطر اینکه روانشناسی تعلیمی همیشه در دسترس بود).

در ادامه راجرز و مازلو آمدند و هجوم علوم انسانی و لحاظ مطلق بلاشرط که در بنیان چارچوب فلسفی مشاورۀ حرفه­ای شروع شد که رشتۀ خود من نیز همین است. این موارد بر جریان اصلی نیز اثر گذاشته و در تحقیقات دینی، فرزند­پروری امروزی، اغلب قلمرو­های کمک به خود، برنامه­های دوازده مرحله­ای، آموزش معلم مدرسۀ دولتی و رسانه­های ملی نمود یافته­اند. تا اینجا به هفت مورد اشاره کردیم.

سه مورد نهایی احتمالا نام­هایی کمتر شناخته­شده برای عموم مردم هستند اما به طور فعال حوزه­های سلامت روانی امروزی را تغییر شکل می­دهند و روش­هایی که آنها در این رابطه استفاده می­کنند (یا استفاده کرده­اند) در اصل نیاز به تغییر شکل فرهنگ ایالات متحده و حتی جهان دارد. بنابراین، آنها تبدیل به اثر­گذارترین روانشناسان بر سطح سیستمیکی که در حال صحبت در مورد آن هستیم می­شوند.

 

شماره تماس 22797836
close-link